حزب‌الله: ممانعت از فرود هواپیما‌های ایرانی، توهین به لبنان است ابراز نگرانی عراق درباره فعالیت داعش در مرز‌های سوریه رایزنی وزیران خارجه ایران و لبنان درباره حل مشکل پرواز‌های مسافربری رئیس شورای اروپا: امتیاز به طرفین جنگ اوکراین پیش از آغاز مذاکرات صلح، اشتباهی بزرگ است واکنش حماس به تهدید‌های ترامپ فراخوان حزب‌الله برای برگزاری تجمع مردمی در بیروت اعتراضات در منطقه سد تشرین برای سی و چهارمین روز ادامه یافت واکنش روسیه به اظهارات جنگ طلبانه معاون ترامپ ایمن الصفدی: ترامپ کمک‌ها به اردن را قطع نمی‌کند گروسی: زمان برای دستیابی به توافق درباره برنامه هسته‌ای ایران در حال پایان یافتن است ابوحمزه نام یک اسیر که فردا آزاد می‌شود را اعلام کرد حماس: سه اسیر اسرائیلی فردا آزاد می‌شوند عراقچی به عمان می‌رود وزیر خارجه آمریکا: منتظر طرحی از سوی کشور‌های عربی در رابطه با نوار غزه هستیم توضیحات سازمان هواپیمایی لبنان در خصوص لغو پرواز تهران - بیروت
یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛

امنیت گریزی ذاتی ناتو

ناتو در بطن خلق بحران پایدار در افغانستان و آسیای میانه به دنبال مصادیق امنیت مطلوب خود می‌گردد. به عبارتی گویاتر، ناتو در بطن ساختار حکمرانی غربی، امنیت ساز و در بطن ساختار کلان نظام بین الملل امنیت گریز است.
حنیف غفاری؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۸ - ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ - 2025 February 15
کد خبر: ۲۷۰۸۷۸

امنیت گریزی ذاتی ناتو

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ مفهوم امنیت در نظام بین الملل ابعاد و زوایای پیچیده ای دارد. بسیاری از نظریه پرداران حوزه امنیت جهانی، مصدر نظریه پردازی خود را جنگ جهانی دوم و تحولات پس از آن در قرن بیستم قلمداد کرده اند. پیمان آتلانتیک شمالی نیز در همین بستر شکل گرفته است و نمی توان آن را متغیری مستقل تلقی کرد. هر چند 76 سال از تاسیس ناتو سپری شده است، اما همان نگاه تاریخی -تحلیلی کماکان بر بعد نظری، تئوریک و حتی عملیاتی این ساختار پرده افکنده است.

 

سوال اساسی که امروز به ذهن متبادر می شود، این است که آیا ناتو به صورت ذاتی امنیت ساز است یا امنیت گریز؟ به عبارت بهتر، آیا عملکرد ناتو مبتنی بر خلق امنیت پایدار در نظام بین الملل تعریف می شود یا بالعکس، این ساختار در سایه بی نظمی و فقدان امنیت جهانی هویت و کارکرد خود را تعریف می کند؟

دو سوی آتلانتیک، فارغ از اختلافاتی که میان خود داشته و در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ نیز شاهد تصاعد و تشدید آنها هستیم، در یک انگاره و هدف مشترک هستند و آن، خلق گره های کور راهبردی و بحرانهای امنیتی مزمن در دیگر نقاط جهان است

 

در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:

 

نخست، اینکه ساختار ناتو بر اساس تامین امنیت پایدار برای غرب (و نه جامعه جهانی) شکل گرفته و بر همین مبنا، میان تعریف و مصداق یابی مفهوم امنیت از نظر سران پیمان آتلانتیک شمالی و دیگر کشورهای دنیا تفاوتی عمیق وجود دارد. به عبارت بهتر، در اینجا با اشتراک در مفهوم و افتراق مطلق در مصادیق مواجه هستیم. ناتو در طول حدود هشت دهه اخیر در مناسبات جهانی کارکردی بحرانساز داشته و در میان بحرانهای جهانی خودساخته (که خالق آن اعضای پیمان اتلانتیک شمالی و در راس آن آمریکا و انگلیس بوده اند) به دنبال کسب امنیت پایدار برای مجموعه متبوع خود بوده است.

 

به عنوان مثال، ناتو در بطن خلق بحران پایدار در افغانستان و آسیای میانه به دنبال مصادیق امنیت مطلوب خود می گردد. به عبارتی گویاتر، ناتو در بطن ساختار حکمرانی غربی، امنیت ساز و در بطن ساختار کلان نظام بین الملل امنیت گریز است.

 

دوم، تأثیر این نگاه متعارض در عملکرد اعضای ناتو است. دو سوی آتلانتیک، فارغ از اختلافاتی که میان خود داشته و در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ نیز شاهد تصاعد و تشدید آنها هستیم، در یک انگاره و هدف مشترک هستند و آن، خلق گره های کور راهبردی و بحرانهای امنیتی مزمن در دیگر نقاط جهان است، به گونه ای که توجیهی برای مداخله گرایی سلبی خود در مناطق دارای اهمیت ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک مدنظر خود داشته باشد.

 

خلق گره های کور راهبردی، به معنای خلق هدفمند بحران در منطقه و مناطقی خاص و متعاقبا، ورود ظاهرا مسئولانه برای حل آن بحران خودساخته است. این فرمول کلان، از ابتدای تشکیل ناتو مدنظر اعضای آن بوده و کماکان این نگاه خطرناک و پرهزینه، روح حاکم بر سیاستگذاری ها و ایده پردازی های آمریکا و دیگر اعضای پیمان آتلانتیک شمالی در دیگر نقاط دنیا را تشکیل می دهد. از این رو حتی منازعات اخیر در دو سوی آتلانتیک را باید با در نظر گرفتن همین پیش فرض ثابت وکلان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و از خوشبینی نسبت به آن امتناع کرد.  

ارسال نظر
آخرین اخبار