اهمیت به شماره افتادن نفس‌های اقتصاد صهیونیسم-راهبرد معاصر
«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛

اهمیت به شماره افتادن نفس‌های اقتصاد صهیونیسم

شاید نبرد با رژیم صهیونیستی در وهله نخست تقابل نظامی را تداعی کند، اما مقابله با عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد این رژیم نیز باید مورد توجه قرار بگیرد، زیرا صهیونیست‌ها با استفاده از آن برنامه‌های خود را در داخل سرزمین‌های اشغالی به پیش می‌برند.
توحید ورستان؛ کارشناس اقتصاد بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۳ - ۲۳ مرداد ۱۴۰۳ - 2024 August 13
کد خبر: ۲۵۴۰۵۵

اهمیت به شماره افتادن نفس‌های اقتصاد صهیونیسم

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ طبق داده‌های اخیر، اقتصاد رژیم صهیونیستی پس از جنگ با حماس و به ویژه احتمال پاسخ ایران به شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی سابق حماس به شدت تحلیل رفته و بخش‌های درآمدزای آن مانند فناوری و گردشگری با شکست مواجه شده است. به تازگی روزنامه صهیونیستی معاریو از این رژیم به عنوان اقتصاد در حال فروپاشی یاد کرد که ۴۶ هزار شرکت تجاری اش در نتیجه جنگ جاری و تأثیر مخرب آن بر اقتصاد مجبور به تعطیلی شده اند. ۵۶ درصد مدیران ۵۵۰ کسب و کار گزارش کردند، گردش مالی در تجارت خود را به دلیل جنگ کاهش یافته می بینند که رقم قابل توجهی است.


همه موارد مشابه نشان می‌دهد فشارهای اقتصادی می تواند در تضعیف رژیم صهیونیستی مهم باشد. در واقع، نبرد علیه رژیم صهیونیستی جنگی است که روش‌های آن فراتر از بعد نظامی قلمداد می شود. این موضوع، جدید یا تعجب‌آور نیست، زیرا رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از پروژه‌های صهیونیسم، با تلاش‌هایی برای تداوم هژمونی مالی سرمایه مواجه است.

در حوزه کشاورزی، یک فلسطینی از کاشت درختان میوه در زمین خود بدون کسب مجوز قبلی منع و طبق قوانین رژیم صهیونیستی، اراضی غیرقابل کشت فلسطین مصادره می‌شود


از نکبت تا انتفاضه نخست

از زمان تأسیس رژیم اشغالگر صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ میلادی در سرزمین فلسطین، دو تلاش مستمر یعنی آوارگی فلسطینیان و مصادره اراضی آن‌ها به شیوه های مختلف ادامه داشته و تصور رژیم استعماری آپارتاید بدون این دو بخش غیرممکن است. به تدریج ابزارهای مختلف از ابعاد نظامی آن‌ها فراتر رفت که با کشتار، سوء استفاده و قتل عام همراه است.

 


به عنوان نمونه در حوزه کشاورزی، یک فلسطینی از کاشت درختان میوه در زمین خود بدون کسب مجوز قبلی منع و طبق قوانین رژیم صهیونیستی، اراضی غیرقابل کشت فلسطین مصادره می‌شود، صرف نظر از اینکه مقام های رژیم اشغالگر به فلسطینیان اجازه زراعت ندادند.


همین موضوع درباره کارگاه‌های تولیدی نیز صدق می‌کند که در معرض محدودیت‌های شدید، کنترل مقیاس و جلوگیری از تشکیل آزادانه هستند. این موضوع پس از جنگ ژوئن و تسلط رژیم صهیونیستی بر سرزمین‌های باقی‌مانده فلسطینی به واقعیت تبدیل شد.


موضوع دیگر اینکه فلسطینیان را از تجارت با هر شرکت غیر صهیونیستی یا کشور دیگری باز می‌دارند و آن‌ها را ناگزیر به بازار رژیم صهیونیستی و شرکت‌های فعال در آن می کنند. در این چارچوب و با افول کشاورزی (بخش اصلی فلسطین سنتی) جوانان فلسطینی چاره‌ای جز کار در بازار رژیم صهیونیستی یا سفر به خارج، ارسال پول و حواله برای خانواده‌های خود ندارند.


