به گزارش راهبرد معاصر؛ چند روز بعد از فراگیر شدن خبر بازداشت پژمان جمشیدی شاهد اتفاقات عجیب و غریبی در فضای شبکههای اجتماعی ایران بودیم که در نوع خود شکفت انگیز است.
در جهان ایکس (توییتر سابق) جنگ بسیار بزرگی بین حامیان پژمان جمشیدی و افراد مدافع خانم بازیگر در گرفته است که هر کدام از طرفین خود را کاملا برحق دانسته و بر اساس استنباط های شخصی خود رای و حکم مطلق صادر میکنند، چنان که انگار خود در تمام لحظات زندگی وارتباط این 2 شخص حاضر بوده و مطلع هستند، به همین دلیل حق با آنهاست.
در فضای اینستاگرام هم همین رویه تا حد زیادی مشهود است اما نه به آن تند و تیزی توییتر، ولی بهرحال لشکر مخالفان و موافقان در برابر هم قرار گرفته و هر کدام با پست، استوری یا کامنت دیدگاه خود را در تایید و رد طرفین ماجرا بیان میکنند.
بهرحال این قضیه تا حدی قابل فهم است و در مورد افراد معروف و مشهور در تمام جهان چنین واکنشهایی دیده میشود.
آنچه حیرت برانگیز است این است: بسیاری افراد عکسها و یا ویدئوهایی از خودشان همراه با پژمان جمشیدی دارند، آن را منتشر کرده و بعد چند جمله در حمایت از او مینویسند!
قبلتر دیده بودیم که بعد ازدرگذشت شخصی چنین پستهای در شبکههای اجتماعی منتشر شود اما برای یک انسان زنده که درگیر یک پرونده قضایی شده این مدل برخورد بیشتر خودنمایی و به شکل رک و صریح بگویم موج سواری بر مشکلات و درد و رنج دیگران برای به رخ کشیدن موقعیت و جایگاه شخصی است.
نکته هشدار دهنده این است که این حجم از عمل و عکس العمل بار سنگینی را بر دوش اشخاص درگیر در این ماجراها میگذارد که به سادگی قابل فراموش کردن نیست.
در جهان دیده شده که بازیگرانی حتی برای اتفاقات بسیار سادهتر از چنین قضایایی به دلیل بار روانی که از طرف جامعه بر آنها تحمیل شده است حتی خودکشی کردهاند. نمونه بسیار مشهود آن در کره جنوبی است که حتی با عنوان «کابوسی به نام رسانه اجتماعی» از آن یاد میشود.
«لی سون-کیون» بازیگر اهل کشور کره جنوبی که برای بازی در فیلم برنده اسکار اَنگل شناخته میشد، 2 سال قبل در سن ۴۸ سالگی به زندگی خود پایان داد.
او به دلیل استفاده از ماری جوانا و سایر مواد روانگردان تحت تحقیقات پلیس قرار داشت و سه بار توسط پلیس بازجویی شده بود که آخرین بار آن به مدت ۱۹ ساعت در آخر هفته صورت گرفته بود. این بازیگر گفته بود که فردی او را فریب داده که مواد مخدر مصرف کند و سپس سعی کرده او را مورد اخاذی قرار بدهد.
لی دو ماه قبل از مرگش درست در اوج شهرت و محبوبیت در یکچشم بر هم زدن تبدیل به شهروندی منفور و مطرود شد. از آن پس دیگر نتوانست به زندگی عادی خود بازگردد. همهجا صحبت از جرم سنگین او بود.
این اشتهای شدید به اخبار لحظهای نهتنها برای شبکه اجتماعی جذاب بود بلکه حتی تلویزیون ملی کره جنوبی نیز اقدام به انتشار برخی مکالمات خصوصی این بازیگر کرد.
او در این تهاجم رسانهای تنهای تنها بود.«لی سون-کیون» در نهایت تحت تاثیر فشارهای فراوان ناشی از این حواشی به زندگی خود پایان داد.
در این قضیه پژمان جمشیدی و خانم طرف مقابل ایشان اطلاعات بسیار محدودی منتشر شده است، بر اساس این مقدار آگاهی واقعا صادر کردن هرگونه حکمی احتمالا دلایل فرامتنی دارد. اگر این رویه ادامه یابد معلوم نیست چه فاجعهای رخ خواهد داد؟! بدون شک درباره هر دو طرف ماجرا این خطر وجود دارد.
برخی بر این اعتقادند که انتشار چنین خبری برای پوشش و یا خنثی کردن اخبار دیگر است اگر این گزاره را هم بالفرض محال درست بدانیم با مشارکت همگانی در این بازی و جنجال به آن افرادی کمک کردهایم که چنین طرحی داشتهاند.
این نوشتار نه قصد حمایت از پژمان جمشیدی را دارد و نه در تایید اتهامات وارده به ایشان است اما چشم انداز این رویه بیشتر مانند آن داستان مولانا است که نقل میکند: حقیقت آیینهای بود که از آسمان به زمین افتاد و شکست! هرکس تکهای از آن را برداشت، خود را در آن دید گمان کرد حقیقت نزد اوست!
این میل وافر به دیده شدن و اظهار نظر کردن درباره اتفاق و ماجرایی که اطلاعات بسیار ناچیزی از آن وجود دارد واقعا قابل تامل و تا حد زیادی نگران کننده است./عصر ایران