تاکید یکپارچه بر ضرورت «انتقام سخت»-راهبرد معاصر
سانحه برای بالگرد رئیس‌جمهور در آذربایجان شرقی محسن رضایی: مجلس آینده نیاز به وحدت‌ در درون و هم‌افزایی با قوای دیگر دارد کدام مجلس در رأس امور است؟ ۱+۳ گزینه مطرح برای ریاست مجلس خبرگان امیر نصیرزاده: دشمنان علیه ایران تغییر رویکرد داد‌ه‌اند حضور ناو سپاه در محل استقرار نیروهای آمریکایی در نزدیکی جزیره گارسیا سفر رئیس اقلیم کردستان به تهران و هیاهوی غرب سخنگوی دولت: انتخاب ارکان داخلی مجلس با نمایندگان منتخب است آیت الله رئیسی: رابطه بین ایران و آذربایجان ناگسستنی است بانکی‌پور: امیدواریم در پنج سال آینده به نرخ باروری ۲.۵ برسیم سرلشکر سلامی: در عملیات وعده صادق قلب استکبار را هدف گرفتیم وزیر کشور: کمبودهای قانونی درباره نگهداری حیوانات را باید تکمیل کنیم قالیباف: گزارش نظارتی در خصوص تامین اقلام اساسی سه شنبه در مجلس قرائت می‌شود ماموریت قالیباف به کمیسیون عمران برای بررسی سیل مشهد دستور کار مجلس امروز 30 اردیبهشت 1403
راهبرد معاصر بررسی می کند؛

تاکید یکپارچه بر ضرورت «انتقام سخت»

انتقام سخت، نقطه نیست بلکه یک مسیر است. البته انتقام نقطه‌ای شهید سلیمانی و همرزمانش را از عاملان و آمران آن خواهیم گرفت. آنانی که در این شهادت‌ها دست داشتند، آرام نخواهند بود. زمان و مکان و کیفیت تابع شرایط خاصی است و ممکن است از داخل خانه‌هایشان پاسخ جنایتشان را بدهند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ - ۱۳ دی ۱۳۹۹ - 2021 January 02
کد خبر: ۷۲۵۹۶

تاکید یکپارچه بر ضرورت «انتقام سخت»

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ ترور ۲ تن از بزرگ‌ترین سرداران مقاومت در بامداد جمعه 13دی سال1398 جامعه ایران را با شوکی عظیم روبه‌رو کرد. سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران فارغ از جایگاه والای نظامی‌اش به عنوان یک سمبل‌ هویت‌ساز گفتمان انقلاب اسلامی شناخته می‌شود؛ مهم‌ترین مساله‌ای که در این زمینه به شهید سلیمانی این فرصت را داد که تبدیل به یک الگوی هویتی برای تمام آحاد اجتماعی ایران شود آن بود که فراتر از میدان رزم و شیوه فرماندهی، یک نشان تمام‌عیار از اصول و ارزش‌های جامعه خود بود. در این میان مشی رفتاری شهید سلیمانی و تلاش برای خط‌کشی نکردن جامعه ایرانی به گروه‌های مختلف (نکته‌ای که بارها نیز در سخنرانی‌های مختلف به آن اشاره داشت) او را تبدیل به یک تمثیل عینی از منظومه ارزش‌های ملی، دینی و انقلابی کرد که احترام به او و رشادت‌هایش محدود به هیچ قشر و طبقه‌ای نمی‌شد. سمبلی که به گفته دوست و دشمن، نامش در کنار بزرگ‌ترین فرماندهان تاریخ ایران‌زمین خواهد درخشید و آیندگان در شرح روزگار ما یقینا از نام او به عنوان مهم‌ترین عامل شکست جریانات تکفیری و حفظ کیان ملی ایران یاد خواهند کرد.

