به گزارش راهبرد معاصر؛ مراسم راهپیمایی اربعین پس از یک هزار و چند صد سال در حالی پیش روی چشمان جهانیان در حال وقوع است که عموم جامعهشناسان طی قرن گذشته بر پایان دوران معنویت و دینداری اجماع داشته و این مساله را در کنار غربیها و برخی غربزدهها که عناد با دینداری داشتند، با خوشحالی تحلیل میکردند. حتی متدینان و دوستان نیز با تاسف اعلام میکردند و معتقد بودند عصر دینداری گذشته و اگر دین در دوران مدرنیته محو نشود، به حاشیه زندگی فردی محدود میشود؛ اما درست همزمان با دورانی که در دنیا فاتحه دین و دینداری را میخواندند ، همگان شاهدند زندهترین، پرشورترین و معنابخشترین پدیده که در هزار سال گذشته سابقهای نداشته و معلوم نیست در سایر فرهنگها و تمدنها نیز در آینده اتفاقی به این بزرگی رقم بخورد، حول محور معنویت و در لبیک به «هَل مِن ناصر یَنصُرُنی» حسین(ع) در اربعین، بهوقوع پیوسته است. این پدیده طبق مبنای عرفی و مادی قابل معنا نیست و علوم اجتماعی در وصف معجزه عصر جدید عاجز مانده است.
اربعین نشان میدهد هر کس برای خدا باشد و برای خدا عمل کند، خدا با او است و برای او عمل میکند و الا اگر محاسبات مادی و زمینی بود که باید پس از شهادت 72 نفر و اسارت زنان، کودکان و دوستان به انتها میرسید و خبری باقی نمیماند. خصوصا اینکه پس از شهادت سیدالشهدا(ع) تمام ظرفیت سانسور این حادثه از سوی بنیامیه به میدان آمد و مانع زیارت کربلا میشدند.
امروز هم راهپیمایی اربعین در سانسور کامل خبری جهان غرب در حال وقوع است و عدهای فکر میکنند با سانسور رسانهای بزرگترین اجتماع تاریخ بشریت میتوانند مانع رسیدن ندای حسین(ع) از کربلا به عالم شوند. درحالیکه اگر این صدا سانسورپذیر بود، امروز و پس از هزار و چندصد سال شاهد این پدیده نبودیم و این ندا همچنان به گوش عالم خواهد رسید؛ همانطور که در کربلا متوقف نشد و حضرت زینب(س) در پاسخ به جسارتهای ابن زیاد که به دنبال تحقیر اسرا بود، فرمود: «این ماییم که ماندیم و شما رفتید و فراموش خواهید شد.» ابن زیادهای عصر حاضر هم مشمول گذر زمان خواهند شد و آنچه شامل زمان میشود، ندای حسین(ع) است که ابدی شده و در عصر مدرنیته به بزرگترین پیادهروی تاریخ بشر تبدیل شده است و میتوان در آن توامان غم و شادی را تجربه کرد؛ از یک طرف غم معنوی غربت، اسارت و ستمی که بر خاندان رسول خدا(ص) رفت و از طرف دیگر شادی و بهجت ناشی از نورانیت، قدرت و انرژی عظیمی که حسین(ع) و زینب(س) آن را آفریدند که پوسته زمان و مکان را شکافته و عالم را با بزرگترین راهپیمایی تاریخ روبهرو کرده است.
در این حرکت خود جوش معنوی، سیاسی و کاملا مردمی حرف ها، پیام ها ودرس های فراوانی وجود دارد که تامل در هر یک از اینها میتواند رفتار عملی ما را تغییر داده و حیات جدیدی را برای ما رقم بزند هرچند در یادداشت کوتاه نمیتوان به تحلیل همه پیام ها ودرس ها پرداخت، تلاش میشود به کلیدی ترین از آنها اشاره گذرا نمود.
1- انقطاع و بریدن از دنیا
پیادهروی اربعین یک دریا درس دارد. یکی از درسهای مهم اربعین، درس انقطاع و بریدن است و انسانی که تا این حد وابسته به کار، زندگی و خانواده است زمانی که بانگ الرحیل اربعین بلند میشود همهچیز را میگذارد و بهسوی کربلا میشتابد که این جدایی از تعلقات در حالت عادی آسان نیست ولی این جاذبه اربعین است که همه را میکشاند.
