به گزارش راهبرد معاصر، این روزها بسیاری از تحلیلگران در روزنامهها و شبکههای تلویزیونی ترکیه، باز هم سراغ موضوع قدرت نظامی و بحث خرید تسلیحات رفتهاند.
با توجه به موافقت آلمان برای فروش جنگندههای یوروفایتر به ترکیه، حالا این بحث مطرح شده که این اقدام برلین، در مسیر دور کردن ترکیه از روسیه و گنجاندن قدرت نظامی ترکیه در ساختار نوین معماری دفاعی اروپا است.
تحلیلگران ترکیه معتقدند که اردوغان، اشتیاق و تمایل بالایی برای ایفای نقش در معماری دفاعی اروپا دارد. اما بر سر راه او، چالشها و موانع ساختاری مهمی وجود دارند. ولی باید دید، اولاً معماری دفاعی آتی در اروپا بر اساس چه الگویی شکل میگیرد و دوم این که آیا حاضرند ارتش ترکیه را نیز در این ساختار جای دهند یا نه.
بررسی این موضوع، از آن جهت اهمیت دارد که دولت اردوغان در چند سال گذشته، برای جلب توجه مقامات دفاعی و امنیتی اتحادیه اروپا، همواره به مزایای ژئوپولوتیکی کشورش اشاره کرده و به قول نامقتان دیپلمات مشهور ترکیه، آن قدر روی این موضوع بحث شده که حالا سران کشورهای غربی، به این ارزیابی رسیدهاند که کل معماری سیاست خارجی دولت اردوغان، صرفاً روی امتیازات جغرافیایی بنا شده و آورده و افزوده دیگری ندارد.
به باور تحلیلگران مسائل دفاعی، کشورهای مختلف برای ایفای نقش در یک اتحاد نظامی، به مزایایی فراتر از موقعیت ژئوپولیتیکی نیاز دارند.
خبرگزاری دولتی آناتولی ترکیه در گزارش مفصلی به این اشاره کرده که «ترکیه به طور منحصر به فردی برای کمک به پر کردن شکافهای استراتژیک و تقویت برنامهریزی دفاعی اروپا، آمادگی بالا و موقعیت طلایی دارد».
همچنین فدریکو دوناتلی کارشناس روابط بینالملل، بر این باور است که ترکیه، با توجه به وسعت جغرافیایی و قدرت صنایع دفاعیاش، میتواند برای تامین استقلال استراتژیک اروپا، نقش مهمی ایفا کند.
تحلیلگران دیگر نظیر آماندا پاول محقق ارشد مرکز سیاست اروپا نیز روی این موضوع دست گذاشتهاند که ترکیه به طور بالقوه میتواند سهم بالایی در تقویت امنیت اروپا داشته باشد. اما این موقعیت، تنها به خاطر سیاستهای دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا ایجاد شده و اگر ترامپ، به روال روسای قبلی، حاضر به همکاری کامل با ناتو و اتحادیه اروپا بود، موضوع همکاری دفاعی با ترکیه، مورد توجه کارشناسان و اندیشکدهها قرار نمیگرفت.
آیا ارتش فراملی ممکن است؟
انریکو لتّا نخستوزیر سابق ایتالیا، اولین سیاستمدار اروپایی است که در ماههای اخیر و پس از اتخاذ مواضع ترامپ درباره امنیت اروپا، بحث درباره قدرت دفاعی ترکیه را پیش کشید. او در مقالهای برای ترکیه تودی، این ایده را مطرح کرد که تلاش برای امنیت اروپا باید فراتر از ارتشهای ملی باشد و روابط با کشورهای غیر اتحادیه اروپا مانند ترکیه نیز، باید مورد توجه قرار گیرد. اما برخی از تحلیلگران سیاسی و دفاعی در آمریکا و کشورهای اروپایی، به اندازه لتّا نسبت به همکاری دفاعی با ترکیه خوشبین نیستند.
در گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها مستقر در واشنگتن، به این اشاره شده که «ترکیه از نظر فیزیکی در همه حوزههای تولید، تأمین و پرسنل نظامی، استعداد و توان بالایی دارد. اما رفتارهای اردوغان در ماجرای پرونده اوکراین – روسیه در سالیان گذشته، نشان داده که هر نوع همکاری با ترکیه، مستلزم پایبندی به معامله و بده بستان است. با آن که ترکیه در تامین غلات و انتقال آن از دریای سیاه، نقش موثری ایفا کرد، اما در مورد تحریم مالی روسیه، با آمریکا و کشورهای اروپایی، همکاری نکرد».
تحلیلگران ترکیه چه میگویند؟
ابراهیم کیراس از نویسندگان و تحلیلگران ترکیه به موضوع ایفای نقش این کشور در معماری دفاعی اروپا پرداخته و میگوید: «آلمان به شرطی به ترکیه یوروفایتر فروخته که ما در ناتوی اروپایی، به عنوان یک شریک دفاعی قابل اعتماد، نقشی ایفا کنیم. البته تصمیم آلمان ترکیه را خوشحال کرد. چرا که در دیدار اردوغان با ترامپ، با آن که 250 فروند هواپیمای مسافربری سفارش دادیم و یک توافق گاز طبیعی کلان امضا کردیم، باز هم ترامپ حاضر نشد به ترکیه اف 16 و اف 35 بفروشد و حتی تحریم ما لغو نشد. ترامپ حتی اجازه نداد به ما موتور هواپیما بفروشند. در نتیجه تولید جنگنده داخلی کاآن، متوقف شده است. البته در حضور خبرنگاران، ترامپ تا جایی که توان داشت، جملات تحسین آمیزی درباره اردوغان بر زبان آورد. اما در ازای خواستههای ما، یک شرط غیرممکن را تحمیل کرد: قطع روابط تجاری ترکیه با روسیه».
