نکاتی در رابطه با چرایی انفعال تهران در مقابل مسلمانان چین-راهبرد معاصر
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی: قطعنامه شورای حکام تعاملات میان ایران و آژانس را نادیده گرفته است قطعنامه شورای حکام علیه ایران تصویب شد پاسخ ایران به قطعنامه آژانس؛ راه‌اندازی مجموعه قابل‌توجهی از سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته والری زالوژنی: جنگ جهانی سوم رسماً آغاز شده است وزیر خارجه ایران: عملیات وعده صادق ۳ علیه اسرائیل حتما انجام خواهد شد بیانیه مشترک ۷+۱ کشور در حمایت از ایران در نشست شورای حکام کمال خرازی: رای دیوان بین‌المللی کیفری در صدور حکم بازداشت نتانیاهو رسواکننده غربی‌هاست نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد شهردار یک شهر در ایالت میشیگان: برای دستگیری «نتانیاهو» و «گالانت» آماده‌ایم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران آغاز فعالیت عراقچی در شبکه اجتماعی بلواسکای واکنش‌ها به حکم دادگاه لاهه برای بازداشت نتانیاهو بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی درباره برجام ادعای اتحادیه اروپا: اقدامات هسته‌ای ایران «توجیه غیرنظامی معتبر» ندارد عراقچی: ایران به گام غیرفنی اروپا پاسخ مناسب می‌دهد
اشاره‌ای به نگاه برخی اویغورها به اسرائیل و وهابیت؛

نکاتی در رابطه با چرایی انفعال تهران در مقابل مسلمانان چین

تایمز اسرائیل سال 2017، طی گزارشی از الگو برداری پیکارجویان اویغور حاضر در سوریه از رژیم صهیونیستی نوشت که در آن می توان چرایی عدم ورود جمهوری اسلامی ایران به دعوای چین با مسلمانانش را فهمید.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۴ - ۰۵ دی ۱۳۹۸ - 2019 December 26
کد خبر: ۳۱۷۷۶
تعداد نظرات: ۴ نظر

نکاتی در رابطه با چرایی انفعال تهران در مقابل مسلمانان چین

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ جمهوری اسلامی ایران، به عنوان حکومتی با داعیه دفاع از مظلوم، مقابله با مستکبر و اتحاد مسلمانان، همواره از سوی بسیاری به دلیل سکوت در قبال وضعیت مسلمانان چین که عمدتا در استان سین کیانگ ساکنند و نژاد آن ها ترک اویغور است، مورد انتقاد قرار گرفته است. این موضوع به یک گره در سیاست خارجی ایران مبدل شده؛ آیا مقامات تهران تنها شعار دفاع از مسلمانان را می دهند و وقتی یک شریک استراتژیک نظیر چین، مسلمانانی را سرکوب می کند، سکوت محض در قبال این مسئله در پیش می گیرد.

 

گرچه بر همه ایرانی ها واضح است که حکومت چین، دولتی نسبتا بسته است و سیاست های سفت و سختی نسبت به گرایشات مذهبی (نه فقط اسلام بلکه تمام ادیان) دارد و می خواهد یک الگوی خالص اقتصادی کمونیستی را در کشور پیاده سازد، اما نباید در نگاه به سیاست های این دولت، از تاثیر خبرپراکنی های سنگین غرب علیه آن غافل ماند. این البته به معنای یک توهم توطئه ضد غربی نیست.

 

چین مسلما آمار اعدام بالایی دارد، بسیاری از اقلیت های قومی و نژادی را بیش از حد لازم تحت فشار می گذارد و فضای رسانه ای را بیش از حد می بندد. اما مسئله اینجاست که تمامی این ها، شاید کمتر از میزانی باشد که ما تصور میکنیم. با این عینک به سراغ ماجرای مسلمانان اویغور چین می رویم.

 

متاسفانه به دلیل سانسور شدید اوضاع در کین سیانگ و قطعی طولانی مدت اینترنت در این استان بزرگ، به سختی می توان واقعیت ماجرا را فهمید اما آن چه که قطعی است، وجود حجمی از فشار و شاید حتی سرکوب علیه مسلمانان این منطقه به دلیل سوء ظن دولت پکن به آن هاست. لازم به ذکر است که فشار بر مسلمانان چین، متاثر از تبعیض مذهبی نیست بلکه به دلیل سوء ظن سیاسی است. در واقع سیاست پکن در قبال مسلمانان سین کیانگ همانی است که در مقابل بودایی های تینانمن بوده. حال سوالی پیش می آید و آن دلیل سکوت و انفعال جمهوری اسلامی ایران در قبال فشارها بر مردم مسلمان این ناحیه است. در ادامه شماری از دلایل این موضوع را بر می شماریم. ذکر این نکته ضروری است که تمامی نکات ذکر شده، بیرون آمده از یک گزارش روزنامه "تایمز اسرائیل" در سال 2017 است که به بررسی اوضاع اویغورهای پیکارجو در سوریه پرداخته است.