 

شهید سلیمانی؛ قهرمان ملی و قهرمان امت اسلامی

یک‌سال از شهادت سردار حاج‌قاسم سلیمانی می‌گذرد و با این حال هنوز بسیاری از ابعاد شخصیتی این فرمانده بزرگ جبهه مقاومت ناشناخته باقی ‌مانده است. اینکه چگونه یک ژنرال ایرانی می‌تواند از افغانستان تا مدیترانه و بخش‌هایی از آفریقا، تحولات را مدیریت کند. شاید بتوان با کنارهم قراردادن بیانات رهبر معظم انقلاب درباره نیروی قدس که در 27 دی‌ماه سال گذشته گفته شد و همچنین بیانات ایشان در دیدار دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج‌قاسم سلیمانی و خانواده شهید سلیمانی درباره سردار سلیمانی سخن گفت فهمید. رهبر انقلاب در خطبه‌های نمازجمعه «سپاه قدس» یعنی نیرویی که فرماندهی آن تا پیش از شهادت برعهده سردار سلیمانی بود را «رزمندگان بدون مرز»ی خواندند که «هرجا نیاز باشد برای کمک به ملت‌های منطقه و حفظ کرامت مستضعفان حضور می‌یابد و با همه وجود و توان، خود را بلاگردان مقدسات و حریم‌های مقدس می‌کند.» ایشان در دیدار اخیر با خانواده سردار سلیمانی، از تبدیل‌شدن سردار به «قهرمان ملی برای ایرانیان و قهرمان امت اسلامی» گفتند و او را «تبلور ارزش‌های فرهنگی ایران و ایرانی» خواندند. رهبر انقلاب همچنین اشاراتی به ویژگی‌هایی که بیان‌کننده ارزش‌های فرهنگی ایران و ایرانی بود، کردند و نمایش این ارزش‌ها را زمینه‌ساز تبدیل شدن شهید به «قهرمان امت اسلامی» دانستند.رهبر انقلاب برخی ویژگی‌های نشان‌دهنده ارزش‌های ایرانی همچون شجاعت، مقاومت، درایت، تیزهوشی را بیان می‌کنند و پیش از قهرمان امت اسلامی، بر قهرمان ملی بودن حاج‌قاسم تاکید می‌کنند.

 

تقویت اندیشه و تفکر مقاومت توسط شهید سلیمانی

تاثیر انکارناپذیر شهید سلیمانی بر تشکیل یا قوام‌بخشی گروه‌های مقاومت باعث شد در نخستین سالگرد شهادت او، مردم بسیاری از کشورهای منطقه حتی از نهادهای دولتی ایران نیز برای بزرگداشت مقام این شهید پیشی بگیرند. بعد از نصب تصاویر متعدد از شهیدان سلیمانی و ابومهدی المهندس در شهرهای عراق که در روزهای گذشته بسیار خبرساز شده بود، انتشار تصویر بیلبوردی بزرگ از شهید سلیمانی در نوار غزه با واکنش‌های متعددی در فضای مجازی مواجه شد. استفاده از تعبیر «شهیدالقدس» در این بیلبورد، آن هم در روزهایی که شاهد خیانت زنجیره‌ای رهبران کشورهای عربی در برقراری روابط دوستانه با رژیم صهیونیستی هستیم، نشان‌دهنده باور عمیق محور مقاومت بر پافشاری بر منش و روش مبارزاتی شهید سلیمانی است.

 

تاکید یکپارچه بر ضرورت «انتقام سخت»

 

سردار سلیمانی در تمام این سال‌ها حلقه ارتباطی و انسجام‌بخش نیروهای پراکنده و متفرق مقاومت بود که در منطقه حضور داشتند. توان و ظرفیت نیروهای مقاومت را متمرکز و سازماندهی کرد تا آنگاه که لازم است و تمام جهان توان نظامی و مالی و سیاسی و رسانه‌ای خود را متمرکز و متحد کرده بودند که دولت مستقر در دمشق را به زیر بکشند و همچون لاشخور به جان سوریه بیفتند و هر کدام تکه‌ای را به خانه ببرد، توان و ظرفیت آن‌ها را برای خنثی کردن توطئه‌ها علیه منطقه و محور مقاومت به کار بگیرد، که این چنین کرد، تمام قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای و دلارها و تبلیغات رسانه‌ای را به زانو در آورد و تروریسم حمایت شده تا بن دندان مجهز و مسلح را زمینگیر کرد، به عقب راند و در نهایت آن‌ها را به سرنوشتی عبرت‌آموز دچار کرد.

