به گزارش "راهبرد معاصر"؛ روحانی صبح روز سه شنبه(6 شهریورماه 1397) در مجلس حاضر شد تا پاسخگوی 5 سوال مطرح شده از سوی نمایندگان باشد. رئیس جمهور در حالی راهی بهارستان شد که طرح سوال از او کمتر از یک ماه پیش با بیش از 80 امضا اعلام وصول شده بود.
این طرح پنج محور دارد که عبارت است از "عدم موفقیت دولت در کنترل قاچاق کالا و ارز، استمرار تحریمهای بانکی، عدم اقدام شایسته دولت در خصوص کاهش نرخ بیکاری، رکود اقتصادی شدید چندین ساله و افزایش شتابان نرخ ارزهای خارجی و کاهش شدید ارزش پول ملی."این در حالیست که نمایندگان مجلس به جز"دلیل استمرار تحریم های بانکی"از هیچ یک از سوالات قانع نشدند تا شاید شگفتانه ای برای روحانی باشد.
رئیس جمهور که تلاش کرد با ادبیات خود جو مجلس را تلطیف نماید و نمایندگان را با خود همراه کند با چراغ قرمز بهارستان نشین ها روبرو شد. از لزوم شکست و مغموم کردن کاخ سفید تا تاکید و تکیه بر وحدت میان مجلس و دولت بخشی از استراتژی روحانی بود تا عملا مسیر را برای رهایی خویش از سوالات نمایندگان هموار کند. روحانی درحالی تلاش کرد از احساسات ملی گرایانه و ولایت مدارانه نمایندگان در راستای دستیابی به اهداف مدنظر بهره ببرد که اساسا خود را وارد میدان پاسخگویی و تبیین برنامه های اقتصادی نکرد و از این موضوع طفره رفت. همی عامل سبب شد عدم شفاف سازی رئیس جمهور تبدیل به شاه بیت اصلی انتقادات جریان های سیاسی از سخنان وی در مجلس شود.
در حالیکه سعه صدر و ادبیات محترمانه و شایسته طرفین قابل تقدیر است، اما نکته ای که نسبت به آن نباید بی توجه بود، عدم پاسخگویی شفاف رئیس جمهور وگره زدن مشکلات کشور به عواملی خارج از حوزه تصمیمات دولت است، تا جایی که محمدعلی ابطحی رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات در توئیت خود نسبت به این اتخاذ تصمیم از سوی رئیس جمهور در نحوه پاسخ به نمایندگان گلایه کنایه آمیزی کرد و رئیس جمهور را به جای پاسخ در مقام مسئول در قامت یک روحانی بر منبر توصیف کرد.
اما در کنار ادبیات محترمانه روحانی جمله ای نیز از سوی رئیس جمهور مطرح شد که نظرها را به خود جلب کرد: "رهبری نکاتی را درباره جلسه امروز به من فرمودند؛امیدوارم بتوانم رعایت کنم."رئیس جمهور ازین توصیه رمزگشایی و رونمایی نکرد، اما به نظر می رسد او به انضمام تمجید از مجلس و لزوم وحدت و انسجام میان قوا، قصد داشت به شکل نرم با تهدید نیمه دوستانه، مجلس را وامدار رهبری کند تا ازین رهگذر به سلامت عبور نماید، اما نه تنها این اتفاق رخ نداد و نمایندگان وارد این میدان احساسی از پیش طراحی شده توسط مشاورین رئیس جمهور نشدند بلکه روی آوردن روحانی به این تاکتیک صدای حامیانش را نیز بلند کرد.
علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاح طلب در واکنش به این بخش از سخنان روحانی گفت: "مطالب آقای رئیس جمهور به عنوان یک پاسخگو و سوالشونده قانع کننده نبود. ما باید یاد بگیریم که در مواجهه با سوال نمایندگان نخواهیم از رهبری مایه بگذاریم.من اصلا نپسندیدیم که آقای روحانی گفت: من با رهبری صحبتی کردم به همین خاطر در جلسه حاضر شدم. رئیس جمهور باید در چارچوب قانون نسبت به سوالهایی که از او میشود پاسخ دهد."
از دگرسو، رئیس جمهور تلاش کرد معضلات امروز کشور را به اغتشاشات دی ماه گره بزند و آن را سبب ساز خروج آمریکا از برجام بداند، اما روحانی به این نکته اشاره ای نکرد که خروج از برجام از سوی ترامپ امری مشخص و روشن بود، کمااینکه او این اصل را به عنوان یکی از شعارهای تبلیغاتی خود پیش از انتخابات ریاست جمهوری امریکا در نظر گرفته بود. آنچه بدیهی ست اینکه روحانی می بایست به جای ورود به این چانه زنی ها از برنامه های دولت خویش در مسیر واکسینه کردن کشور در برابر تحریم هایی که مشخصا قابل پیش بینی بود سخن می گفت.
نکته مهم آنکه اصلاح امور، تجدیدنظر در سیاست های اقتصادی و عذرخواهی صادقانه از مردم، از هر نظر برای روحانی از تداوم مسیر غلط و تکرار اشتباهات، مفید به فایده تر است، چه آنکه در اندیشه حضور دوباره در سپهر سیاسی کشور پس از چهارساله ی دوم ریاست جمهوریش باشد و یا در اندیشه حفظ جایگاه خود نزد افکارعمومی و پایگاه اجتماعی مطلوب خویش. هرچه هست توقع از رئیس جمهور این است که در اندیشه بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم برآید و این مهم محقق نخواهد شد مگر با درانداختن تئوری های اقتصادی دیگر از افکار و اندیشه مشاوران خبره و تازه نفس.
در حالیکه کارشناسان اقتصادی، چهره های سیاسی و رسانه ای و همچنین،افکارعمومی یکصدا بر تغییر تیم اقتصادی دولت تاکید می کنند، انتظار می رود روحانی به این گزاره توجه ویژه ای کند؛ این بار جزو معدود دفعاتی ست که اقشار مذکور متفق القول بر یک گزاره تاکید می کنند و توقع این است که رئیس جمهور به این امر بدیهی و ضروری وقعی جدی بنهد.