تحفه خونین بن سلمان برای پاکستانی ها
جلوگیری از تشدید بحرانهای امنیتی و نظامی در شبه قاره هند، تنها یک راه دارد و آن، حذف نام دو کشور عربستان و آمریکا از قاموس سیاست خارجی و مناسبات امنیتی اسلام آباد است.
به گزارش راهبرد معاصر ، دو کشور همسایه هند و پاکستان، که اتفاقا هر دو دارای بمب هسته ای هستند، به سختی با یکدیگر درگیر شده اند. با توجه به تشدید دامنه درگیری‌ها میان طرفین، استمرار روند فعلی می تواند تا مدتها شبه قاره هند را به محل تبادل آتش نظامیان با یکدیگر تبدیل کند.
صورت بندی بحران ایجاد شده میان دهلی نو و اسلام آباد پیچیده به نظر می رسد، چنانچه حمله تروریستی در کشمیر هند و متعاقب آن اتهام دهلی علیه اسلام آباد، باعث شد تا مرحله جدیدی از رویارویی میان دو کشور هسته ای همسایه آغاز شود و این وضعیت تا جایی پیش رفت که هند حمله هوایی به پاکستان انجام داد و اسلام آباد نیز در واکنش به آن دو جنگنده هند را سرنگون کرد.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت؛
نخست اینکه؛ حمله تروریستی اولیه صورت گرفته در کشمیر هند، از جنس عملیات هایی است که سرویس اطلاعاتی و امنیتی عربستان سعودی در منطقه طراحی و اجرا می کند.
از سوی دیگر؛ وابستگی گروههای تروریستی و تکفیری در پاکستان به حکام سعودی و وهابیون کاملا مشخص است. فراتر از آن، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی که اخیرا به اسلام آباد سفر کرده است، نیاز مبرمی به تزریق بحران های امنیتی به منطقه شبه قاره دارد، زیرا حکام سعودی معتقدند که در یک فضا و بستر تنش آمیز، می توان مانور سیاسی و امنیتی بیشتری در پاکستان داد.
نکته دوم اینکه؛ تنش هدایت شده ای که از سوی سعودی به منطقه شبه قاره تزریق شده، نه تنها مورد استقبال شدید کاخ سفید و سرویس های امنیتی ایالات متحده آمریکا قرار گرفته، بلکه آنها را نسبت به استمرار «بحران سازی مزمن» در این حوزه جغرافیایی مصمم تر کرده است.
در یک نگاه جامع تر، ولیعهد سعودی که به شدت تحت سیطره دولت «دونالد ترامپ» قرار دارد، در حال انجام ماموریت خونینی است که «جرد کوشنر» داماد رئیس جمهور ایالات متحده و دیگر سیاستمداران آمریکایی برایش تعریف کرده اند.
در این میان برای سران سعودی که سالهاست مولد ترور، خشونت و جنایت در جهان اسلام هستند، جان مسلمانان شبه قاره اساسا اهمیتی نداشته و ندارد!
نکته سوم اینکه؛ محمد بن سلمان، به اسم اعطای کمک ۲۰ میلیارد دلاری به اسلام آباد، دهها میلیارد دلار برای بازپس گیری امنیت این کشور در آینده هزینه ایجاد خواهد کرد.
بر این اساس مقامات سیاسی و امنیتی پاکستان که نسبت به نقش پشت پرده ریاض و واشنگتن در خلق بحران امنیت میان خود و دهلی نو آگاه هستند، لازم است هر چه سریع بازی مشترک بن سلمان و ترامپ را در شبه قاره هند خنثی نمایند.
اصلی ترین پیش شرط تحقق این موضوع، می تواند قطع روابط اسلام آباد و ریاض باشد. در واقع عمران خان و دیگر مقامات پاکستانی باید این حقیقت را دریابند که آتش بازی خونین ایجاد شده میان اسلام آباد و دهلی، نه آخرین که تازه نخستین تحفه خونین سفر بن سلمان به پاکستان بوده است و اگر مقامات پاکستانی از اکنون در مقابل خطری به نام آل سعود ایستادگی نکنند، در آینده ای نه چندان دور قادر به مدیریت و کنترل اوضاع امنیتی خود نخواهند بود.
