رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین: ایران بهشت صادرات است ولی تولید نداریم-راهبرد معاصر
پرونده دیپلماسی اقتصادی منطقه 5/

رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین: ایران بهشت صادرات است ولی تولید نداریم

مجید رضا حریری رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین در گفت و گو با راهبرد معاصر به توضیح چرایی عدم رونق صادرات ایران و وجه تمایز قوانین صادراتی ایران با سایر کشورها پرداخته است.
مجیدرضا حریری رییس اتاق ایران چین
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ - ۱۵ مهر ۱۳۹۸ - 2019 October 07
کد خبر: ۲۴۱۴۵

به گزارش راهبرد معاصر؛ هر چقدر هم دولت تسهیلات لازم برای ارزآوری از طریق صادرات را فراهم آورد، نبود حس تولیدگری در کشور این تلاش ها را ناکام میگذارد، رییس اتاق بازرگانی ایران و چین معتقد است ایران بهشت صادرات است.

صادرات موفق چه زمانی معنا می یابد و توجه به کدام مولفه ها زیر ساختهای صادرات مطلوب را رقم می زند؟

صادرات موضوع مهمی در رشد و شکوفایی اقتصاد کشورها به شمار می رود؛ مساله ای که در اقتصاد از جایگاه بالایی برخوردار است؛ صادرات به خودی خود بدون توجه به ارتقای زیر ساختهای تولید انجام نمی شود؛ صادرات زمانی معنا می یابد که تولید در راس این هرم قرار داده شود. تولیدی که از آن نام می بریم در دنیای امروز و اقتصاد و بازارهای هدف، تولیدی است که قابلیت رقابت در بازارهای جهانی را داشته باشد؛ صادراتی با این مولفه ارزش و اعتبار دارد. صادراتی که منحصر به مواد خام باشد صادرات مهمی به شمار نمی رود؛ با آنکه سهم قابل توجهی از مواد معدنی دنیا در ایران وجود دارد؛ اما صادرات ایران محدود به مواد خام است و صادرات مواد خام در اقتصاد امروز دنیا کار ارزشمندی نیست. فروش نفت؛ گاز؛ مواد معدنی فلزی و غیر فلزی به صورت خام نه تنها ارزش افزوده ای برای ما ایجاد نمی کند بلکه اقتصاد کشور را از ایجاد ارزش افزوده تولید محصول نهایی بی نصیب می کند.  

 

اصلی ترین مقدمه توسعه صادراتی در چه حوزه ای به صورت مشخص باید تقویت شود؟

اگر قرار است صادراتی انجام شود و تجارت ایران همانند تجارت کشورهای پیشرفته رونق بگیرد؛ توجه به چند مولفه الزامی است. تولید مهمترین این مولفه ها به شمار می رود؛ تولید قابل رقابت با سایر کشورها در بازارهای بین المللی که حرفی برای گفتن داشته باشد. زمانی تولید و صادرات ما به این مرحله مهم می رسد که مسئولان سامانی به فضای کسب و کار کشور بدهند؛ رتبه های سه رقمی فضای کسب و کار که نشان دهنده عدم رشد و شکوفایی این حوزه است همه و همه نشانه هایی از عدم تقویت تولید و به تبع آن صادرات است. تولید خوب مقدمه رسیدن به تجارت و صادرات خوب است؛ در غیر این صورت هر چه قدر هم صادر کننده تشویق شود و مشوق های لازم به او  اختصاص داده شود نمی توان منتظر رونق تجارت و صادرات بود؛ چرا که کالایی برای صادر کردن نداشته باشیم در عرصه تجارت بین الملل و صادرات موفق نمی شویم. نزدیک به 75 درصد از آمار صادرات غیر نفتی ایران مربوط به صادرات مواد خام با کمترین فرآوری مثل پتروشیمی است که به دنیا صادرمی شود؛ در نتیجه تا موضوع تولید و فراوری روی محصولات خام دنبال نشود نمی توان منتظر رشد اقتصادی از محل صادرات بود.

 

آیا بین قوانین صادراتی ایران با سایر کشورهای موفق در حوزه صادرات تفاوت خاص و معنا داری وجود دارد که صادرات ما را با چالش هایی مواجه کرده است؟

از نظر قوانین حمایت از صادرت در کمتر کشوری روی کاغذ قانون تا این حد به نفع صادرات و صادر کننده است. به نوعی می توان گفت ایران بهشت صادر کننده است؛ ازجهت عدم پرداخت مالیات؛ بنحوی که صادر کننده ایرانی در هربخش وحوزه مشمول پرداخت مالیات نمی شود؛ در حالی که اگر نگوییم معافیت صادراتی در ایران بی نظیر است؛ گفتن اینکه کم نظیر است کاملا صحیح و واقعی است؛ در هیچ جای دنیا معافیت صد درصدی برای صادر کنندگان لحاظ نشده است؛ لذا مشکل ما قوانین نیست؛ مساله اصلی فضای کسب وکاری است که روز به روز بر آشفتگی آن افزوده می شود. قاعدتا در چنین فضایی بی ثباتی در حوزه کسب و کار و تولید بر حوزه صادرات و تجارت کشور تاثیرات منفی به جای می گذارد و به صادرات نحیف ما زیانهای بی شماری وارد می کند. ما در حال حاضر نیازی به تعریف مشوق های مختلف صادراتی نداریم؛ نیاز امروز ما در توسعه تجارت خارجی و صادرات مطلوب سازی فضای کسب و کار است؛ توجه به تولیدی که از نظر کیفیت یا قیمت قابل رقابت با برندهای دیگر دربازارهای منطقه ای یا جهانی باشد، لذا عدم تحقق بازار کار مطلوب و ساماندهی بازار کار همانند یکی دو دهه گذشته نمی توان از صادرات و تجارت خارجی انتظار معجزه ای داشت.

