«بهشت‌نشینان» امروز، چرا و چگونه مسیر «پاستورنشینان» را ادامه می دهند؟-راهبرد معاصر
سانحه برای بالگرد رئیس‌جمهور در آذربایجان شرقی محسن رضایی: مجلس آینده نیاز به وحدت‌ در درون و هم‌افزایی با قوای دیگر دارد کدام مجلس در رأس امور است؟ ۱+۳ گزینه مطرح برای ریاست مجلس خبرگان امیر نصیرزاده: دشمنان علیه ایران تغییر رویکرد داد‌ه‌اند حضور ناو سپاه در محل استقرار نیروهای آمریکایی در نزدیکی جزیره گارسیا سفر رئیس اقلیم کردستان به تهران و هیاهوی غرب سخنگوی دولت: انتخاب ارکان داخلی مجلس با نمایندگان منتخب است آیت الله رئیسی: رابطه بین ایران و آذربایجان ناگسستنی است بانکی‌پور: امیدواریم در پنج سال آینده به نرخ باروری ۲.۵ برسیم سرلشکر سلامی: در عملیات وعده صادق قلب استکبار را هدف گرفتیم وزیر کشور: کمبودهای قانونی درباره نگهداری حیوانات را باید تکمیل کنیم قالیباف: گزارش نظارتی در خصوص تامین اقلام اساسی سه شنبه در مجلس قرائت می‌شود ماموریت قالیباف به کمیسیون عمران برای بررسی سیل مشهد دستور کار مجلس امروز 30 اردیبهشت 1403

«بهشت‌نشینان» امروز، چرا و چگونه مسیر «پاستورنشینان» را ادامه می دهند؟

سردرگمی های پی در پی بسیاری از مدیران اجرایی پرورش یافته مکتب لیبرالی با کارنامه مشخص و عیان آن ها بیانگر این است، تداوم این مکانیزم فکری در اندام واره های اجرایی کشور توان رفع مطالبات افکارعمومی و مردم جامعه را نخواهد داشت.
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۱ - ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ - 2018 February 18
کد خبر: ۱۹۹
به گزارش "راهبرد معاصر"؛ قریب به 40 سال از پیروزی انقلاب می گذرد و کشور در این مدت با فراز و نشیب های بسیاری روبرو بوده است. نسخه ای که از سوی ایدئولوژی برامده از متن اسلام در تاروپود نظام اسلامی تنیده شد، در برخی از حوزه ها از جمله مقوله علمی، نظامی و سیاست خارجی توانست خود را به شکل جدی به منصه ظهور برساند.


اما در این میان حوزه هایی همچون اقتصاد و مسائل مرتبط با متن جامعه چون در ید سیستم اجرایی قرار داشت و به دلیل عدم تن دادن به تغییر ریل اقتصادی و فرهنگی که از زمان حکومت شاهنشاهی بنا شده بود، آن طور که باید نتوانست رضایت ها را جلب کند.


دولت ها با شعارهای مختلف سرکار آمدند اما تغییری در زیرساخت ها صورت نپذیرفت تا خروجی ها در حوزه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تقریبا یکسان باشد و انتظارات به حق مردم سامان نیابد.


در این بین لیبرال ها که از دولت مهندس موسوی عنان کار اجرایی را در کشور به دست گرفتند، نتوانستند آن وعده هایی که مبتنی بر مطالبات افکارعمومی ست را سامان دهند. دولت کارگزاران نیز با نگاه های توسعه ای و صرفا تغییر در چیدمان مهره ها، به بزک ساختمانی پرداخت که در دوره موسوی بر بنیانی سست بنا شده بود.


در این میان تربیت مدیران نیز برمبنای همین رویکرد مدون د و دانشگاه ها نیز که در دستان سیستم اجرایی بود اندیشه های مندرس غربی را بستر پرورش و تربیت مدیرانی کرد که اساسا در طراز انقلاب اسلامی تعریف نمی شدند و با مدیریت جهادی برآمده از متن احکام و قواعد اسلامی بیگانه بودند، مدیرانی که اکنون نیز بخش های مختلف در سیستم اجرایی کشور را در دست گرفته اند و هرازگاهی فرافکنی را پوششی برای کارنامه غیرقابل دفاع خویش در نظر می گیرند.


نکته حائز اهمیت اینکه موج پشیمانی مردم از رای به روحانی برآیندی از ضعف هایی ست که در بدنه اجرایی دیده می شود، اما مسئله فقط در دولت خلاصه نمی شود. اگر پیگیر اخبار جلسات شورای شهر و اقدامات اخیر شهرداری تهران طی چندماه گذشته باشید، تصدیق خواهید کرد که نسیم پشیمانی به تهران نیز رسیده و اگر تدبیری در این زمینه اندیشیده نشود دیگر در قامت نسیم ظهور و بروز نخواهد کرد.



یک بام دو دوهوای نجفی/ سیاسی کاری یا خدمت رسانی؛ مسئله این است

نجفی یکی از آن مدیرانی ست که در مکتب لیبرالی مشق کرده و تجربه ای طولانی در سیستم کارگزاران دارد.


او از جمله طرفداران مدل گران کردن تهران برای اداره بهتر است تا بلکه ازین طریق جمعیتی را از پایتخت خارج کند، بدون آنکه اندیشه ای برای تمرکززدایی از پایتخت و ارائه طرحی برای گسترش امکانات به دیگر شهرها در ذهن داشته باشد. اما این تمام قصه نیست.