2- غلبه فطرت بر تحجر
این حرکت عظیم پیروزی همیشگی تفکر مبتنی بر ((فطرت و عقل)) بر تفکر مبتنی بر ((جمود و تحجر)) است، از قرن هفتم که تفکر ابن تیمیه در دمشق شکل گرفت، تا قرن یازدهم که این فکر توسط محمد بن عبدالوهاب به مذهب رسمی وهابیت حجاز تبدیل شد و تا سال های اخیر که در قالب گروهی بنام داعش خودش را نشان داد، جنایتی نبود صاحبان این فکر تحت عنوان تکفیر برای نابودی تشیع انجام نداده باشند، پیاده روی اربعین در شرایط سخت امنیتی عراق این پیام را دارد، باور منطبق با عقل و فطرت همیشه پیروز است و امروز وهابیت عملا مرده است و هیچ جایگاهی ندارد و این شیعه است در رسانه های جهان اندیشه و باورش را با راهپیمایی تبلیغ می کند و کسی امروز ارزشی برای اسلام به قرایت وهابیت قائل نیست.
3- تاثیر و قدرت مردمی
به نمایش گذاشتن «قدرت مردمی» ظلم ناپذیر، استکبار ستیز، عدالت خواه، آزادی طلب و آرمانگرای این حرکت عظیم الهی است، رسانه های تبلیغی جهان هرچند برایشان سخت است بخواهند این سیل جمعیت مشتاق و دل باخته را در رسانه ها جمعی برای مردم خود نشان بدهند ولی مطمئنا آن هایی که باید بفهمند که همان سرویس های امنیتی و جاسوسی جهان غرب به ویژه آمریکا به خوبی می یابند که جهان تشیع از چه پشتوانه عظیمی بر خوردار است که می تواند مرزهای جغرافیایی را قیچی کند از مردم عراق و ایران امت واحده بسازد و با فرماندهی مشترک کنارهم قرار گرفته روزی اقدام به پیاده روی این چنینی نمایند و روزی دیگر سلاح به دست به قلع قمع داعش دولت خود خوانده آمریکا و آل سعود بپردازند.
4- تولی و تبری
«تولی وتبرای» عملی زائرین در پیاده روی است به این معنا هرچند تمام پیاده روان اربعین حسینی در مقام باور درونی و قلبی و فکری از «تولی» دوستی اهلبیت و «تبرا» نفرت نسبت به دشمنان اهل بیت علیه الاسلام برخوردارند ولی این بار درونی و قلبی در اربعین حسینی شکل عملی به خود گرفته و تبدیل به لشکر عظیمی می شود که رسما جبهه گیری می کند و موضع خودش را که همان تنفر و برائت است به بنی امیه آن روزگار و بنی امیه این زمان که وهابیت و آل سعود اند اعلام می کند و فریاد بر می آورد.
5- ایثار و گذشت
«ایثار و گذشت» مردم عراق درپیاده روی اربعین حسینی است، ارزش وجایگاه این فضیلت مردم عراق زمانی روشن می شود که جمعیت ۲۵ میلیون نفری در این پیاده روی را در کنار دوملییون و پانصد هزار نفره حج گزاران درحج تمتع ببینیم، دولت سعودی پس از گرفتن هزینه سنگین از دولت های اسلامی و با سال ها تجربه مدیریتی از اداره همین جمعیت کم ناتوان و هر چند گاه فاجعه ای چون منا رخ میدهد، ولی در اربعین حسینی بیست و پنج تا سی میلیون جمعیت زائر در اوج ناامنی و در بدترین وضعیت اقتصادی عراق با ایثار و گذشت غیر قابل توصیف مردم عراق و نیز در بهترین وضعیت امنیتی زائرین را استقبال و پذیرایی می کنند تا بتوانند مناسک حسینی را انجام بدهند به گونه ای که جهان را به تحیر وشگفتی وا می دارند.
6- پیام آور صلح
جوهره ذاتی پیاده روی ((صلح)) است، چرا که قرار گرفتن کنار هم ترکیب جمعیت از نژاد های و ملییت ها و زبان های مختلف از سراسر جهان و همچنین الفت و مهربانی زائرین نسبت به یکدیگر به نمایش گذاشتن نمونه ای از جامعه صلح طلب است که پس از ظهور حضرت بقیه الله در جهان حاکم می شود.
7- شکستن غرور و تکبر
کوچک شمردن عمل خود و بزرگ دیدن عمل دیگران درسی دیگر از حماسه پیادهروی اربعین است که اگر در نظر انسان بیاید که در این مسیر پیادهروی کار مهمی انجام میدهد، افرادی را میبینند که شرمنده میشود مثلاً اگر فکر کرد که با سختی راهپیمایی میکند نظارهگر کسانی خواهد بود که یک پا ندارند و با عصا حرکت میکنند و یا ویلچر میآیند و حتی خود را بر روی زمین میکشانند. حتی تعلق به بسیاری از مسائل ظاهری، ایمنی و بهداشتی همچون تیپ ظاهری و یا خاکآلود شدن لباسها که برای انسان اهمیت دارد، در آن فضا کمرنگ میشود بهطوریکه در پیاده روزی اربعین اگر در دریای خاک هم غرق شود نهتنها خم به ابرو نمیآورد بلکه با عشق قدم برمیدارد.