به گزارش راهبرد معاصر، به جز پرتغالیها این ایرانیها بودند که با شدت و حرارت، اخبار مربوط به نزدیک شدن سال به سال و روز به روز کریستیانو رونالدو به علی دایی در جدول بهترین گلزنان ملی را تعقیب میکردند؛ این انتظار مبهمی بود که سرانجام به پایان رسید و گلزن پرتغالی با عبور از شیب طولانی این دامنه به قلهای رسید که علی دایی قبلا پرچم خود را در آن فرو کرده بود؛ رونالدو حالا با زدن تنها یک گل، ارتفاع بزرگتری را ایجاد خواهد کرد که شاید دههها به طول بینجامد تا چهره تازهای بتواند حدنصاب جدیدی در عرصه گلزنی در بازیهای ملی خلق کند.
این اولینبار نیست که او قلب میلیونها ایرانی را در دست میگیرد و ضرب آن را بالا و پایین میکند، ۲۷ خرداد سال ۱۳۸۵ روزی بود که ایرانیها برای اولینبار صابون رونالدو را روی تن خود احساس کردند، زمانیکه او ۹۰ دقیقه پیشآهنگ حملات پرتغالیها روی دروازه تیم ملی ایران بود؛ ایران البته مقاومت خوبی مقابل زرشکیپوشان جنوب اروپا داشت، اما یک شوت سر ضرب و استثنایی از دکو ستاره برزیلیالاصل تیم ملی پرتغال مقاومت ملیپوشان ایران را شکست و آنها را در آستانه دومین شکست متوالی در جام جهانی قرار داد.
این مسابقهای بود که برانکو ایوانکوویچ برخلاف همیشه علی دایی را نیمکتنشین کرده بود تا اندکی از بار انتقادات بکاهد، این تصمیمی بود که بین او و این بازیکن گرفته شده بود تا ایران در مقابل پرتغال، از شکست ناباورانه مقابل مکزیک نفسی تازه کند و شاید با موفقیت مقابل آنگولا، به شگفتی ذهنی هوادارانش برسد، اما ابتدا دکو و سپس رونالدو اجازه تخیلات بلندپروازانه را از ایرانیها گرفتند.
لحظهای کریستیانو کمی از قبل از ۲۱ سالگی پشت ضربه پنالتی ایستاده، مهدی مهدویکیا، رحمان رضایی و حسین کعبی به او خیرهاند تا شاید کریس ضربهاش را طوری به سمت دروازه ایران بزند که ابراهیم میرزاپور آن را مهار کند، اما این ضربه برخلاف مسیر شیرجه میرزاپور به تور دروازه ایران بوسه میزند تا بازی برای برانکو به عنوان سرمربی تیم ملی به پایان برسد. همانجا که از قول عادل فردوسیپور شنیدیم: «خداحافظ جام جهانی، خداحافظ برانکو.»
کریستیانو رونالدو در جام جهانی ۲۰۰۶ از روی نقطه پنالتی دروازه ایران را باز کرد تا پیروزی پرتغال قطعی شود.
میرزاپور خود یکی از موردانتقادترین بازیکنان تیم ملی در آن تورنمنت بود، اگر چه به صورت کلی به عنوان گلر شماره یک تیم ملی در دوره برانکو از او نمایشهای خوبی به خاطر مانده است، اما اشتباه مهلک او در دیدار مقابل مکزیک در نهایت منجر به تغییر و تحول در تیم ملی شد و دروازهبانهای جدیدی جانشین او شدند؛ گلرهایی مثل حسن رودباریان، وحید طالبلو و مهدی رحمتی که سالها نیمکتنشینش بود.
رحمتی خود پس از سالها یکهتازی با انتشار یک نامه پیراهن شماره یک تیم ملی را از دست داد تا پس از او رحمان احمدی و علیرضا حقیقی در نوبتهای بعدی به تیم ملی برسند و پس از آن، علیرضا بیرانوند از غفلت دیگران استفاده کند و نام خود را به عنوان شماره یک تیم ملی بر سر زبانها بیندازد.
بیرانوند ۱۲ سال پس از همتای همزبانش در تیم ملی، در موقعیتی مشابه مقابل تیم ملی پرتغال ضربهای که رونالدو اینبار به زاویهای متفاوت زده بود را مهار کرد تا شاید مهمترین سیو تاریخ فوتبال ایران را به نام خود ثبت کند؛ شیرجهای که حتی میتوانست منجر به حذف زودهنگام پرتغال از جام جهانی ۲۰۱۸ بشود. بیرو از پس این بازی تبدیل به دروازهبانی در کلاس بالاتر شد و حالا هم در اروپاست و در بلژیک به دنبال تیمی تازه.
در عین حال کریستیانو رونالدو که این روزها در یورو درخشش ادامهداری دارد، خود را آماده مسابقه با بلژیک میکند، جایی که روملو لوکاکو مهاجم تنومند تیم ملی بلژیک و احتمالا یکی از مدعیان رسیدن به رکورد بهترین گلزن ملی در سالهای بعد مقابل او قرار خواهد گرفت؛ نبرد این دو، نبرد آقای گلی یورو نیز خواهد بود؛ به احتمال زیاد.
۱۲ سال بعد از جام جهانی آلمان، این علیرضا بیرانوند بود که موفق شد برخلاف ابراهیم میرزاپور، پنالتی رونالدو را بگیرد.
هر دو دروازهبان ایرانی به سهم خود تلاش خود را برای متوقف کردن رونالدو در جهت اهداف شخصی و تیمی انجام دادند، اما در نهایت این رونالدو بود که همه دروازهبانها را پشت سر گذاشت و تبدیل به بهترین گلزن ملی تاریخ شد؛ افتخاری که از فاکتور سیریناپذیری و میل بیپایان او به موفقیت بر میآید.