به گزارش راهبرد معاصر، شبکه عراقی الاتجاه در خبری اختصاصی اعلام کرد طبق برخی اسناد منتشر شده از سوی دستگاه اطلاعاتی رژیم صدام، خاندان شاه معدوم ایران و دستیارانش به رژیم بعث صدام در حمله به جمهوری اسلامی ایران کمک کرده اند. شبکه عراقی الاتجاه اعلام کرد بر پایه این اسناد، خانواده محمدرضا پهلوی با کمک برخی از نزدیکان «تیمور بختیار»، رئیس اسبق ساواک و شاپور بختیار، نخست وزیر پیشین ایران کمک کردند تا صدام در جنگ به موفقیت هایی دست یابد.
این اسناد میگویند برخی از تجهیزات نظامی که ایران در زمان محمدرضا شاه [از غرب] خریداری کرده بود، پس از موافقت «فرح پهلوی» همسر شاه به رژیم بعث عراق تحویل داده شد تا علیه مردم ایران مورد استفاده قرار گیرند.
در این گزارش همچنین گفته شده است که برخی نزدیکان تیمور بختیار به عنوان میانجی میان خانواده پهلوی برای کمک به صدام عمل می کردند. اعلام این خبر با واکنش کاربران فضای مجازی همراه شد.
خبری که شبکه عربی «الاتجاه» مبنی بر حمایت رژیم پهلوی از رژیم بعث در جریان جنگ ایران و عراق منتشر کرد؛ به سرعت در فضای مجازی دست به دست شد و بازتاب زیادی در بین کاربران داشت.
طبق اسناد منتشر شده، خانواده محمدرضا شاه معدوم و معاونانش در زمان جنگ تحمیلی با کمک برخی از نزدیکان بختیار تلاش کردند تا صدام در جنگ پیروز شود. بر اساس این اسناد، برخی از تجهیزات نظامی که ایران در دوره شاه خریده اما تحویل نگرفته بود، با موافقت «فرح پهلوی» همسر شاه برای بمباران شهرهای ایران به رژیم بعث داده شد.
پسرخاله فرح پهلوی هم در توضیحاتی به این نکته اشاره میکند که «قراربود صدام بعد از فتح کشتار مردم و خاک ایران آن را به واسطه تیمسار اویسی به خانواده شاهنشاهی تحویل دهد!»
این موضوع باعث شد تا خبث طینت خاندان منحوس پهلوی بیش از پیش برای آحاد مردم ایران روشن شود. «شومنهای آریایی» که امروز هم با کمک دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی و مرتجعین سعودی، گارد وطن دوستی میگیرند و از ایران آزاد و آباد حرف میزنند. همینهایی که در اوج هجمه جهانی علیه کشور عزیزمان با خیانتی محرز، به دشمن ملت ایران سلاح رساندند.
گذشت زمان ممکن است برخی وقایع و رویدادها را از یادها ببرد، اما نمیتواند ماه را پشت ابر پنهان کند و بر حقیقت سایه افکند. با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران، برخی میکوشند با طرح شبههها و انکار حقایق، قیام بزرگ مردم ایران علیه استبداد و استعمار را، قیامی نه از سر بیداری و ستیز با ظلم و بیداد، که انقلابی از سر ناآگاهی و سرخوشی جلوه دهند؛ غافل از آنکه، نگاهی به کارنامه پهلویها و بررسی وقایع دوران 53 ساله حکومت آنها، آنقدر بیپرده دلایل خروش ملت نجیب و آگاه ایران را آشکار میکند که این شبههها و انکارها، به سرعت در برابر آن رنگ میبازد. بالاتر به خیانت پهلوی در دفاع مقدس اشاره شد؛ اکنون به عنوان نمونه، یک خیانت تاریخی دیگر پهلوی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