کیراس در ادامه میگوید: «با توجه به آن که امیدی به آمریکا نیست، انتظار میرود بیش از سابق روی خود را به سوی اروپا برگردانیم. درست است که دولت باغچلی به عنوان شریک سیاسی اردوغان، ایدهای به نام تشکیل اتحاد تی.آر.چ یعنی ترکیه – روسیه – چین را مطرح کرده است. اما همه میدانند که چنین چیزی ممکن نیست و ترکیه در چند قرن گذشته، هیچگاه نخواسته از اروپا دور شود. اما این واقعیت را نیز از یاد نبریم: رفتار دولت اردوغان و ساختار سیاسی فعلی ترکیه، در مسیر تعمیق همکاری با اتحادیه اروپا نیست و منطقی نیست که اروپاییها در کوتاه مدت، با ترکیه وارد یک همکاری جدی شوند».
کیراس درباره اهمیت پروژه «ناتوی اروپایی» میگوید: «مدتها این ایده در دستور کار بوده، ولی هیچ گامی برای تحقق آن برداشته نشده است. اما حالا که ترامپ چنین مواضع تندی اتخاذ کرده و نشان داده که آمریکا میتواند حتی با اتحادیه اروپا نیز از درِ دشمنی و خصومت وارد شود، چاره ای نیست و باید به معماری دفاعی جدیدی بیاندیشند. چیزی که در این برهه باید برای ما نگرانکننده باشد این است که متاسفانه در این پرونده، ترکیه صرفاً بر اساس قدرت نظامیاش مورد توجه قرار گرفته و وزن سیاسی چندانی برای ما قائل نیستند. حتی دیدید که ترامپ هم دائماً، اعراب را به خاطر پول فراوانشان و ما را به خاطر ارتش بزرگمان ستایش میکند! با این حال، این تمجیدها نباید برای ترکیه خوشایند باشد. این امتداد همان نگاه جورج سورورس است که گفته بود: مهمترین صادرات ترکیه ارتش آن است!»
کیراز نگاه اروپاییها به ترکیه را نگاهی تحقیرآمیز میبیند و درباره اهمیت این موضوع میگوید: «تا دیروز به ما میگفتند: آوارگان سوری و سایر مهاجران را در کشورتان نگه دارید. اگر به سوی اروپا نیایند، به شما پول میدهیم! روزی جغرافیای ما به عنوان کاروانسرای موقت آوارگان برایشان اهمیت پیدا میکند و روز دیگر، شمار سربازانمان! ما به عنوان ترکیه، نباید به چنین وضعیتی افتخار کنیم. ارتش ما برای حفاظت از منافع ملی خودمان است و بسیار تحقیرآمیز است که نیروهای دفاعی ما، برای منافع سیاسی دیگران مورد استفاده قرار گیرند. رهبران ما باید در اظهارات و رفتارهایشان تجدیدنظر کنند و به این بیاندیشند که چرا اروپا چنین نگرشی به ترکیه دارد».
در پایان باید گفت: همچنان که اندیشکدههای آمریکایی و اروپایی نیز به وضوح بیان کردهاند، ترکیه برای جای گرفتن در معماری دفاعی اروپا، دارای این مزیتهاست:
1.داشتن دومین ارتش بزرگ ناتو پس از آمریکا.
2. موقعیت جغرافیایی استراتژیک. (دریای سیاه، اژه، مدیترانه، خاورمیانه، اروپا).
3.صنایع دفاعی شایان توجه به ویژه در بخشهای پهپادی و جنگ الکترونیک.
اما با وجود برخورداری از سه مزیت بالا، موانع مهمی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
1.تضاد و تفاوت مواضع سیاسی ترکیه و اتحادیه اروپا به ویژه درباره پروندههای روسیه، سوریه، شرق مدیترانه و قبرس.
2.ترکیه عضو ناتو است اما هنوز عضو اتحادیه اروپا نیست و بنابراین در تنظیم سهم هزینههای عضو ناتوی اروپایی، وضعیت ترکیه مبهم خواهد بود.
3.تنشهای دریایی یونان و ترکیه در کنار انتقادات مداوم پارلمان اروپا از مسائل داخلی ترکیه باعث ایجاد اصطکاک با شرکای اروپایی میشود.
4.بخش مهمی از تسلیحات و تجهیزات نظامی ترکیه به ویژه در دو نیروی هوایی و دریایی، در مقایسه با ارتشهای اتحادیه اروپا در سطح پایینی است. همچنین مشخص نیست که آیا اروپا به شرکتهای دفاعی ترکیهای اجازه ورود به پایگاه تدارکات دفاعی خود را میدهد یا صرفاً اصرار بر «خرید اروپایی» دارد.
در نتیجه پیشبینی شده که در صورت نهایی شدن موضوع ساختار نوین معماری دفاعی اروپا، با چنین فرمولی روبرو باشیم: تشکیل یک هسته دفاعی از اعضای اتحادیه اروپایی + همکاری جانبی شرکای وابسته از جمله ترکیه، نروژ و انگلیس./تسنیم