 

نیروهای مقاومتی که در دو دهه گذشته توسط سردار سلیمانی در منطقه سازماندهی شدند، بازیگرانی هستند که مانع سلطه بی‌چون و چرای دولت‌های این کشورها به قدرت‌های فرامنطقه‌ای می‌شوند، بذری که با انقلاب اسلامی در منطقه کاشته شد و تحت فرماندهی سردار سلیمانی، سامان گرفت و هم اکنون در بخش‌های زیادی از منطقه غرب آسیا حضور آن‌ها قابل مشاهده است، در اوج بالندگی و پختگی خود قرار دارد و با عبور از وقفه دو تا سه ساله برای بازسازی خود در دوران بعد از سردار سلیمانی، قطعا بیش از گذشته می‌تواند آرمان‌های ملت‌های خود را محقق کنند.

 

اندیشه سلیمانی و تفکر مقاومتی که در تمام سال‌های حضور او در سپاه قدس سپاه پاسداران در منطقه ریشه دواند و در مقابله با تروریسم به بار نشست و ثمره آن را نه تنها خاورمیانه که تمام جهان دیدند، اندیشه‌ای است که  نه تنها با شهادت او از بین نرفت و نخواهد رفت بلکه، خون تازه‌ای به نیروهای مقاومت و اراده آن‌ها برای ادامه دادن راه درستی که برای خود انتخاب کرده‌اند، ایجاد کرده است.

 

«دیپلماسی» شهید سلیمانی

علاوه‌بر نقش و جایگاه شهید سلیمانی در صحنه میدانی تحولات غرب آسیا، او گاهی در نقش یک دیپلمات نیز ظاهر می‌شد. درباره این نقش سردار سلیمانی، پیش از شهادت او تقریبا سخنی مطرح نشده بود اما پس از شهادت حسین امیرعبداللهیان در نشست بررسی «ابعاد سیاسی و راهبردی پیامدهای ترور سلیمانی» در دانشکده روابط بین‌‌الملل وزارت امور خارجه گفت: «سلیمانی ژنرال بود اما در عین حال یک دیپلمات تمام‌عیار بود. زمانی که مذاکرات سه‌جانبه با عراق و آمریکا را داشتیم، رهبری مسئولیت مذاکرات را به سردار سلیمانی سپردند. سردار برای هر مرحله مذاکره بیش از ۱۰۰ساعت جلسه می‌گذاشت که گاهی تا ۲بامداد ادامه می‌یافت، حتی درباره تشریفات مثلا برای دعوت احتمالی ناهار از طرف آمریکایی می‌گفت دعوت آمریکا را رد نکنید اما به شرط حضور عراقی‌‌ها به‌عنوان طرف ثالث!» امیرعبداللهیان در بخش دیگری از سخنرانی خود افزود: «این‌طور نبود که سلیمانی فقط با عراق و سوریه مواجه باشد [بلکه] با بسیاری از کنشگران بین‌‌المللی و منطقه‌‌ای در تماس بود.»

