آینده و چالش های پیش روی عملیات ارتش سوریه در جبهه جنوبی-راهبرد معاصر
وزیر خارجه ایران: عملیات وعده صادق ۳ علیه اسرائیل حتما انجام خواهد شد بیانیه مشترک ۷+۱ کشور در حمایت از ایران در نشست شورای حکام کمال خرازی: رای دیوان بین‌المللی کیفری در صدور حکم بازداشت نتانیاهو رسواکننده غربی‌هاست نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد شهردار یک شهر در ایالت میشیگان: برای دستگیری «نتانیاهو» و «گالانت» آماده‌ایم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران آغاز فعالیت عراقچی در شبکه اجتماعی بلواسکای واکنش‌ها به حکم دادگاه لاهه برای بازداشت نتانیاهو بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی درباره برجام ادعای اتحادیه اروپا: اقدامات هسته‌ای ایران «توجیه غیرنظامی معتبر» ندارد عراقچی: ایران به گام غیرفنی اروپا پاسخ مناسب می‌دهد حکم بازداشت نتانیاهو و گالانت توسط دیوان لاهه صادر شد صدور بیانیه اتحادیه اروپا درباره برنامه هسته‌ای ایران + جزئیات واشنگتن: همچنان از حق اسرائیل برای دفاع از خود حمایت می‌کنیم واکنش روسیه و چین به وتوی پیش نویس قطعنامه غزه توسط آمریکا

آینده و چالش های پیش روی عملیات ارتش سوریه در جبهه جنوبی

با تثبیت دو جبهه غرب و شرق فرات در سوریه، ارتش این کشور، گام به گام در جهت پاکسازی جبهه غربی از تروریست ها پیش می رود و در این راه، پس از آزادسازی غوطه شرقی، به سوی جنوب روی آورده تا کنترل مرزهای جولان اشغالی را از تروریست ها باز پس گیرد.
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۷ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ - 2018 June 14
کد خبر: ۳۹۹

به گزارش راهبرد معاصر؛ جنگ سوریه اکنون به نقطه ای رسیده که دو جبهه، در آن تثبیت شده اند. شرق فرات و غرب آن. جناح شرقی این جبهه، تحت کنترل یگان های مدافع خلق کرد هستند که از حمایت کامل امریکا برخوردارند و جناح غربی، تقریبا، در کنترل دولت است. ایالات متحده امریکا، حساسیت بسیار زیادی برای حفظ شرق فرات دارد و از همین رو، در چندین مورد، پیشروی جزئی نیروهای دفاع وطنی سوریه به شرق فرات و درگیری آن ها با YPG را با بمباران هوایی شدیدی علیه مواضع مقاومت پاسخ داد. شدت و سرعت پاتک های امریکا مخابره کننده این پیام است که اگر محور مقاومت قصد آزادسازی شرق فرات را دارد، باید به جنگی تمام عیار با نیروی هوایی امریکا و یگان های مدافع خلق وارد شود. به احتمال زیاد، در این نبرد، روسیه باز هم حاضر به پرداخت هزینه نخواهد بود و در نتیجه، مقاومت به تنهایی مجبور می شود کار را پیش ببرد. امری که هزینه بالایی را در پی می آورد و در مقطع کنونی، مطلوب دمشق نیست. به عبارت روشن تر، اگر مقاومت بخواهد به سوی شرق پیشروی کند، جبهه خاموشی را علیه خود فعال ساخته که ممکن است پیامدهای آن، باعث تضعیف مواضع در غرب کشور شود و تروریست های در "گوشه رینگ قرار گرفته" را، جانی دوباره بخشد. به همین علت، پس از آزادسازی ابوکمال، شاهد بودیم که مقاومت به سوی دمشق رفت تا غوطه شرقی را به کلی آزاد سازد و در این راه موفق نیز بود.

