به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با آغاز نبرد حماس با رژیم صهیونیستی و طوفانی که به راه افتاد، محور مقاومت انگشت خود را بر ماشه ها فشرد. گرچه فشردن ماشه ها از سوی هر بخشی از محور مقاومت ویژگی های متفاوتی دارد و با تاکتیک های متفاوتی در قالب راهبردی واحد شده است و می شود، هر بخشی برحسب برآوردهای میدانی در عرصه سیاسی و عملیاتی کنش می کند. با وجود این، وجه اشتراک و مخرج مشترک تمامی آنها افزایش متغیرهای فشار و آسیب رسانی به صهیونیست هاست.
انصارالله یمن به عنوان یکی از اضلاع مقاومت و با توجه به اصل صهیونیسم ستیزی آنها که در مانیفست انقلابی شان نیز عیان است، نبردی با صهیونیست ها کلید زدند و تحولات اخیر را وارد معادلات تازه ای کردند. نباید فراموش کرد، صنعا به دلیل محدودیت هایی همچون دوری مسافت و خطرات بالفعل و بالقوه چندین ساله در قلمرو جغرافیایی اش انتخاب های محدود و کم دسترس تری دارد. هرچند با همین محدودیت ها و گزینش ترکیبی آنها توانسته است قلب اهداف مدنظر را در تل آویو ضربه بزند و به چالشی نوپدید برای صهیونیست ها مبدل شود.
یمن با کنشگری اخیر خود نشان داد دیگر از وضعیت جنبش خارج و عملاً به دولتی با خاستگاه ملی و تعیین اهداف دولتی در ورای مرزهایش تبدیل شده است
واقعیت این است، ورود صنعا به نبرد میدانی با صهیونیست ها نه تنها تصویرسازی ای نو از قابلیت های محور مقاومت و غلبه بر مسافت هاست، بلکه نوعی تسویه حساب با آنها (صهیونیست ها) در جریان تجاوزات و حمایت های اطلاعاتی و مستشاری به عدن در نبرد با صنعا در هشت سال گذشته نیز به شمار می رود.
نکته قابل توجه در زمینه رویکرد اخیر صنعا در نبرد مستقیم با تل آویو این است، یمن با کنشگری اخیر خود نشان داد دیگر از وضعیت جنبش خارج و عملاً به دولتی با خاستگاه ملی و تعیین اهداف دولتی در ورای مرزهایش تبدیل شده است. در واقع، خروج از وضعیت جنبش بودن به ساختار و سازوکار دولتی سه پیامد مهم به همراه دارد:
صنعا با اشراف و تسلط به منابع مربوطه، ارزیابی داده های میدانی و مسئولیت پذیری در زمینه مذکور نه تنها زمینه های قدرت گستری سرزمینی، بلکه ژئوپلیتیکی در عرصه نبرد با متجاوزان داخلی و منطقه ای را در پیش گرفته است؛ به نحوی که در نبرد با صهیونیست ها نه تنها حضور آنها را در مناطق جنوبی یمن، بلکه در حوزه دریایی در دریای سرخ به عنوان مسیر ترانزیتی مورد تهدید قرار داده است.
راهبرد عملیاتی صنعا به عنوان شاخه ای از محور مقاومت می تواند بیانگر ماهیت توانمند داخلی و منطقه ای آنها از سویی و هشداری تهدیدآمیز برای رژیم صهیونیستی از سوی دیگر باشد
صنعا به خوبی دریافته است در نبرد با تجاوزات صهیونیست ها در قالب کمک رسانی و حمایت اطلاعاتی و امنیتی در جنوب یمن بهترین راهبرد کشاندن نبرد به درون سرزمین های اشغالی است. به بیان جامع تر، تغییر زمین بازی و گشودن آتش بر روی صهیونیست ها به معنای انسجام بخشی به باور منطقه ای صهیونیست ستیزی و رهایی قدس و نیز نشان دادن قدرتی است که صهیونیست ها از آن غافل یا آن را دست کم گرفته بودند، یا اینکه در محاسبات و برآوردهایشان دچار اشتباه شده اند.
راهبرد عملیاتی صنعا به عنوان شاخه ای از محور مقاومت می تواند بیانگر ماهیت توانمند داخلی و منطقه ای آنها از سویی و هشداری تهدیدآمیز برای رژیم صهیونیستی از سوی دیگر باشد. تهدیدی که مبین موجودیت نیروی نوظهور علیه منافع تل آویو در عرصه منطقه ای و در عرصه داخلی در درون مرزهای سرزمین های اشغالی است.
علاوه بر این، رویکرد صنعا نسبت به انجام عملیات های پهپادی و موشکی علیه تل آویو در قالب دولتی سیاسی در حال انجام و اجراست که در نوع و قالب خود بدیع به شمار می رود؛ عملیاتی که علیه صهیونیست ها در سرزمین های اشغالی فعال شده و آنها را به چالش کشیده است.