 

غالبیت نگاه قومی و نه دینی در مبارزات اویغورها: مسلمانان اویغور که بیشتر ترک زبان هستند، در مبارزات خود بیش از تاکید بر دین، بر قومیت خود متمرکز بوده اند. آن ها کمتر در معرفی خود، اشاره ای به مسلمان بودن می کنند. در واقع اویغورها اگر نگوییم بیشتر، حداقل به اندازه مسلمان بودنشان بر ترک بودنشان تاکید دارند. به همین خاطر در گزارش تایمز اسرائیل ذکر شده که تحت حمایت ترکیه، از مالزی به سوریه منتقل شده اند و حتی پس از بازگشت از جنگ هم در استانبول مشاغل کاذب دارند. در بخشی از گزارش تایمز اسرائیل به نقل از یکی از پیکارجویان اویغور حاضر در سوریه تاکید شده که آن ها چندان کاری با دولت سوریه و ارتش آن ندارند و به این کشور آمده اند تا شیوه جنگ مسلحانه را بیاموزند. البته معلوم نیست چرا این پیکارجویان، به اعتراف خود، 3 سال در سوریه باقی ماندند در حالیکه برای آموزش جنگ، شاید چند ماه کافی باشد. در ثانی این که آن ها حاضر به جنگ در کشوری مسلمان و کشتن نیروهای مسلمان هستند بدون آن که برایشان مهم باشد حق با کیست، نشان می دهد که نگاه دینی بر فعالیت آن ها غالبیت ندارد.

 

مسلما جمهوری اسلامی ایران نمی تواند با جنبشی که در آن نگاه قومی، نه مذهبی غالبیت یافته، همکاری کند. دشمنان ایران که خود همواره در موضوع جدایی طلبی قومی، تحت فشار دشمنان بوده و حتی در جلسه رای دادن سازمان ملل به موضوع جدایی روس تبارها از اوکراین، شرکت نکرده، نمی تواند از یک جنبش با داعیه های قومیتی، ولو این که مسلمان باشد، دفاع کند.

 

خشونت گرایی زیاد: در گزارش تایمز اسرائیل، قهرمان داستان پسر اویغوری به نام علی است که سال 2009، مامورین امنیتی چین ناگهان به منزلش یورش می آورند و در خانه اش قرآن و یک رساله احکام پیدا کردند. آن ها او را به درخت می بندند و یک شبانه روز او را کتک می زنند، سیگار روی صورتش خاموش می کنند و وقتی که آب درخواست می کرد، روی سرش یک سطل آب شور می ریختند. او در این 24 ساعت از خواب هم محروم بوده. پس از انتقال او به زندان، خانواده علی با پرداخت 1500 دلار رشوه می توانند او را بیرون بیاورند. تایمز اسرائیل به منظور نشان دادن جلوه ای مظلوم تر از اویغورهای چین، ادعا می کند 1500 دلار برای خانواده کشاورز علی زیاد بود حال آن که در ادامه، به نقل از همین علی، می نویسد که 1500 دلار (10 برابر) داده تا به ترکیه بیاید.

 

به فرض صحت کامل گزارش تایمز اسرائیل، طبیعی است که گروهی بخواهند در مقابل این سطح از سرکوب، با خشونت پاسخ دهند. اما مشکل اینجاست که حد این خشونت نباید در سطح حملات تروریستی شود. علی در همان شب خطاب به مامورین می گوید: «من انتقام می گیرم». امثال علی آنطور که تایمز اسرائیل اذعان داشته: «در سال 2009، در اورومغی، مرکز استان سین کیانگ با "هان" ها (نژاد اصلی چین) حمله کردند و 200 تن در این درگیری کشته شدند.... شبه نظامیان اویغور اگر نگوییم هزاران، صدها نیروی امنیتی یا مسئولینی که نماد حکومت چین هستند را در درگیری های خود کشته اند و گاه حتی شهروندان غیرنظامی را هم هدف قرار داده اند. افراط گرایان در یک ایستگاه قطار 2014 را با چاقو کشتند. سال 2015 سفارت چین در قرقیزستان را بمب گذاری کردند. در 2014 در حمله به یک معبد تایلند که در آن توریست های چینی زیادی می آمدند، 25 نفر را کشتند».

این طیف اقدامات که مردم بیگناه را قربانی می کند، نمی تواند مورد تائید جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد.

