به گزارش راهبرد معاصر؛ جمعه 15 شهریورماه، با پایان یافتن دومین مهلت 60 روزه ایران به طرف اروپایی، گام سوم کاهش تعهدات برجامی آغاز می شود.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه- 13 شهریور- در بنگلادش در جمع خبرنگاران گفت:«اروپایی ها نتوانستند هیچ یک از تعهداتشان را اجرا کنند...رئیس جمهور به زودی جزییات گام سوم را اعلام خواهد کرد.اتخاذ گام سوم به معنای پایان مذاکره نیست در بیانیه شورای عالی امنیت اعلام کردیم مذاکرات را ادامه می دهیم و هرگاه طرف مقابل به اجرای تعهداتش برگشت ما هم می توانیم اقداماتی را که در چارچوب ماده ۳۶ انجام دادیم متوقف کنیم».
همچنین روحانی- 13 شهریور- در جلسه هیات دولت گفت:«اگر در 20 مساله(با طرف اروپایی) اختلاف داشتیم ، این اختلافات اکنون در 3 مساله است و بخش عمده آنها حل شده اند اما هنوز به نقطه نهایی نرسیده ایم و بعید می دانم طی امروز و فردا نیز بتوانیم به توافق نهایی برسیم؛ در نتیجه گام سوم را برخواهیم داشت و جزئیات این گام سوم را طی امروز و فردا اعلام و بر مبنای آن عمل میکنیم... ما 2 ماه دیگر فرصت میدهیم. ضمن این که گام سوم را برمیداریم، صحبت می کنیم و اگر به توافق رسیدیم باز هم راه برای مذاکره، منطق و توافق وجود دارد».
همزمان با این اظهارات، عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه در جمع خبرنگاران در اسلوونی در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت:«از نظر ما بازگشت به اجرای کامل برجام منوط به دریافت ۱۵ میلیارد دلار برای یک دوره چهار ماهه است و در غیر این صورت روند کاهش تعهدات ایران ادامه خواهد یافت».
عقب نشینی از مواضع قبلی!
در روزهای گذشته نیز ظریف در اظهارنظری قابل تأمل گفته بود:«تنها چیزی که میخواهیم، فروش نفت و دریافت پول آن است. اروپا خود را به یازده نکته متعهد کرده. اینها شامل سرمایهگذاریها، هواپیمایی غیرنظامی، حملونقل و بازگشت شرکتهای اروپایی است. ما هیچ یک از اینها را بهعنوان پیششرطی برای اجرای کامل تعهدات خود درخواست نمیکنیم. تنها میخواهیم بتوانیم نفت خود را بفروشیم. ارز ما 75 درصد ارزش خود را از دست داده. اروپا تنها خود را به بیانیهای که از برجام حمایت میکند محدود کرده، اما اینجا انسانها شغل و درآمد خود را از دست میدهند».
درباره اظهارات مذکور گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:
روی دیگر طرح ضدایرانی
در هفته های اخیر و با نزدیک شدن به پایان گام دوم ضرب الاجل برجامی ایران، فرانسه به نیابت از آمریکا، انگلیس و آلمان اعلام کرد که کشورش 5 میلیارد دلار و باقی اعضای برجام 10 میلیارد دلار(در مجموع 15 میلیارد دلار) نقدینگی در اینستکس اختصاص خواهد داد.
طرف فرانسوی صراحتا اعلام کرد که ایران باید در ازای این اقدام، روند کاهش تعهدات برجامی را متوقف کرده و مذاکرات جدید حول محور توان موشکی و قدرت منطقه ای را کلید زده و محدودیتهای برجام را نیز دائمی کند!
ظریف در هفته های گذشته صراحتا اعلام کرد که اروپا 11 تعهد برجامی دارد و اینستکس به هیچ عنوان در این تعهدات وجود ندارد. علیرغم تاکید وزیر امور خارجه درباره تعهدات برجامی اروپا و بی ربط بودن اینستکس به تعهدات، اما متاسفانه وی و دیگر مقامات ارشد دولت، در روزهای اخیر با عقب نشینی از اظهارات قبلی خود، تعهدات برجامی اروپا را به اینستکس و سپس کانال مالی 15 میلیارد دلاری تقلیل داده اند.
این در حالی است که مقامات فرانسوی صراحتا اعلام کرده اند که خط اعتباری 15 میلیارد دلاری، منوط به اجازه امریکا است.این خط اعتباری 15 میلیارد دلاری در حقیقت روی دیگر سکه طرح ضدایرانی «فریز در برابر فریز» یا به عبارتی «توقف در برابر توقف» با رنگ و لعاب بیشتر است.
