به گزارش راهبرد معاصر؛ "عصر جدید" برنامه ای نوپا از شبکه سوم سیما و به گفته احسان علیخانی سختترین کارش، در تلویزیون شروع شده است.
با شروع پخش این برنامه موج انتقادات و اظهارنظر را شاهد بوده ایم. تلاش برای تخطئه اصل چنین برنامه ای تا نقد محتوایی این برنامه. ظاهرا رویکرد جدیدی در صداوسیما باب شده است که بتوانند ارتباط تنگاتنگتری با جوانان و جامعه در قالب استعدادیابی ایجاد شده است.
شبکه سه سیما با خداداد عزیزی و احتمالا دانیال عبادی قرار است مسابقه استعداد یابی فوتبال داشته باشند. خداداد عزیزی درباره این فعالیت جدیدش گفته بود: «اقلا هر کاری بلد نباشم، فوتبال که خوب بلدم و استعداد فوتبالی را خوب می شناسم».
حالا هم برنامه عصرجدید؛ برنامه ای که بالاخره روی آنتن رفت. رویا نونهالی، آریا عظیمی نژاد، سیدبشیر حسینی و امین حیایی داوران این برنامه هستند.
مهمترین نقد جدی پس از پخش اولین سری این برنامه به کپی بودن این برنامه از «آمریکاز گات تلنت» ( America's Got Talent) چرخید. تقریبا فضای مجازی پر شد از پیدا کردن شباهتهای این دو برنامه به یکدیگر. نکته عجیب درباره دکور «عصر جدید» آن است که حتی ضربدرهای روی میز داوران مسابقه نیز کپی هستند، گویی دکور برنامه آمریکایی شبکه NBC به سیامک احصایی ارائه شده و قرار بوده که این طراح صحنه باسابقه سینمای ایران، دکور این برنامه را موبهمو بازسازی کند.
وجه غالب در نقدها پیش از آن که جنبه محتوایی داشته باشد به صوری بودن ماجرا بازگشته است و این که به دور از نکات منفی و مثبت درباره قسمت نخست «عصر جدید» مهمترین پرسش درباره این برنامه تببین چرایی این حجم از «کپیبرداری» در تولید یک برنامه «استعدادیابی» است. به خصوص که تلویزیون چند وقتی هست که سعی در ایجاد ارتباط دوسویه بر سبک استعداد یابی نموده است.
استفاده از قالب های استاندارد و تا حدودی مشترک در برنامهسازی اتفاقی مرسوم در صنعت «سرگرمی» و تولیدات تلویزیونی در جهان است. تلاش برای جذب مخاطب فراتر از استفاده از قالبها و بهنوعی تن دادن به قالبها است. نکته اینجاست که باید قالب و محتوای بومی را چنان جذاب ارائه داد که محتوا بر غالب چیره شود و مخاطب بیشتر با محتوای برنامه ارتباط برقرار کند. نمونه موفق برنامههایی مانند «حالا خورشید» و «خندوانه» بهخوبی موید این واقعیت است که میتوان در قالبهای استانداردجهانی یک «برنامه خلاقانه ایرانی» تولید کرد و این طبیعتا متفاوت از بازسازی یک برنامه کاملا خارجی صرفا «به زبان فارسی» است!
بنابراین منوال، جذب مخاطب از این مسیر در قالب الگوبرداری و استفاده از ایده به معنای بیتوجهی محض به اندوختههای ۴۰ ساله برنامهسازان داخلی نیست. به همین سبب است که برای عبور از این ابهامات و اثبات دستاوردهای مثبت «عصر جدید» احسان علیخانی و تیمش مسیر بسیار دشواری پیش روی خود دارد.
و شاید بدین گونه صداوسیما تکلیفش را با خودش روشن کرده است و ترجیح داده به جای کپی تلویحی، رسما و صریحا از برنامه های جهانی استفاده کند. همان گونه که در برنامه " برنده باش" شاهد چنین الگوبرداری بوده ایم. چندان که محمدرضا گلزار مجری مسابقه تلویزیونی «برنده باش» قبل از تولید و حتی آغاز پخش این برنامه با حضور در «ماه عسل» با اجرای احسان علیخانی با صراحت به برند جهانی «برنده باش» اشاره کرد و تأکید کرد در کشورهای مختلفی این مسابقه با همین قالب در حال اجراست.
فارغ از تمام انتقاداتی که به این برنامه وارد است دو نکته در میان حجم انتقادات مغفول مانده است. اول آنکه همراه شدن با جریان ضد رسانه داخلی و انتقادهای سطحی و بعضا بی مایه که کار را به استهزاء کشانده است کاری بس راحت است و متاسفانه برخی از بزرگان نیز در این دام افتاده اند. این رویه باعث نادیده نگرفتن و تضعیف مدیریت جدید شبکه سوم سیما است که با بی انصافی زحمات جدید نادیده گرفته میشود.
دوم آن که همان گونه که پیش از این نیز گفته شد تلاش صداوسیما برای ارتباط دوسویه با مخاطب است و ظاهرا باب استعدادیابی باز شده است، کاش وقع بیشتری به مقوله های فرهنگی ادبی داشته باشیم. هنوز یادمان نرفته است که برنامه اصیل مشاعره ای در همین صداوسیما برگزار میشد. آن زمانی که شبکه ها و پیام رسانهای اجتماعی چندان گسترده نبودند و جامعه اسیر کلیک و صفحه موبایل نبود. یک عده جوان و نوجوان مشاعره سنگین، اشعار وزین میخواندند و بیننده هم ادب یاد میگرفت هم لذت میبرد و هم تشویق میشد به پیشرفت مفید. استعدادیابی که نوجوانان ایرانی را به حفظ مفاهیم ادبی اخلاقی بزرگان تشویق میکرد.
کاش به همان میزان که اکنون به دنبال سبک های جدید از زندگی هستیم به بازیابی هویتمان نیز بیندیشیم و فرم و محتوا را فدای جذب مخاطب نسازیم.