 

گرایش به وهابیت: آن میزان گرایش دینی که در میان جنبش های اویغوری وجود داشته، عمدتا (نمی توان گفت همه)، از وهابیت تاثیر پذیرفته است. به همین حضور آن ها در القاعده و داعش بسیار پر رنگ بوده. طبق گزارش تایمز اسرائیل برآورد فعلان ضد چینی اویغور این است که حداقل 5000 تن از پیکارجویان وهابی در سوریه، از این قوم هستند. مسئله اینجاست که چطور جمهوری اسلامی ایران می تواند با متحدان داعش و النصره که هنوز از راه خود باز نگشته اند، همکاری کند. چطور می توان از جنبش هایی حمایت کرد که در آن ها، غالبیت با افرادی است که تفنگ بدست کودکان می دهند تا تیر به سر اسیران بزنند؟

 

نبود نگاه منفی نسبت به رژیم صهیونیستی: بدون شک، هر مسلمانی در جهان اگر ذره ای عرق مذهبی داشته باشد، نمی تواند نسبت به مسئله فلسطین و سرکوبگری اسرائیل بی تفاوت باشد. اما در میان جنبش های مسلحانه اویغورها، حرفی از فلسطین زده نمی شود. بلکه برعکس، آنطور که تایمز اسرائیل تیتر زده: «شبه نظامیان اویغور در سوریه، به صهیونیسم به عنوان الگویی برای سرزمین مادری خود می‌نگرند». اویغورهای پیکارجو در سوریه به روزنامه صهیونیستی گفته اند: از برنامه های روزانه آن ها مطالعه تاریخ کشورسازی است. آن ها به شیوه تشکیل اسرائیل و فعالیت صهیونیستم به عنوان یک الگو می نگرند. علی، قهرمان اویغور داستان تایمز اسرائیل می گوید: «ما می خوانیم که چگونه یهودی ها کشور خود را ساختند؛ برخی جنگیدند، برخی پول فراهم کردند. اما ما چنین پشتوانه محکمی نداریم».

حال سوال اینجاست چگونه می توان از جریانی دفاع کرد که در آن نه تنها ضدیت با اسرائیل وجود ندارد بلکه نگاه تلویحا مثبتی هم نسبت به اشغالگران وجود دارد؟

 

نتیجه گیری

دلایلی که در بالا ذکر شد، صرفا عوامل درونی موجود در عمده جنبش های اویغور بوده که باعث شده جمهوری اسلامی ایران، واکنشی نسبت به نزاع آن ها با دولت پکن نداشته باشد. البته به هر حال نمی توان چندین میلیون اویغور را یکدست دانست و مسلما بسیاری از مسلمانان چین، به ناحق مورد خشم دولت این کشور قرار می گیرند. شایسته است جمهوری اسلامی ایران با توجه به روابط حسنه ای که با چین دارد، بکوشد به نوعی قرائت های غیر بنیادگرایانه خود از دین را در سین کیانگ ترویج کند تا هم از اختلافات میان پکن و مسلمانان سین کیانگ کاسته شود و هم هیچ مسلمان مظلومی در چین، مورد آزار و اذیت قرار نگیرد. اما همه این مسائل نباید ما را به یک قضاوت یکسویه برساند. جنبش های برآمده از اویغور عمدتا در تضاد با دیدگاه های جمهوری اسلامی ایران هستند و از همین رو، تهران بازیگر مورد تائیدی در میان آن ها نمی بیند که بخواهد با اتکا بر آن در میان مسلمانان چین نقش آفرینی کند. حتی در طیف غیر مسلحانه جنبش های اپوزیسیون اویغور هم افرادی سردمدار هستند که هیچ گرایش مذهبی روشنی ندارند، دخترانشان حجاب ندارند و حتی در امریکا زندگی می کنند. البته مجددا نیاز است تا تاکید کنیم این به معنای دیدن همه مسلمانان چین به یک چشم نیست. مسلما جریان هایی هستند که اسلام را در اولویت قرار میدهند، دست به خشونت نبرده و نمی برند و البته به آرمان های جهان اسلام نظیر قدس، پایبندند. اما حداقل در مقطع کنونی، صدای آن ها در میان جنبش های اویغور، چندان بلند نیست.

 

ارسال نظر
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
جانان
Iran (Islamic Republic of)
۰۳:۴۸ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۷
0
2
برید گمشید نژادپرستای چین دوست
جانان
Iran (Islamic Republic of)
۰۳:۴۸ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۷
0
1
برید گمشید نژادپرستای چین دوست
آیسان
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
0
0
دلایلی که آوردید اونقدر چرت هست که فقط در یک مورد درست گفتید حکومت آنتی تورک ایران هیچگاه دست یاری به سوی اقوام ترک دراز نمیکند حتی اگر آنها مسلمان باشند بهرحال ایران قدرتی هم ندارد که از اویغورها دفاع کند ما همین سیاست را در مورد مناقشات آذربایجان و ارمنستان هم میبینیم که دولت شیعه ایران همیشه طرف ارمنستان را گرفته و بخاطر مسائل قومیتی هیچگاه از آذربایجان ولو بصورت تعارفی هم حمایت نکرده است
مهدی
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۱۲
0
0
مسلمانانی با عقاید داعش والنصره افراطی که شیعیان ودیگران را .مسلمان نمی دانند. .... چرا باید هزینه کارهای نژاد پرستانه آنها را کشور ما بدهد. بعد در دیگر کشور های اسلامی کشتار کنند؟