محمدعلی نجفی پیش از ورود به شهرداری می گفت:« بی‌تردید در صورت انتخاب بنده از همان روز اول جامه سیاسی از تن درمی‌آورم و جامه خدمت خواهم پوشید چراکه شهردار باید موضعی فراجناحی داشته باشد.» به فاصله کوتاهی از این وعده ها اما او همه چیز را فراموش کرد. مثلاً 13 مهر ماه سال جاری، وی نه تنها در نشست شورای عالی اصلاح طلبان شرکت کرد، که پیشنهاد تشکیل «کمیته مشترک» برای «پیگیری برخی برنامه ها» بین شورای شهر، شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و فراکسیون امید را نیز روی میز اصلاح طلبان گذاشت.


وی البته پیش از آن نیز با انتصاب اصلاح طلبان تندرو و حامی فتنه 88 در شهرداری، عمق اعتقاد خود به قول و قرارهای قبلی خود را به همگان نشان داده بود. این اما آغاز اقدامات غیرسیاسی! نجفی در شهرداری بود تا ثابت شود شهردار تهران قصد خدمت به جناح سیاسی متبوع خویش را در دستور کار قرار داده و همین عاملی برای عدم داشتن تمرکز لازم برای شخصی می شود که تن بیمار و کهولت سن او دلایل کافی برای عدم توانایی مدیریت سازمان عریض و طویل شهرداری پایتخت است.


سیاه نمایی از تیم قبلی شهرداری تهران

نجفی در گام بعدی، با حمایت اعضای شورای شهر، مناسب دید تا پیش از هر اقدامی، گزارشی مفصل از خرابکاری های شهردار سابق به همگان ارائه کند.


گزارش مذکور البته پیش از آن، قرار بود گزارش عملکرد 100 روز نخست فعالیت شخص نجفی باشد، بعدا اما تبدیل به چیز دیگری شد. مجموعه مدیریت جدید شهرداری تهران البته دوست دارد نام گزارش مذکور را عملکرد 12 ساله قالیباف در تهران بگذارد که البته منظور اصلی از چنین اقدام غیرمعمول و بی سابقه ای، چیزی جز سیاه نمایی و تسویه حساب سیاسی نیست، البته این اتفاق جای شگفتی نداشت، چون با روی کارآمدن روحانی و انداختن همه گرفتاری ها در میدان دولت قبل از سوی او افکارعمومی با این نوع سبک مدیریتی آشنا بود.


اگر به دقت بنگریم، به فراست درخواهیم یافت که نجفی درواقع مشغول کپی کردن اقدامات شخص رئیس جمهور طی دو دوره ریاست جمهوری خویش است. ظاهراً او به جد معتقد است یگانه راه حل معضلات پیچیده تهران، اقناع افکار عمومی در این مورد است که ماشین تهران، ته دره سقوط کرده است! واین یگانه منجی مدیران لیبرالی در دوره های مختلف مدیریتی است. کافیست دوران مدیریتی کرباسچی در شهرداری پایتخت را به یادآوریم.



نقاط اشتراک روحانی و نجفی/ نسیم ناامیدی در راه تهران

نجفی طی مدتی که بر کرسی بهشت جلوس کرده ظاهراً اعتقادی به حرکت در مسیر خدمت رسانی مدیریت شهری قبلی ندارد و بیشتر وقت خود را صرف بازی های سیاسی می کند. از دگر سو به دلیل ضعف در خدمت رسانی فرافکنی و بازی های جناحی که هیچ منفعتی برای مردم ندارد را در صدر برنامه های خویش قرار داده است. درست مثل روحانی که پیش از آمدن به پاستور وعده های بی شماری داد، اما وقتی حیات برجام را در خطر دید و نتوانست وعده های خود را تحقق بخشد به فرافکنی و مشغول کردن مردم و رسانه ها به موضوعاتی همچون رفراندوم و آزادی های مدنی مشغول شد.


شواهد و گزارش های مستند در همین زمینه می گوید نجفیغالب پروژه های در حال انجام شهرداری را پس از رفتن به خیابان بهشت، متوقف نموده است. توقف استفاده از خط 7 متروی تهران، معروف ترین این پروژه هاست، ولی حتماً همه آنها نیست. نجفی البته ظاهراً پیش از این قول داده بود تا پایان سال، مجدداً عملیات احداث خط 7 را کلید بزند.


حالا اما این وعده نیز به سرنوشت وعده های آقای رئیس جمهور دچار شده است. نقاط اتفاق نظر نجفی و روحانی در سبک مدیریتی البته منحصر به موارد ذکر شده نیست. جدیداً خبر می رسد تیم مدیریت شهری پایتخت قصد کرده بابت تردد در بزرگراه های قدیم و جدیدالاحداث تهران نیز از مردم عوارض اخذ کند. طرحی که بی شباهت به ایجاد گشایش اقتصادی حاصل از برجام توسط رئیس جمهور نیست! سردرگمی های پی در پی بسیاری از مدیران اجرایی پرورش یافته مکتب لیبرالی و کارنامه مشخص و عیان آن ها بیانگر این است مادامیکه سیستم های نظام آموزشی از مدیریت بر پایه مختصات اسلامی که یکی از خروجی های آن مدیریت جهادی ست بی بهره باشند، بدنه اجرایی توان رفع مطالبات افکارعمومی و مردم جامعه را نخواهد داشت.


روی هم رفته به نظر می رسد با این دست فرمان، پشیمانی تهران نیز دور نخواهد بود. نجفی البته در ساماندهی این پشیمانی نوشکفته تنها نیست و به نظر می رسد از حمایت قاطع اعضای شورای شهر نیز برخوردار است. اعضایی که در بزرگداشت روز منع خشونت علیه زنان، روبان مخصوص حمایت از حیوانات به سینه می زنند و گاهی نیز پشت دختران میدان انقلاب در می آیند تا حجاب را هم از موضوعی اجتماعی به مسئله ای فردی تقلیل دهند!


ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار