به گزارش راهبرد معاصر، رسیدگی به این پرونده با شکایت دختر ۱۹ سالهای به نام آرمیتا آغاز شد که همراه پدرش به پلیس آگاهی تهران رفته بود تا از ناپدری اش شکایت کند.
آرمیتا وقتی پیش روی افسر تحقیق در شعبه ۱۶ پلیس آگاهی تهران ایستاد، گفت: پدر و مادرم ۱۰ سال قبل از هم جدا شدند و من با پدرم زندگی میکنم.
من دانشجوی سال اول دانشگاه هستم و مادرم هفت سال قبل با مرد جوانی به نام کامران ازدواج کرد و برای زندگی به ساری رفت.
وی ادامه داد: من مدتی قبل برای دیدن مادرم نزد او رفته بودم که متوجه رفتارهای مشکوک کامران شدم.
او میخواست هر طور شده با من تنها باشد و من از رفتار او تعجب کرده بودم تا این که آخرین بار پیشنهاد بی شرمانهای را مطرح کرد که ازشنیدن آن وحشت کردم و به تهران برگشتم.
دختر جوان افزود: بعد از این ماجرا مزاحمتهای کامران ادامه داشت تا این که یک روز در خانه پدرم تنها بودم که کامران مقابل در خانهمان آمد.
من که فکر میکردم او با پدرم کار دارد در را باز کردم امااو به زور وارد خانه ما شد و بدون توجه به التماس هایم مرا آزار داد و از خانه بیرون رفت.
به همین خاطر از او شکایت دارم.
به دنبال شکایت دختر دانشجو کامران ۳۹ ساله ردیابی و بازداشت شد.
وی که به شیشه اعتیاد دارد در حالی که آزار دخترناتنی اش را انکار میکرد دیروز در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
در این جلسه آرمیتا برای ناپدری اش اشد مجازات را خواست، اما کامران که از زندان به دادگاه منتقل شده بود، اظهارات عجیبی را مطرح کرد.
وی گفت: من با میل آرمیتا با او رابطه برقرار کردم.
زمانی که او به ساری آمده بود همسرم به دلیل اختلافهای قبلی با من قهر کرد و از خانه بیرون رفت.
آن زمان بود که آرمیتا به من ابراز علاقه کرد و رابطه ما با هم شروع شد.
او خودش من را به خانه پدرش در تهران دعوت کرد. من اتهام آزار و اذیت وی را قبول ندارم.
با پایان دفاعیات متهم شیشه ای، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
منبع: روزنامه خراسان