 

«ملی‌گرایی» شهید سلیمانی

دی ماه سال 96 و پس از گرانی برخی کالاها در ایران، اعتراضاتی در گوشه و کنار کشور و در چند شهر بالا می‌گیرد. در تهران نیز مردم در اعتراض به این وضع به خیابان‌ها می‌آیند. در یکی از این شب‌ها، یکی از معترضان پرچم ایران را پایین و آن را به آتش می‌کشد. چند هفته بعد سردار سلیمانی در سخنانی در هجدهمین نشست عمومی «بصیرت؛ یادبود سومین سالگرد عروج آسمانی شهید مدافع حرم مهدی نوروزی» سخنی می‌گوید که مصداق عینی ارادت و عشق یک فرد به کشورش می‌تواند باشد. او می‌گوید: «من وقتی صحنه نابخردانه آن نادان در آتش‌زدن پرچم ایران را دیدم خیلی دلم سوخت؛ گفتم ‌‌ای کاش به‌جای پرچم من را (نه تصویر من را) بلکه من را ۱۰ بار آتش می‌زدند؛ چراکه ما برای سرافرازی این پرچم در هر قله‌ای ۱۰ شهید داده‌ایم.» در کنار تمام نقش‌آفرینی‌های سلیمانی در منطقه، او به‌شدت به ایران و انقلابش ارادت داشت. با این حال سلیمانی با این سطح از ارادت به ایران که در جای‌جای وصیتنامه‌اش هویداست، ملی‌گرایی که برخی تلاش می‌کنند آن را در برابر انقلاب اسلامی تعریف کنند را دروغین می‌خواند. او بهمن‌ماه سال 92 و همزمان با نخستین سالگرد شهادت سردار شهیدحسن شاطری(از فرماندهان دوران دفاع مقدس و مسئول بازسازی جنوب لبنان) به این مدل از ملی‌گرایی می‌تازد و می‌گوید: «البته اعتقاد بنده این است و این اعتقاد هم در تجربه برای ما ثابت شد که آن چیزی که در ایران جنبه ملی‌گرایی و ناسیونالیستی دارد، بخش اعظم آن دروغ است. ملی‌گرایی را برای مقابله با اسلام‌گرایی علم کردند، نه ملی‌گرایی به معنای حب وطن که کسی درد داشته باشد و بیاید برای کشورش کاری انجام بدهد؛ وگرنه ما در صحنه‌های جنگ باید ملی‌گراها را جلوتر از هر عنصر دیگری می‌دیدیم. در دوره هشت‌‌ساله جنگ و تجاوز خارجی دشمن تاریخی به ایران، ما باید ملی‌گراها، نهضت آزادی و جبهه ملی را می‌دیدیم، ولی هیچ اثری ندیدیم، هیچ جا بسیجی از آنها ندیدیم، هیچ جا ندیدیم اینها بخواهند ثبت‌نام کنند، بخواهند نیروها را جمع کنند، تشکیل گردان و گروهان بدهند و به جبهه اعزام کنند. هیچ وقت این اتفاق نیفتاد؛ هدف‌شان یک ملی‌گرایی دروغین برای مقابله با مذهب و برای مقابله با اسلام بود.»

 

«مرز بندی سیاسی» شهید سلیمانی

درمیان تمام تصمیمات و اقدامات سردار قاسم سلیمانی، شاید هیچ‌چیز به اندازه متن یک نامه قابل‌تامل نباشد. او فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران بود اما زمانی که تهدیدی علیه ایران و ولایت فقیه می‌دید، بدون توجه به این جایگاه پای به میدان می‌گذاشت. از ناآرامی‌های تیرماه 78 چند روز گذشته بود و تعلل و بی‌ارادگی دستگاه‌های مسئول دولتی در مدیریت بحران و برقراری آرامش، باعث شد با مصوبه شورای عالی امنیت ملی، سپاه پاسداران هدایت بحران را در دست بگیرد. او یک مقام نظامی بود اما در سال 78، با بررسی تحولات میدانی جریان اصلاح‌طلب و نقشه‌ای که آنها برای ایران و انقلاب طراحی کرده بودند، وارد میدان شد. غائله کوی دانشگاه در 23 تیر 78 با ورود مردم به صحنه، ناکام ماند و اوضاع آرام شده بود. چند روز بعد در ۲۸ تیرماه ۷۸ کیهان نامه‌ای را منتشر کرد که تاریخ آن برای 6 روز قبل بود. نامه به امضای ۲۴ نفر از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بود که با لحنی محترمانه خطاب به رئیس‌جمهور نوشته شده بود. با توجه به ادبیات سردار سلیمانی، به نظر می‌رسد می‌توان در بخش‌هایی از این نامه رد ادبیات او را مشاهده کرد. در آن نامه سلیمانی و دیگر فرماندهان سپاه تصریح کرده بودند کاسه‌ صبرشان لبریز شده و درصورت عدم‌رسیدگی رئیس‌جمهور به وضع پدیدآمده، شرایط موجود را بیش از این تحمل نخواهند کرد: «در چنین شرایطی تا کی با اشک بنگریم و خون دل بخوریم و با هرج‌ومرج و توهین، تمرین دموکراسی کنیم و به قیمت از دست رفتن نظام، صبر انقلابی داشته باشیم؟» آنها نوشتند که «اگر امروز تصمیم انقلابی نگیرید و رسالت اسلامی و ملی خودتان را عمل نکنید فردا آنقدر دیر و غیرقابل‌جبران است که قابل‌تصور نیست.»