 

عده ای همیشه این موضوع را مثال می زدند که با گران شدن یا واقعی شدن نرخ ارز بازارهای صادراتی جان می گیرد چرا این مساله محقق نشد؟

افرادی که همواره به دنبال حمایت های رانتی و سوبسیدی هستند با بیان اینکه اگر ارز گران شود چنان و چنین می شود مشاهده کردند که گران شدن ارز نیز تکانی به بازار صادرات ما نداد. بسیاری از این دسته در سال بر آن بودند که واقعی شدن قیمت ارز و رسیدن آن به مرز 5 هزار تومان منجر به تشویق صادر کنندگان و فعال شدن بازارهای صادراتی می شود؛ در حالی که ارز تا نزدیک بیست هزار تومان و اینک دو برابر نرخ پیشنهادی 5 هزار تومانی رسیده شاهد بودیم که تنها در مقطع کوتاهی برخی توانستند کالاهای مختلفی را به عنوان صادرات از کشور خارج کنند؛ اما آنچه از یک صادرات دائم و پایدار انتظار می رفت محقق نشد و علائم کاهش صادرات خود را از نیمه دوم سال گذشته نشان داد و عدم رشد صادراتی همچنان دیده می شود؛ از سوی دیگر آنچه گفته شد ارزیابی هایی منهای شرایط تحریمی است که در زمان تحریم تمامی فعالیتهای اقتصادی از جمله حوزه صادرات وضعی متفاوت از زمان غیر تحریمی به خود می گیرد که منفی شدن همه شاخص ها می تواند بخشی از آن باشد.

 

راهکار رسیدن به مرزهای موفقیت تجارت و صادرات چیست؟

تا زمانی که تولیدی که حاصل از تکنولوژی یا نیروی کار بومی خلق نکنیم؛ هیچ گاه در تجارت و صادرات موفق نخواهیم بود. ارزش افزوده ای که صادرات برای کشور به ارمغان می آورد باید حاصل کار نیروی بومی یا تکنولوژی داخلی باشد در حالی که براساس آمارها حدود 80 درصد واردات کشور از مرزهای رسمی شام مواد اولیه؛ ماشین آلات یا لوازم یدکی و قطعات کالای واسطه ای است که مستقیم وارد خطوط تولید کشور می شوند؛ در نتیجه تولید ما به شدت ارز بر است؛ در نتیجه تولید ارز بر است و تولیداتی که به کشور عراق به عنوان بهترین بازار صادراتی صادر می شود سوبسید اختصاص می گیرد؛ سوبسیدی که در داخل به یک کالا می دهیم مثلا به  کسی که شکر، آرد و روغن را با ارز ارزان می خرد تا آن را به بسکوییت یا  شکلات تبدیل و به عراق صادر کند مشمول همان سوبسیدهایی می شود که قبل از جریان تولید گرفته است ؛ قطعا حذف این سوبسیدها توان را از تولید کننده و صادر کننده می گیرد و در این حد هم دیگر توانی برای  صادرات باقی نمی ماند.

 

قطعا دست یابی به صادرات مطلوب نیازمند بازنگری جامعی در حوزه تولید است. متاسفانه با دیوار تعرفه ای که در برابر تولید کشیده ایم؛ تولید کننده داخلی همچنان رقابت را در بازارهای داخلی یا خارجی را نیاموخته است؛ اختلاف تعرفه بین واردات و تولید داخل کشور رقابت  ناعادلانه ای را رقم زده که تولید از آن ضربه خورده است. در بازارهای بین المللی تولید کننده تنبل و لوس بار نمی آید و آنچه مشابه عملکرد مدیران خودروسازی ما دیده شده در هیچ کجای دنیا انجام نمی شود؛ در حالی که تعرفه های بالا قطعات وارد می کنیم و 80 درصد صنعت خودروسازی ما وابسته به وارادت است ادعای تولید ملی داریم! افزایش قیمت خودرو با توجه به افزایش نرخ ارز نشان از عدم خودکفایی و وابسته بودن است و نمی توان اسم این روش را تولید داخلی گذاشت؛ متاسفانه بخش عمده ای از هزینه های تولید ما قبلا در قالب ارز خارجی داده می شود که در شکل اتومبیل سازی آن نه مصرف کننده راضی است نه دولت و شرکت های تولید کننده نیز دائما از زیان های انباشته می گویند؛ لذا تا زمانی که مسائل و مشکلات تولید واقعی و بومی حل نشود؛ صادرات و تجارت ایران در بازارهای منطقه ای و بین المللی راه به جایی نمی برد.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده