
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ برخلاف کشورهای کوچک اروپایی مانند لوکزامبورگ، سوئیس یا بلیز (واقع در آمریکای مرکزی و غرب اقیانوس اطلس) که بیطرفی سختگیرانه ای حفظ میکنند، یا کشورهایی مانند لیختناشتاین، موناکو و سنگاپور که به عنوان مراکز مالی برای همسایگان خود مفید هستند، اسرائیل موجودیت خود را به وسیله سیاست تجاوز نظامی بیپایان [1]حفظ میکند. این رژیم در خط ساحلی بسیار مطلوب مدیترانه قرار دارد، اما هیچ منفعت اقتصادی برای همسایگانش ندارد و در عین حال در درگیریهای منطقهای بیپایان مشغول است.
به مدت 77 سال، اسرائیل بر برتری نظامی، اتحادهای غربی و روایت مظلوم نمایانه خود برای توجیه استفاده از جنایت برای حفظ موجودیت خود تکیه کرده است. عوامل متعددی میتوانند توانایی بقای اسرائیل را در دهههای آینده فرسایش دهند.
جمعیت ترکیبی کشورهای عربی اکنون بیش از 40 برابر جمعیت اسرائیل و در بلندمدت، بدون تردید از حیث تعداد وضعیت به نفع مخالفان اسرائیل است
نخستین و شاید مهمترین چالش بلندمدت اسرائیل بمب ساعتی جمعیتی[2] است. اسرائیل تقریباً 10 میلیون جمعیت دارد که حدود 73 درصدش یهودی (حدود 7 میلیون نفر) و تقریباً 21 درصد عرب (شامل فلسطینیان داخل اسرائیل) هستند. اما روندها نشاندهنده بی تعادلی است؛ زیرا نرخ رشد سالانه جمعیت عرب اسرائیل ۲.۲ درصد و از نرخ یهودی ۱.۸ درصد پیشی میگیرد.
نرخ رشد کلی اسرائیل همچنین تقسیمات داخلی را پنهان میکند. یهودیان ارتدوکس افراطی که نرخ تولد بالا اما بهرهوری اقتصادی پایینی دارند، بدون مشارکت متناسب در بخشهای نظامی یا فناوری، بخش قابل توجهی از منابع را استفاده می کنند. در همین حال، اسرائیلیهای سکولار و ماهر میان جنگ بیپایان به خارج مهاجرت میکنند و فرار مغزها را افزایش میدهند.
در منطقه گستردهتر سرزمینهای اشغالی فلسطینی، اعراب نزدیک به نیمی از جمعیت را تشکیل میدهند و پیشبینیها نشان میدهد میتوانند در واقعیت تکدولتی به اکثریت تبدیل شوند. این موضوع چالش مستقیمی برای هویت اسرائیل به عنوان دولت یهودی ایجاد میکند، زیرا افزایش تعداد فلسطینیان (که دارای نرخ تولد بالاتری هستند) می تواند داعیه جدایی را افزایش دهد.
کشورهای عربی همسایه نیز اعمال فشار را افزایش میدهند. جمعیت ترکیبی کشورهای عربی اکنون بیش از 40 برابر جمعیت اسرائیل و در بلندمدت، بدون تردید از حیث تعداد وضعیت به نفع مخالفان اسرائیل است که بالقوه میتواند به بیثباتی داخلی یا فشار خارجی طاقتفرسا منجر شود.
زرادخانه اتمی اعلامنشده اسرائیل - که بین 80 تا 400 کلاهک تخمین زده میشود - مدتها به عنوان بازدارنده نهایی آن عمل کرده، اما این برتری در حال فرسایش است، زیرا خطرات گسترش مییابد.
ایران با ذخایر اورانیوم غنیشده که تا اواسط سال ۲۰۲۵ به سطوح بالا نزدیک شد، به سرعت به سمت توانمندی های هستهای پیش میرود. همچنین حمایت ایالات متحده از اسرائیل باعث اتهامات استانداردهای دوگانه میشود و متحدانی مانند عربستان سعودی، عراق و مصر را رویگردان خواهد کرد. فناوری هستهای دیگر عمدتاً مخفی نیست. هر یک از این کشورها میتوانند به سرعت با استفاده از فناوری خود یا دریافت کمک از پاکستان (همانطور که کره شمالی انجام داد) سلاحهای اتمی توسعه دهند.
پاکستان به تازگی به نظر میآید عربستان سعودی را زیر چتر هستهای مسلمانان خود در پیمان دفاعی اخیرش قرار داده است. سایر کشورهای عربی که سلاحهای هستهای از پاکستان دریافت میکنند، مزیت هستهای اسرائیل را خنثی و بازدارندگی را به تخریب متقابل تضمینشده تبدیل میکنند.