جلوگیری از تشدید بحرانهای امنیتی و نظامی در شبه قاره هند، تنها یک راه دارد و آن، حذف نام دو کشور عربستان و آمریکا از قاموس سیاست خارجی و مناسبات امنیتی اسلام آباد است.
مهر
صورت بندی بحران ایجاد شده میان دهلی نو و اسلام آباد پیچیده به نظر می رسد، چنانچه حمله تروریستی در کشمیر هند و متعاقب آن اتهام دهلی علیه اسلام آباد، باعث شد تا مرحله جدیدی از رویارویی میان دو کشور هسته ای همسایه آغاز شود و این وضعیت تا جایی پیش رفت که هند حمله هوایی به پاکستان انجام داد و اسلام آباد نیز در واکنش به آن دو جنگنده هند را سرنگون کرد.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت؛
نخست اینکه؛ حمله تروریستی اولیه صورت گرفته در کشمیر هند، از جنس عملیات هایی است که سرویس اطلاعاتی و امنیتی عربستان سعودی در منطقه طراحی و اجرا می کند.
از سوی دیگر؛ وابستگی گروههای تروریستی و تکفیری در پاکستان به حکام سعودی و وهابیون کاملا مشخص است. فراتر از آن، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی که اخیرا به اسلام آباد سفر کرده است، نیاز مبرمی به تزریق بحران های امنیتی به منطقه شبه قاره دارد، زیرا حکام سعودی معتقدند که در یک فضا و بستر تنش آمیز، می توان مانور سیاسی و امنیتی بیشتری در پاکستان داد.
نکته دوم اینکه؛ تنش هدایت شده ای که از سوی سعودی به منطقه شبه قاره تزریق شده، نه تنها مورد استقبال شدید کاخ سفید و سرویس های امنیتی ایالات متحده آمریکا قرار گرفته، بلکه آنها را نسبت به استمرار «بحران سازی مزمن» در این حوزه جغرافیایی مصمم تر کرده است.
در یک نگاه جامع تر، ولیعهد سعودی که به شدت تحت سیطره دولت «دونالد ترامپ» قرار دارد، در حال انجام ماموریت خونینی است که «جرد کوشنر» داماد رئیس جمهور ایالات متحده و دیگر سیاستمداران آمریکایی برایش تعریف کرده اند.
در این میان برای سران سعودی که سالهاست مولد ترور، خشونت و جنایت در جهان اسلام هستند، جان مسلمانان شبه قاره اساسا اهمیتی نداشته و ندارد!
نکته سوم اینکه؛ محمد بن سلمان، به اسم اعطای کمک ۲۰ میلیارد دلاری به اسلام آباد، دهها میلیارد دلار برای بازپس گیری امنیت این کشور در آینده هزینه ایجاد خواهد کرد.
بر این اساس مقامات سیاسی و امنیتی پاکستان که نسبت به نقش پشت پرده ریاض و واشنگتن در خلق بحران امنیت میان خود و دهلی نو آگاه هستند، لازم است هر چه سریع بازی مشترک بن سلمان و ترامپ را در شبه قاره هند خنثی نمایند.
اصلی ترین پیش شرط تحقق این موضوع، می تواند قطع روابط اسلام آباد و ریاض باشد. در واقع عمران خان و دیگر مقامات پاکستانی باید این حقیقت را دریابند که آتش بازی خونین ایجاد شده میان اسلام آباد و دهلی، نه آخرین که تازه نخستین تحفه خونین سفر بن سلمان به پاکستان بوده است و اگر مقامات پاکستانی از اکنون در مقابل خطری به نام آل سعود ایستادگی نکنند، در آینده ای نه چندان دور قادر به مدیریت و کنترل اوضاع امنیتی خود نخواهند بود.
جلوگیری از تشدید بحرانهای امنیتی و نظامی در شبه قاره هند، تنها یک راه دارد و آن، حذف نام دو کشور عربستان و آمریکا از قاموس سیاست خارجی و مناسبات امنیتی اسلام آباد است.
مهر