اکنون در غرب سوریه، تنها سه ناحیه نسبتا وسیع در کنترل تروریست هاست. اول استان ادلب و دوم، شمال استان حلب به مرکزیت عفرین، و سوم بخش هایی از استان های درعا، السویدا و قنیطره (که به آن جبهه جنوبی می گوییم). این که چرا تاکنون مقاومت روانه ادلب نشده، علامت سوال بزرگی است که پشت پرده سیاسیون ایران، ترکیه، روسیه و تا حدودی امریکا می توانند به آن پاسخ قطعی بدهند ولی آن چه که از ظواهر امر بر می آید، این است که توافقی پشت پرده، با میانجیگری روسیه انجام شده تا مقاومت فعلا به سوی شمال نرود. بنابراین، تنها نقطه ای که اکنون برای عملیات باقی می ماند، جبهه جنوبی است.

 

 

چالش های احتمالی عملیات در جبهه جنوبی

مناطقی که اکنون محور مقاومت رو به سوی آن ها آورده، تحت کنترل سه گروه عمده است. داعش، ارتش آزاد و جبهه النصره. هر سه این گروه ها، در مناطق دیگر، متصرفاتی دارند. ارتش آزاد با پشتیبانی ترکیه توانسته مناطقی در شمال را به تصرف آورد. جبهه النصره کنترل ادلب را در اختیار گرفته و داعش، در اطراف ابوکمال به "بزن و در رو" مشغول است. این امکان وجود دارد که به موازات پیشروی ارتش به سوی جنوب، جبهه النصره، داعش و ارتش آزاد، در مناطق تحت کنترل خود در شمال و شرق عملیات های سنگینی را آغاز کنند تا تمرکز ارتش را از جنوب منحرف سازند و از شدت فشار به همقطاران خود در اطراف درعا، بکاهند. لازم به یادآوری است که عملیات سنگین داعش برای اشغال ابوکمال، درست زمانی انجام شد که ارتش سوریه در السویداء، در مناطق تحت کنترل این گروه پیش می رفت. البته به نظر می رسد که محور مقاومت برای این موضوع، تدبیری اندیشیده است. این تدبیر بدین صورت بوده که نیروهای ارتش، احتمالا با حمایت نیروی هوایی روسیه، به سوی جنوب پیش می روند ولی سایر نیروهای محور مقاومت، در این جبهه درگیر نمی شوند. در نتیجه، اگر تروریست ها بخواهند عملیات ایذائی بزرگی براه بیندازند، نیروی کافی برای دفاع وجود خواهد داشت.

 

مشکل دیگری که پیش روی سوریه در عملیات جبهه جنوبی وجود دارد، مربوط به ایالات متحده امریکاست. واشنگتن به طور اخص و غرب به طور اعم، مدعی هستند که مناطق هدف ارتش سوریه، جزو مناطق کاهش تنش بوده اند و اقدام محور مقاومت به پیشروی در این نواحی، نقض توافقی است که در تابستان گذشته به دست آمده است. در همین راستا، موگرینی هم تاکید کرده که درعا و استان های همسایه آن باید جزو مناطق کاهش تنش باقی بماند. اما تجربه بارها نشان داده که توافق با تروریست ها، به هیچ وجه معتبر نخواهد ماند چراکه آن ها هر وقت قدرت پیدا کنند، از مناطق کاهش تنش به سوی مواضع ارتش، یورش می آورند. بنابراین، ارتش به مقابله با پوشش "کاهش تنش" که غرب برای حفظ معارضان ساخته، دست خواهد زد و واکنش کاخ سفید را بر خواهد انگیخت. ذکر این موضوع نباید ما را به این نتیجه برساند که امریکا قصد دفاع جدی از تروریست های غرب فرات را دارد. آن چه که از سیاست های ترامپ در قبال سوریه تا به امروز بر می آید این است که وی، خواهان حفظ شرق فرات به طور جدی و رها کردن نسبی غرب سوریه است. از همین رو، نتیجه آزادسازی غوطه، حمله ای بدون تلفات خاص بود. این احتمال قوی وجود دارد که در صورت پیروزی ارتش سوریه، باز هم حمله ای نمایشی با پوشش گسترده رسانه ای انجام گیرد. خط رسانه ای گزارش های شبکه های غربی و عربی، از این حکایت دارد که باز هم قرار است، سناریوی حمله شیمیایی، تکرار شود. البته تجربه آزادسازی غوطه نشان داد که حملات واکنشی غرب، چندان کارساز نیست و بیشتر، محض خالی نبودن عریضه است.

 

چالش سوم، در اقدام احتمالی رژیم صهیونیستی است. نتانیاهو در اوایل بحران سوریه، در یک کنفرانس خبری مدعی شده بود: «هنگامی که یک دشمن تو با دشمن دیگرت در حال جنگ هستند، بهتر این است که بگذاری خود را نابود کنند». این گفته تنها سیاست اعلامی تل آویو است زیرا، طی مراحل مختلف، رژیم صهیونیستی حتی مجروحان تروریست ها در جنوب را در بیمارستان های خود پذیرفت و حتی نتانیاهو، شخصا به دیدار آن ها رفت. بنابراین، رژیم صهیونیستی در دفاع از تروریست های جنوب بیکار نخواهد نشست و حتی ممکن است برای این منظور، از جنگنده های خود نیز استفاده کند. به همین دلیل است که ارتش سوریه، پدافند هوایی خود در جنوب را تقویت کرده است. سه حمله هوایی اخیر رژیم صهیونیستی نشان داد که این رژیم، دیگر ریسک استفاده از F-16 را نمی کند (پس از آن که در در بهمن سال 96، یک فروند F16 اسرائیل در بلندی های جولان سرنگون شد) و تنها با F-35 وارد عمل می شود. پس نیاز است تا پدافند سوری، هر چه سریعتر، ارتقا یافته و خود را برای مقابله با F-35 آماده سازد.

 

مشکل چهارم در روابط حسنه روسیه با اسرائیل است. رژیم صهیونیستی، نگرانی شدیدی از استقرار محور مقاومت در مرزهای جولان اشغالی دارد و سعی می کند چنین القا کند که اگر مقاومت به مرزهای جولان برسد، جبهه زمینی دیگری علیه اسرائیل باز می گردد. این ادعا، با همراهی دیپلماتیک غرب نیز همراه شده است. با توجه به روابط حسنه مسکو-تل آویو، بعید نیست که روس ها باز هم به سازش تن دهند. همانطور که حاضر شدند برای اطمینان خاطر صهیونیست ها، رایزنی های لازم برای پیشگیری از حضور نیروهای نزدیک به ایران در عملیات آزادسازی جنوب را انجام دهند.

 

 

نتیجه احتمالی عملیات آزادسازی جنوب

مسلما، ارتش سوریه، به عملیات خود ادامه خواهد داد و به احتمال زیاد، بدون توقف، عمده بخش های اشغالی در درعا، السویداء و قنیطره را باز پس خواهند گرفت. اما این که آیا در نهایت، ارتش به مرزهای جولان اشغالی می رسد یا خیر، در هاله ای از ابهام قرار دارد. سرنوشت این موضوع، بسته به سیاستی است که مسکو در قبال تل آویو اتخاذ می کند. به احتمال زیاد، روسیه، سیاستی میانه را بر خواهد گزید و ترتیبی خواهد داد که ارتش (نه حزب الله و نیروهای نزدیک به ایران)، به صورت کم رمق، در نواحی مرزی حضور یابد. در هر صورت، شکست نهایی با تروریست ها خواهد بود. با توجه به سابقه پیشین تروریست ها و گزارش هایی که شبکه های غربی با کلید واژه های "درعا، غوطه شرقی دیگر" پخش می کنند، انتظار می رود که باز هم سناریوی حمله شیمیایی و حمله "تنبیهی" غرب تکرار گردد که البته، تاثیری در موازنه قوا در سوریه نخواهد داشت.

ارسال نظر
آخرین اخبار