از دهه ۱۹۶۰ اسرائیل از ترکیبی از دیپلماسی، عملیات مخفی و حملات نظامی برای حفظ انحصار هستهای منطقهای خود استفاده کرده است. حمله به رآکتور اوسیراک عراق در سال ۱۹۸۱، عملیات باغ در سوریه سال ۲۰۰۷ و ترور دانشمندان هستهای ایرانی ازجمله این تلاشها بودهاند. از سال ۲۰۰۷ موساد به طور گسترده به ترور دست کم پنج دانشمند ایرانی متهم شده است. این موضوع ژوئن ۲۰۲۵ در حملات اسرائیل به برنامه هستهای ایران افزایش یافت که دست کم 16 محقق و دانشمند پیشرو، ازجمله فریدون عباسی و محمد مهدی طهرانچی کشته شدند.
سرزمین اصلی اسرائیل تنها ۸ هزار و 522 مایل مربع (۲۲ هزار و 72 کیلومتر مربع) است، تقریباً به اندازه نیوجرسی، بدون عمق راهبردی برای جذب تهاجمات. بخش باریک آن ( تنها 9 مایل در برخی نقاط) مراکز جمعیتی مانند تلآویو را در معرض آتش راکت از غزه یا کرانه باختری قرار میدهد.
جغرافیا از نظر تاریخی محرک درگیریها بوده است؛ مرزها پس از جنگهای ۱۹۴۸، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ همچنان حلنشده باقی ماندهاند، با اشغال مداوم سرزمینهای فلسطینی که کنترل واقعی اسرائیل را گسترش، اما آسیبپذیری را افزایش میدهد.
توان نظامی اسرائیل بر نوآوری متکی است، اما هوش مصنوعی و پهپادهای مقرونبهصرفه در حال دموکراتیک کردن (عمومی سازی) جنگ هستند و به دشمنان دارای منابع محدود این اجازه را میدهند که شکاف را پر کنند.
پهپادها که در مقایسه با جتها دارای هزینه های ناچیزی هستند، آسیبپذیریها را آشکار کردهاند. حماس هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حصار مرزی 1 میلیارد دلاری اسرائیل را با پهپادهای ارزان کور کرد. سامانه های مبتنی بر هوش مصنوعی اکنون باعث ۷۰ تا ۸۰ درصد تلفات میدان جنگ در درگیریهایی مانند اوکراین میشوند (مدلی که در خاورمیانه قابل تکرار است).
کشورهایی مانند ایران و بازیگران غیردولتی به سرعت این فناوریها را اتخاذ میکنند. هوش مصنوعی هدفگیری و نظارت را بهبود میبخشد، با اینکه اسرائیل خود از آن در غزه به عنوان "آزمایشگاه انسانی" استفاده میکند، اما این تخصص قابل انتقال است. همسایگانی مانند عربستان سعودی و امارات به شدت در هوش مصنوعی سرمایهگذاری میکنند و به طور بالقوه قدرت منطقهای را تغییر میدهند.
توان نظامی اسرائیل بر نوآوری متکی است، اما هوش مصنوعی و پهپادهای مقرونبهصرفه در حال دموکراتیک کردن جنگ هستند
رسانههای اجتماعی ادراک جهانی را متحول کردهاند و هزینه انسانی سیاستهای اسرائیل را افزایش و حمایت بینالمللی را کاهش داده اند. سکوهایی مانند X و اینستاگرام فیلمهای فیلتر نشده از غزه بازنشر میکنند، جایی که بیش از 54 هزار فلسطینی (۷۰ درصد زنان و کودکان) از اکتبر ۲۰۲۳ کشته شدهاند. این افشاگری ها قطبیشدن را تقویت میکند و موجب تقویت احساسات ضد اسرائیلی می شود.
قدرت لابیگری اسرائیل در دولت و محافل سیاسی آمریکا به خوبی مشهود است. مؤسسات TrackAIPAC و OpenSecrets نشان میدهند ۸۴ درصد اعضای کنگره ایالات متحده کمکهای مالی بزرگی از گروههای طرفدار اسرائیل دریافت کردهاند. سرکوب محتوای طرفداران فلسطین به وسیله Meta اثبات شده است، اما کاربران آن را دور میزنند و افکار عمومی را تغییر میدهند.
مقام های اسرائیلی اعتراف کرده اند، از رسانههای اجتماعی به عنوان سلاح برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایالات متحده استفاده میکنند؛ اما اغلب تقسیمات و اضطراب درون اسرائیل را برجسته میکند. در بُعد جهانی، این موضوع «نماد اسرائیل» را فرسوده میکند و به تحریمها و انزوای دیپلماتیک منجر میشود.
در صورتی که روندها ادامه یابند، فروپاشی نهایی اسرائیل به عنوان رژیم قومی تکفرهنگی محتمل است. شاخص های جمعیتی، برابری هستهای، محدودیتهای سرزمینی، برابری فناوری و پوشش رسانههای اجتماعی در جهان به طور فزاینده لیبرال و چندقومی، همگی به تضعیف ارکان اسرائیل منجر شده اند.
اتکا به ایالات متحده ، که خود در معرض افول است می تواند وضعیت را افزایش دهد و نشان دهنده نمونه های تاریخی مانند فروپاشی آپارتاید در آفریقای جنوبی و بدون تغییرات رادیکال به سمت صلح و برابری انسانی، اسرائیل در خطر تبدیل شدن به یادداشت تاریخی است.
___________________________________________________________________________________________
[1] -never ending military aggression
[2] -The Demographic Time Bomb