روز سه شنبه، 17 اردیبهشت ماه سال 1349 بود که رادیو ایران خبر استقلال بحرین از ایران را اعلام کرد و یک ساعت پس از اعلام استقلال بحرین، ایران این کشور را به رسمیت شناخت. خبر استقلال بحرین، از رادیو ایران به قدری مضحک پخش شد که اسدا... علم، وزیر دربار پهلوی، نوشت:«گوینده خبر چنان با افتخار و غرور آن را خواند که گویی هم اکنون بحرین را فتح کردهایم.» رژیم طاغوت پیش از این، فکر همه جا را کردهبود. اعتراضهایی که میبایست در هیاهوی یک مسابقه ورزشی جنجالی و کم سابقه، فراموش شود. مدتها مانور خبری برای برگزاری مسابقه فوتبال میان دوتیم ایران و رژیم صهیونیستی، سر وصدای زیادی به راه انداخته و 30 هزارنفر را در ورزشگاه امجدیه جمع کردهبود تا در فریادهای «ایران، ایران»، بخشی از خاک وطن، بیسروصدا، از آن جدا شود. شاه، چندماه قبل از این واقعه، طی دیدار رسمی از هندوستان، در یک مصاحبه مطبوعاتی در «دهلی نو» اعلام کرده بود: اگر مردم بحرین خواهان پیوستن به کشورم، ایران نباشند، ایران از ادعاهای سرزمینیاش نسبت به این جزیره خلیج فارس دست خواهد کشید. او گفته بود: چنانچه سیاست بینالمللی خواهان جدایی بحرین از ایران باشد، من نیز خواست مردم بحرین را میپذیرم.
وی تأکید کردهبود که ایران مخالف استفاده از زور برای حل مسئله ارضی بحرین است. او در پاسخ به این سوال که آیا پیشنهاد انجام یک انتخابات عمومی یا رفراندوم را برای کسب نظر مردم بحرین، دارد یا خیر، پاسخ داده بود: من نمیخواهم در این زمان وارد جزئیات مربوط به این سوال بشوم؛ ولی هر نوع وسیلهای که بتواند به یک روش رسمی و مورد پذیرش شما و ما و تمامی جهان، نشانگر خواست مردم بحرین باشد، مطلوب خواهد بود. این در حالی است که دولت ایران، در سال 1957م بحرین را به عنوان استان چهاردهم کشور اعلام کرده بود؛ لقبی که هنوز در برخی گفتوگوها درباره بحرین شنیده میشود. شاه موافقت خود را با ورود سازمان ملل به موضوع جدایی بحرین از ایران اعلام کرد تا از ضرباهنگ انتقادات و اعتراضات بکاهد. به این ترتیب، «ویتوریوگیچاردی»(رئیس دفتر اروپایی سازمانمللمتحد)، به نمایندگی از سوی دبیر کل آن سازمان، به بحرین رفت تا با برگزاری همهپرسی، تکلیف جدایی بحرین از ایران را مشخص کند. با این حال، مخاطب این همهپرسی، نه مردم بحرین، که رؤسای قبایل و شیوخ آن بودند. در پی ورود نماینده سازمان ملل، دو باشگاه «نادری» و «فردوسی» در بحرین تعطیل شد و صدها نفر از مردم این کشور که حاضر به جدایی از ایران نبودند، بازداشت و زندانی شدند. همه پرسی فرمایشی جدایی بحرین از ایران، به این شکل برگزار شد و چند روز بعد، هویدا، به نمایندگی از دولت ایران، بر آن مهر تأیید زد.
در ماههای اخیر ربع پهلوی و دور و بریهای او به عنوان بازماندگان وفادار به رژیم پهلوی و بزرگترین گروه متنعم از سفرههای غارت اموال مردم ایران، در بزنگاههای مختلف سعی کردهاند در نقش یک ایرانی میهن پرست ظاهر شوند. حال آنکه بررسی دو مورد از خیانتهای پهلوی به عنوان مشتی از خروار نشان داد حتی گارد میهن پرستی و وطن دوستی هم با تفالههای رژیم منحوس نسبتی ندارد. بهتر است فرح و پسرک متوهمش به جای نمایش «دایه مهربانتر از مادر»، پاسخگوی خیانت خود در کمک به رژیم صدام در جنگ ایران و عراق باشند.