به گزارش راهبرد معاصر؛ ۳۶ سال قبل نوزادی در تهران متولد شد که یک هفته بعداز تولدش خبر فوت او را به خانواده اش دادند. اما یازده سال بعد پدر نوزاد به ماجرای فوت نوزادش مشکوک شد و با پیگیری متوجه شد در قبری که به عنوان قبر نوزادش معرفی شده بود، جسد فرزند او دفن نشده است. پیگیریهای پدر این نوزاد بعد از ۳۶ سال هنوز ادامه دارد و هنوز هم ردی از سرنوشت فرزند او در دست نیست.
هنوز هم وقتی فاضل هاشمی از یک شب سرد زمستانی که فرزند اولش به دنیا آمد حرف میزند، تمام تصاویر خاطرات به روشنی در ذهنش نقش میبندد.
هنوز هم تلخی از دست دادن آن نوزاد مثل روز اول به کامش مانده و از روزی که جرقه احتمال زنده بودن نوزاد در ذهنش روشن شد تا به حال لحظهای نتوانسته قلبش را از یاد پیدا کردن فرزندش خالی کند.
تهران، ۳۶ سال قبل
«دی ماه سال ۶۳ بود که اولین فرزندم به دنیا آمد. همسرم زایمان سختی داشت. نام بچه را محمد گذاشته بودیم.»
این اولین جملاتی است که فاضل هاشمی ۶۳ ساله در تعریف از خاطرات پراکنده دنیا آمدن فرزندش میگوید. فرزندی که شاید الان گوشهای از این دنیا زندگی میکند و حتما ۳۶ سال سن دارد.
هاشمی اصالتا اهل کشور عراق است و بعد از پیروزی انقلاب به ایران مهاجرت کرد و با یک خانم ایرانی ازدواج کرد. او اکنون در کشور امارات زندگی میکند و دو فرزند دارد که در کانادا درس میخوانند. فاضل هاشمی که پیگیریهای قضایی را برای پیدا کردن نوزاد گم شده اش توسط وکیل خود انجام میدهد در توضیح ماجرای نوزاد گم شده خود گفت: «فرزندم در بخش نوزادان بیمارستان بود و وقتی مادرش مرخص شد، به ما گفتند حال بچه خوب نیست و باید در بیمارستان بماند. من خیلی تعجب کرده بودم، چون فرزندم را دیده بودم و مشکلی نداشت. چند روز که گذشت به ما گفتند پسرم به خاطر مشکل قلبی و عقب ماندگی ذهنی از دنیا رفته است، اما به ما نه جسدی نشان دادند و نه گواهی دفن. من هم جوان و بی تجربه بودم و مدرکی از بیمارستان نخواستم. فقط از من هزار تومان بابت دفن فرزندم گرفتند.»
خبر نوزاد فروشی
یازده سال از روزی که کادر بیمارستان به فاضل هاشمی گفتند فرزندش فوت شده میگذشت که یک روز او در روزنامهها خبر نوزاد فروشی و ربودن نوزادان در بیمارستان را خواند و جرقه این فکر در ذهنش روشن شد که نکند فرزند او را هم ربوده باشند: «انگار یکدفعه با خودم فکر کردم که نکند فرزند من هم زنده باشد و او را ربوده باشند، چون هیچ مدرکی که نشان دهد فرزند من مرده است به من نداده بودند.»
همین فکر باعث شد هاشمی به فکر شکایت از بیمارستان افتد: «با شکایتی که من مطرح کردم، نماینده وزارت بهداشت برای رسیدگی به شکایت و تنظیم گزارش به بیمارستان رفت و بعد از بررسی به من گفت هیچ مدرکی که نشان دهد نوزاد شما فوت کرده ندیدم و این موضوع باید خیلی جدی پیگیری شود.»
نبش قبر نوزاد
هاشمی در ادامه گفت: «بار اول که شکایت کردم، کادر بیمارستان گواهی فوتی را که برای دفن نوزاد به بهشت زهرا ارائه داده بودند، در دادگاه نشان دادند و همان باعث تبرئه شدن آنها شد. اما من احتمال میدادم که آن گواهی فوت تقلبی بود، چون در آن نوشته شده بود نوزاد فوت شده نارس بوده است. با اینکه فرزند من نارس نبود.»
مدتی بعد فاضل هاشمی بار دیگر شکایت کرد و پروندهای را که چند سال قبل مختومه شد بار دیگر به جریان انداخت: «چند سال بعد باز هم شکایت کردم و درخواست دادم که نبش قبر کنند. با درخواست من قاضی دستور نبش قبر داد. در گواهی صادر شده از طرف بهشت زهرا قید شده بود که در یک قبر دو نوزاد دفن شده است که میگفتند یکی از آن نوزادان فرزند من است. اما وقتی نبش قبر انجام در قبر فقط یک نوزاد بود که بقایای جا مانده از جسد نشان میداد که از فرزند من بزرگتر بوده است. با این وجود آزمایش دی انای هم انجام دادیم که ثابت شد، نوزادی که در قبر بوده پسر من نبوده است.»
پزشک گفت فرزندت زنده است
وقتی هاشمی متوجه شد که نوزاد دفن شده در قبری که فکر میکرد قبر فرزندش است؛ نوزاد او نبوده تلاش خود را برای یافتن ردی از فرزندش بیشتر کرد: «سراغ یکی از پزشکان بیمارستان رفتم و التماسش کردم که اگر حقیقتی در مورد فرزندم میداند به من بگوید. او گفت فرزندم زنده است و پزشک معالج همسرم که الان فوت کرده، آن موقع نقشه ربودن پسرم را کشیده بوده است. البته من موقعی که آن پزشک این حرفها را میزد صدایش را ضبط نکردم.»
پدر نوزاد مرده!
هاشمی حدس میزند که فرزندش را خانوادهای بزرگ کرده اند که بچه خودشان چند روز قبل از تولد پسرش، در همان بیمارستان فوت کرده بوده است: «یک روز رفتم در بهشت زهرا و از آنها خواستم کمکم کنند تا اطلاعاتی در مورد فرزندم پیدا کنم. متوجه شدم روزی که گواهی تقلبی برای فوت فرزند من صادر شده بوده، نوزادی در بهشت زهرا دفن شده بوده که هجده روز قبل فوت کرده بوده است. آن نوزاد قبل از تولد پسرم در همان بیمارستان به دنیا آمده بود. احتمال میدهم کادر بیمارستان بعداز فوت آن نوزاد، به خانواده اش قول داده بودند نوزاد دیگری را به آنها بسپارند و برای همین نوزاد مرده را دیر دفن کردند تا اگر لازم شد به جای جسد نوزاد ما تحویلمان دهند. حالا فکر میکنم شاید فرزند من نزد آن خانواده بزرگ شده باشد. اما ردی از آنها ندارم که سراغشان را بگیرم.»
تنها نشانی که هاشمی از فرزندش دارد، اثر پای اوست که روز تولدش در گواهی تولد صادر شده از بیمارستان ثبت شده است.
پیگیریهای قضایی فاضل هاشمی در دادسرای جنایی تهران ادامه داشت و او سعی میکرد با پیدا شدن مقصر اصلی در گم شدن فرزندش ردی از او پیدا کند. اما به دلیل ادله کمی که بابت ادعای خود به دادسرای جنایی ارائه داده بود بازپرس پرونده قرار منع تعقیب صادر کرد. هاشمی در آخر گفت: «با توجه به اینکه جسد نوزادم در قبری که میگفتند نبود، میخواهم با کمک وکیلم یک بار دیگر شکایتم را به جریان بیندازم.»/رکنا