این موضوع در دهه ۱۹۸۰ میلادی باعث شد آن‌ها کاملاً به واردات از رژیم صهیونیستی و تأمین ۹۰ درصد نیازهای خود وابسته و حتی یک سوم کارگران فلسطینی در این رژیم مشغول به کار شوند. همه این موارد بخشی از سیاست « صهیو-آمریکایی» برای پیوند فلسطینیان با رژیم صهیونیستی و خنثی کردن مقاومت آن‌ها بود؛ اما مقاومت و تحریم کالاهای صهیونیستی در داخل فلسطین و اعتصاباتی که درنهایت جرقه انتفاضه نخست را در سال ۱۹۸۷ میلادی به همراه داشت، رؤیاهای صهیو-آمریکایی را نقش بر آب کرد.


شیکل، فرزند ناخلف دلار

فلسطینیان با تلاش و کار خود مجبور به تحمل هزینه‌های شیکل هستند که عرضه آن از سال ۱۹۹۴ میلادی ۱۴ برابر شده است. به دلیل این پیوند و تحمل بیشترین بار بر دوش فلسطینیان در حمایت از پول رژیم صهیونیستی، فلسطینیان نمی‌توانند پس‌انداز کنند و ناگزیر به طور مداوم از بانک‌های صهیونیستی وام می گیرند و سود آن به جیب سرمایه‌داران صهیونیست سرازیر می‌شود.


نقل و انتقالات حواله و پول نقد خارجی به فلسطین که به وسیله افراد شاغل در خارج از سرزمین های اشغالی انجام می شود، باید با واسطه رژیم صهیونیستی و سایر مؤسسات مالی غربی باشد. این نقل و انتقالات علاوه بر رشوه‌هایی که فلسطینیان باید به مقام های تشکیلات خودگردان بپردازند، دارای محدودیت‌های شدید و هزینه‌های بالایی است؛ در غیر این صورت، مقام ها به رژیم صهیونیستی اعلام می‌کنند انتقالات مشکوک است و آن را لغو می کنند.

نقل و انتقالات حواله و پول نقد خارجی به فلسطین که به وسیله افراد شاغل در خارج از سرزمین های اشغالی انجام می شود، باید با واسطه رژیم صهیونیستی و سایر مؤسسات مالی غربی باشد


ادعای کمک مالی به فلسطین

اگر به سهم اسمی فلسطینیان از کمک‌های مالی جهانی نگاه کنیم، به نظر می‌آید کمک‌ها رقم بالایی است و آمریکا و اتحادیه اروپا دومین و سومین کمک کننده مالی هستند؛ اما پرسش این است، آیا کمک‌های مالی واقعاً برای فلسطینیان است؟

 


طبق مطالعات انجام شده، حدود ۷۱ درصد کمک‌هایی که به فلسطین می‌رسد، درنهایت به اقتصاد رژیم صهیونیستی سرازیر می‌شود. میان سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ میلادی ۱۲ میلیارد دلار کمک به فلسطین اختصاص داده شد که ۸.۷ میلیارد دلار آن درنهایت به اقتصاد رژیم صهیونیستی رسید.


این موضوع در چند مرحله انجام می‌شود:

نخست، زمانی که نقل و انتقالات به فلسطینیان به وسیله بانک‌های صهیونیستی انجام می‌شود که هزینه‌ها را کسر و پول را به شیکل تبدیل می‌کنند. 

دوم، فلسطینیان به اجبار محصولات، کالاها و خدمات را از شرکت‌های صهیونیستی خریداری می‌کنند. 

سوم، زمانی است که فلسطینیان مالیات و هزینه کالاها، محصولات و خدمات خریداری شده از شرکت‌های صهیونیستی را پرداخت می‌کنند.


بخش باقی مانده از این کمک‌ها را لزوماً فلسطینیان دریافت نمی‌کنند. برخی اقتصاددانان این کمک‌ها را به عنوان پروژه اقتصادی سودآور برای رژیم صهیونیستی و شرکت‌های تسلیحاتی توصیف می‌کنند.


در مجموع، رژیم صهیونیستی به عنوان پروژه سرمایه مالی جهانی، همیشه ثابت کرده است به اندازه خالق خود بی‌رحم است؛ از همین رو، تحولات هژمونی صهیونیستی در فلسطین اشغالی تنها به استفاده وحشیانه از نیروهای نظامی وابسته نیست، بلکه با ابزارهای بسیار بی‌رحمانه و سرکوب اقتصادی فراتر می‌رود. از همین روی مبارزه با این روند نیاز به ابزارهای اقتصادی نیز دارد.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده