به گزارش راهبرد معاصر؛ مسئولان از کنترل قیمتهای کاذب و کنترل گرانیها میگویند اما گزارشهای میدانی از بازار حکایتهای دیگری دارد. وقتی گذری بر قیمتهای بازار از چند سال قبل تاکنون داشته باشید، تازه متوجه عمق فاجعه و گرانیهای بی سروسامان حتی در بازار اقلام اساسی و خوار و بار مردم میشوید! حرف مسکن و خودرو و طلا و ارز بماند برای بعد؛ امروز دغدغه برسر کالاهای مصرفی خانوار است. کافی است نگاهی تاریخی به قیمتها داشته باشید آن هم نه تاریخی طول ودراز بلکه همین چند ماه اخیر؛ وقتی برنج خارجی هر کیسه 70 تا 80 هزار تومان در بازار فروخته میشد و به یکباره به کیسه ای 170 تا 190 هزار تومان رسید یا وقتی مرغ آنقدر فراوانی بود که قیمتهای 7 تا 8 هزار تومانی داشت اما یکباره به کیلویی 20 هزار تومان رسید یا حتی تخم مرغ که هر روز نسبت به قبل گرانتر میشود و این گرانی به حدی رسیده که خوراک طنز شبکههای مجازی شده است حالا اینکه چرا باید قیمتها هر روز داستانی جدید بر سفره خالی تر مردم بگذارد باید به سراغ سیاستها و عملکرد مسئولان و مجریان رفت.
باید گفت گرانیهای بی سروسامان حکایت امروز و دیروز نیست و این نابسامانی بازار یک روز در قیمت رب گوجه، روزی در سیب زمینی و پیاز و امروز هم در تخم مرغ و مرغ و برنج خودنمایی کرده است. و این امر در حالی روی میدهد که مسئولان از کنترل قیمتها میگویند و قیمتهای بازار را کاذب میخوانند چنانچه «کاظم خاوازی» وزیر جهاد کشاورزی دهم تیرماه با بیان اینکه افزایش قیمت مرغ کاذب است و هیچ توجیهی ندارد، گفته بود: « این وزارتخانه اجازه کمبود مرغ و گوشت در سفره مردم را نخواهد داد، وزارت جهاد کشاورزی به عنوان مسئول امنیت غذایی کشور به و فور تولید مرغ و گوشت را انجام خواهد داد و با افزایش تولید نهادههای دامی قیمت مرغ کاهش پیدا خواهد کرد.» اما این گفته وزیر جهاد کشاورزی در حالی است که هنوز هم گزارشهای میدانی از بازار حکایت از گرانی مرغ دارد و مرغ گرم تا کیلویی 19 تا 20 هزار تومان عرضه میشود و حتی برخی عرضه کنندگان مرغ گرم را در مدلهای تکهای و بستهبندی خیلی بیش از این قیمتها عرضه میکنند.
حبیب الله اسدنژاد، نایب رئیس کانون مرغداران گوشتی هم در این خصوص با انتقاد از عملکرد دولت در فشار وارد کردن به تولیدکنندگان به عنوان راهکار دولت در کنترل قیمتها گفته است:« قیمت هر کیلوگرم مرغ زنده در بازار ۱۲ هزار تومان است و با این قیمت مرغ زنده، قیمت مرغ گرم در بازار باید بین ۱۷ تا ۱۷ هزار و ۳۰۰ تومان باشد اما متأسفانه الان شاهد هستیم که در بازار قیمت این کالا بین ۱۸ تا ۱۹ هزار تومان است. برخی نیز مرغ را در قالبهای متفاوت از جمله قطعه بندی و … با قیمت بالای ۲۰ هزار تومان عرضه میکنند که این قیمتها نیز منطقی نیست.» حالا مسئولان از کنترل قیمتها میگویند و دست اندرکاران از فشارهای مضاعف و غیر منطقی بر تولیدکنندگان و این مردم هستند که این وسط باید بار گرانیها را بر دوش بکشند .
حالا وزارت صمت گفته که با مصوبه ستاد تنظیم بازار قیمت مرغ را به ۱۵ هزار تومان بازگردانده است و به منظور تنظیم بازار گوشت مرغ، مرحله دوم توزیع ده هزار تن گوشت مرغ منجمد با قیمت مصوب حداکثر 12.900 تومان تحویل درب سردخانه و 13.500 تومان قیمت خردهفروشی به ازای هر کیلوگرم در سراسر کشور را آغاز کرده و این توزیع را در سازمان میادین میوه و ترهبار و مراکز منتخب عرضه از جمله فروشگاههای زنجیرهای، شبکههای تعاونی و صنوف منتخب با هماهنگی و راهبری سازمان صنعت، معدن و تجارت استانها انجام خواهد داد. هر چند مشکل برسر قیمت مرغ گرم است ولی شاید مرغ منجمد هم بتواند در این گرانیها گوشهای از دغدغههای مردم را کم کند.
با این حال آشفته بازارمرغ درحالی دغدغه مردم برای سفرههای خالی را افزایش داده که خبرها حکایت از افزایش تخم مرغ دارد و عنوان میشود هر کیلو تخم مرغ در پی افزایش نهادهها به کیلویی 20 تا 23 هزار تومان هم رسیده است. هر چند امروز از سوی وزارت صمت عنوان شد که تخم مرغ تنظیم بازار هم در فروشگاه ها عرضه میشود اما چرا قیمتها روی موج بی سرو سامانی بالا و پایین میشود و کسی هم پاسخ درستی نمیدهد؟
گشتی در بازار زدیم و قیمت تخم مرغ را در چند نرخ متفاوت در فروشگاهها مشاهده کردیم مثلا تخممرغ فله و بدون تاریخ که البته مطابق گفته فروشنده تاریخ روز است در فروشگاهی کیلویی 14.500 تومان و در فروشگاهی دیگر کیلویی 16 هزار تومان و تخم مرغ بستهای و مارکدار هم در بستههای 20 عددی بدون احتساب وزنش 25.700 عرضه میشد. البته فروشنده عنوان میکرد همین تخم مرغ ظرف دو سه روز گذشته تا کیلویی 19 تا 21 هزار تومان هم در فروشگاهش عرضه میشده است.
قیمتهای بالای برنج حتی برنج خارجی هم این روزها معضل دیگری است که خود را بدجور در سفره مردم نشان داده است وقتی تا پیش از این قیمت برنج کیلویی 7 تا 8 هزار تومان بود و امروز حذف ارز دولتی و استفاده از ارز نیمایی آن ر ا به کیلویی 17 تا 19 تومان یا به عبارتی افزایشی 80 درصدی رسانده است باید به کنترل کنندگان بازار دست مریزاد گفت که چه خوب نرخها را کنترل و دغدغه معیشت را برای مردم کاهش دادهاند.
مسیح کشاورز، دبیر انجمن واردکنندگان برنج ایران گفته است:« حذف ارز دولتی یا به عبارتی دلار ۴۲۰۰ تومانی و تخصیص ارز نیمایی به برنج موجب افزایش قیمت برنج وارداتی شده است و آسیب آن متوجه مصرف کنندگان است چرا که با این اقدام قیمت برنج حداقل دو برابر میشود و این محصول از سبد کالای اقشار ضعیف خارج میشود.» قیمت برنج هم باز در پی بی تدبیری ها به سوی نجومی شدن میرود اما معضل اصلی تمام این گرانیها طبق نظر بسیاری از کارشناسان قیمت رو به افزایش دلار است؛ وقتی مشخص نیست چطور قیمت دلار یک شبه اینقدر افزایش یافته چطور میتوان مرغ و تخم مرغ و نهادههای دامی را مقصر گرانیها دانست؟ حالا سیاست دولت و بانک مرکزی چیست و در پی کاهش کدام قسمت از بودجه آرام آرام نرخ دلار را افزایش داده و در اصطلاح دست روی گلوی مردم گذاشتهاند؟ خدا میداند! اما این امری محرز است که افزایش قیمتها در بازار ارتباط مستقیمی با روند صعودی قیمت ارز در بازار دارد تا جاییکه وقتی از تولیدکننده دلیل گرانی را جویا میشوی دلار را بهانه میکند.
اما قصه پر ماجرای گرانی به همین جا ختم نمیشود، کافی است سری به بازار بزنید و قیمتهای افزایش یافته روی دیگر اقلام را هم مشاهده کنید از لبنیات گرفته تا حبوبات و ماکارونی و تن ماهی تا کنسرو و حتی کیک و کلوچه! یک پاکت شیر که تا دو روز پیش 3500 تومان در نوع پلاستیکی و 7400 تومان در نوع تتراپک در بازار عرضه میشد امروز 4000 تومان و 9800 تومان قیمت داشت و یک قالب پنیر معمولی هم از 8 تا 9 هزار تومان به 12500 رسیده بود. قیمت حبوبات هم که دیگر گفتن ندارد آنقدر بالا رفته که دیگر لوبیا چیتی با کیلویی 15 هزار تومان رویایی در گذشتههای نه چندان دور است و امروز باید کیلویی 28 تا 30 هزار تومان برایش پول بپردازی یا عدس که در نوع محلیاش 7 تا 8 هزار تومان و نوع کاناداییش نهایتا 15 هزار تومان بود امروز به 17 هزار تومان در نوع محلی و 29 هزار تومان در نوع کانادایی به دست مصرف کننده میرسد حالا مسئولان هر طور میخواهند نرخگذاری کنند و از کنترل قیمتهای کاذب بگویند! مهم قیمتی است که من مصرف کننده باید بپردازم.
باید گفت اینکه درآمد کارگر و کارمند به ریال آن هم بدون احتساب تورم سالیانه و به عبارتی خیلی پایینتر از این نرخ محاسبه شود اما هزینههایش به نرخ دلار ! اوضاع جیب مردم به ویژه این قشر را آن هم در این گرانیهایی که کارش از بیداد هم گذشته و افسار گسیخته هر کجایی که دلش می خواهد میرود، بیش از پیش به چالش میکشاند.
گرانی بیداد میکند و دیگر رمق از جیب مردم گرفته است درآمدها به ریال و هزینهها به دلار شده و وقتی هر ریال درآمد را بخواهی با 200 تا 210هزار ریال هزینه رفع و رجوع کنی! معلوم است که نمیشود حتی فکرش هم عمق شاخص فلاکت را در کشور به نمایش میگذارد چه برسد به اینکه بخواهی مدیریت هزینه هم بکنی! حتی هر چقدر هم مدیریت مالی و کنترل هزینهها خوانده باشی هم نمی توانی این دخل و خرج را به هم برسانی چه برسد به آنکه کارگر و خانم خانهداری باشد که یک واحد هم مدیریت پاس نکرده است. درست است که نقدینگی در دست مردم است اما نقدینگی که شب بخوابی و صبح ارزشش نصف شده باشد دردی از زخم معیشت مردم دوا نخواهد کرد. تنها باید امیدوار بود شاید دولت آن هم در سال پایانیش اندکی مدبرانه تر سیاستهای اجراییش را به خرج بدهد!