طرف اروپایی با الگوبرداری از فرمول برجام می گوید ایران باید ابتدا روند کاهش تعهدات برجامی را متوقف کرده و ضمن موافقت با دائمی شدن محدودیت های برجامی، مذاکرات موشکی و منطقه ای را نیز کلید بزند. پس از اینکه تمامی موارد فوق از سوی ایران اجرا شد، حالا نوبت طرف مقابل می رسد که برای معافیت های نفتی ایران و اختصاص خط اعتباری 15 میلیارد دلاری تصمیم بگیرد. می تواند موافق باشد یا مخالف. اینجا دیگر دست ایران خالی شده است. هم ضرب الاجل عقیم شده و هم برجام دائمی، این یعنی همان اقدامات نقد در مقابل وعده های نسیه در برجام.
در این بین هیچ خبری از تعهدات برجامی اروپا وجود ندارد. نه تضمینی برای لغو تحریم ها وجود دارد، نه ضمانتی برای خرید نفت ایران و پرداخت پول آن توسط اروپا وجود دارد و نه تضمینی برای فروش کالاهای تحریمی به ایران.
نگاه حیثیتی دولت به برجام
اما چرا علیرغم سپری شدن 120 روز از ضرب الاجل برجامی ایران، چنین وضعیتی حکمفرماست. علت اصلی این وضعیت، رفتار برجامی دولت آقای روحانی است. وقتی آقای ظریف در یک عقب نشینی آشکار می گوید «اروپا خود را به یازده نکته متعهد کرده... ما هیچ یک از اینها را بهعنوان پیششرطی برای اجرای کامل تعهدات خود درخواست نمیکنیم. تنها میخواهیم بتوانیم نفت خود را بفروشیم» و وقتی آقای روحانی می گوید «ما 2 ماه دیگر فرصت میدهیم. ضمن این که گام سوم را برمیداریم، صحبت می کنیم و اگر به توافق رسیدیم باز هم راه برای مذاکره، منطق و توافق وجود دارد»، این یعنی دولت آقای روحانی همچنان نگاهی حیثیتی به برجام داشته و به دنبال حفظ توافق هسته ای به هر قیمت است.
وقتی دولت بجای طلبکاری از اروپا، آشکارا از مواضع قبلی خود عقب نشینی می کند، طرف اروپایی هیچ لزومی برای اجرای تعهدات خود نمی بیند. اینجاست که جای طلبکار و بدهکار عوض می شود.
روابط بینالملل، متکی به قدرت
دولت باید یک تغییر اساسی در رفتار برجامی خود ایجاد کند. بدین صورت که به طرف مقابل این پالس را ارسال کند که شاید، گام سوم آخرین گام کاهش تعهدات برجامی و مرحله آخر باشد و دیگر خبری از 60 روز بعدی نباشد. دیگر اینکه باید اقدامات ایران در گام سوم، شدت بیشتری از اقدامات قبلی داشته باشد. غنی سازی 20 درصد یکی از گزینه های بسیار مهم است که قطعا رفتار طرف مقابل را تغییر خواهد داد.
اساس کار ضرب الاجل مبتنی بر عقب نشاندن طرف مقابل از گستاخی و وادار کردن او به اجرای تعهدات است. دولت اگر به دنبال نتیجه گیری از برجام است، باید از ادبیات منفعلانه دست کشیده و بر شدت و سرعت کاهش تعهدات برجامی خود بیفزاید.
چندی پیش روزنامه اصلاح طلب «اعتماد» در مطلبی انتقادی نسبت به رویکرد سیاست خارجی دولت نوشته بود:« پرسش این است دوستانی که پیشنهاد مذاکره میدادند و به آن اصرار داشتند، چرا ضمانت اجرای آن را مورد توجه خود قرار ندادند؟ اگر قرار بود که وارد برجام شویم، باید فرض میکردیم که چنانچه طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرد ما چه باید انجام دهیم تا از ترس عمل ما، طرف مقابل به تعهداتش ملتزم باشد؟ به نظرم بسیاری از افراد درک درستی از ماهیت روابط بینالملل و سیاست واقعگرایانه ندارند و روابط بینالملل را به گفتوگو و صلحخواهی تقلیل میدهند، در حالی که روابط بینالملل در اصل متکی به قدرت است و بس».