به گزارش راهبرد معاصر؛ حضور در انتخابات از منظر اجتماعی و سیاسی به معنای فعال بودن بخش کثیری از مردم در عرصهای است که با اراده جمعی خواستار ایجاد تحول در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی هستند. لذا فعال بودن و داشتن اراده جمعی در انتخابات، گشایشهایی را برای کشور به ارمغان می آورد. فعال بودن در عرصه انتخابات از آنرو دارای اهمیت است که سرنوشت زندگی یکایک ما را تعیین می کند. سرنوشت هر یک از ما به سرنوشت جامعهای که در آن زندگی می کنیم گره خورده است، بنابراین حضور در انتخابات و فعالبودن در این عرصه، حاوی این پیام است که می خواهم در جامعه خود نقش فعالی داشته باشم.
امروز بخشی از مردم جامعه به دلیل کوتاهی و تنگ نظریها و رانتپاشیها و توزیع بیعدالتی رنجور از وضعیت اقتصادی و معیشتی خود هستند. این طیف ممکن است نارضایتی خود را از مدیریت کشور با عدم حضور در انتخابات به نمایش بگذارند یا برای تحقق این موضوع چنین برنامه ای در ذهن داشته باشند؛ اما با عدم حضور در انتخابات قرار است کدام جریان و کدام یک از مسوولین را متوجه اعتراض خود کنیم؟ آیا هر گونه اظهار اعتراضی نباید متوجه کسانی باشد که مسبب وضعیت اقتصادی و فشارهای معیشتی امروز بر مردم هستند؟ آیا به این مساله اندیشیدهایم که اعتراض و قهر ما با صندوقهای رای می تواند یک بار دیگر مسیر را برای پیروزی کسانی هموار کند که آنها عامل اصلی وضعیت اقتصادی کشور هستند؟
آیا عدم حضور در پای صندوق رای اگر به مثابه به قدرت رسیدن و واگذاری اختیارات به کسانی باشد که عامل مشکلات کنونی هستند می تواند نقش موثری در بهبود شرایط و وضعیت اقتصادی ایجاد کند؟ به جای گریز و فرار از حضور پای صندوق های رای، بهتر نیست به این موضوع بیاندیشیم که آیا رای دادن به افرادی که اراده آنها مبتنی بر حرکت کشور به سمت پیشرفت کشور و شنیدن اعتراض ها و تحقق مطالبات مردم است، به ایده ما نزدیکتر است؟
تببین مواضع هر یک از نامزدها در موضوعات مختلف یکی از مهمترین حسنهای مناظرات به شمار می رود. هر فردی با ملاکهای مورد نظر خود هر چند که از نظر برخی انتخابها محدود شده و شاید نمایندگان همه اقشار مختلف جامعه در کسوت نامزدی ریاست جمهوری تایید صلاحیت نشده باشند، اما در مناظرهها می توان با معیارها وموازین اخلاقی تا مدیریتی نامزدها آشنا شد، لذا براساس خواسته های خود از رئیس جمهور آینده و تطبیق آنها با آنچه در مناظرات و تبلیغات عنوان می کنند انتخاب درستی داشت.
به هر حال حضور مردم در انتخابات ایدههای مختلفی را برای حاکم شدن بر قوه مجریه پای کار می آورد، در حالی که عدم مشارکت مردم مانع از روی کار آمدن ایدههای نواندیش، متفاوت، انقلابی، متعهد و متدین به قول ها می شود که به مردم داده شده است، لذا عدم حضور در انتخابات وضعیت مدیریت کشور و چالش های اقتصادی را به سمت بدتر شدن سوق می دهد نه بهتر شدن. به هر حال اصلیترین مطالبه امروز مردم از نامزدهای ریاست جمهوری، صداقت و وعده های خالی از ریا و فریب است؛ نه تنها از منظر حکمرانی و اقتصادی، بلکه از آن مهمتر از منظر اخلاقی و اسلامی این مساله منفور است.
از سوی دیگر یکی از مواردی که بهتر بود شورای نگهبان در تایید صلاحیت ها به آنها دقت می کرد به جای بررسی سوابق افراد، صلاحیت مدیریتی آنها برای قوه مجریه مورد بررسی قرار می گرفت چرا که برخی جز فریب مردم کاری نکردند و به بسیاری از دستاوردها و ارزش های انقلاب اسلامی در طی سال های گذشته لطمات جدی وارد کردهاند.