 

تاکید یکپارچه بر ضرورت «انتقام سخت»

 

در آن ایام جریان اصلاحات که گمان می‌کرد سنگر به سنگر درحال فتح انقلاب اسلامی است و اکنون زمان فشار به حکومت است، با یک قرائت دروغین، مدعی تهدید رئیس‌جمهور از‌سوی فرماندهان سپاه شد و به بیان دقیق‌تر، سعی داشت آن را زمینه‌ساز یک کودتای نظامی تفسیر کند. برای سلیمانی اما  این فضاسازی‌های دروغین اهمیتی نداشت.او آن‌گونه که سردار محمدعلی جعفری فرمانده سابق سپاه در توئیتر نوشت نه‌تنها در غائله 78 که در فتنه 88 نیز که هدف فتنه‌گران رأس حکومت بود نیز به میدان آمد و به مقابله با فتنه‌گران پرداخت. سردار جعفری نوشته بود: «در ماجرای فتنه ۷۸ و 88 حاج‌قاسم در صحنه مقابله با ضدانقلاب در کف خیابان بود و اقدامات موثری را برای کنترل نا‌امنی و آشوب‌ها انجام می‌داد. بار‌ها شاهد حضور او در قرارگاه ثارالله بودیم، در غبار این فتنه‌ها همزمان در مسائل سیاسی هم با نفوذ خود برای خواص به‌دنبال روشنگری بود.»

 

قطعی بودن «انتقام» از آمران و عاملان ترور شهید سلیمانی

آیت‌الله ابراهیم رئیسی در مراسم سالگرد ترور شهید سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهان شهیدشان در دانشگاه تهران گفت:  تصور نشود اگر کسی در کسوت رئیس جمهور آمریکا به عنوان قاتل حاضر شد در حاشیه امن قرار دارد. تمام کسانی  که در این ترور نقش داشتند در هیچ جای این کره زمین امنیت نخواهند داشت.

 

سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در حاشیه مراسم بزرگداشت سردار سلیمانی در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سوالی درباره تداوم مسیر انتقام سخت اظهار کرد: انتقام سخت، نقطه نیست بلکه یک مسیر است. البته ما انتقام نقطه‌ای این سردار بزرگ و همرزمانش را از عاملان و آمران آن خواهیم گرفت که جدا از همه مسیری است که ما طی می‌کنیم. یعنی آنانی که در این شهادت‌ها دست داشتند، آرام نخواهند بود. اما زمان و مکان و کیفیت تابع شرایط خاصی است که به وجود خواهد آمد و ما آن شرایط را به اذن خدا به وجود خواهیم آورد.

 

تاکید یکپارچه بر ضرورت «انتقام سخت»

 

سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه هم در این مراسم طی سخنانی اظهار داشت: مسیر نیروی قدس و مقاومت با شیطنت‌های که آمریکا می‌کند، تغییر نمی‌کند؛ ممکن است از داخل خانه تان پاسخ جنایت تان را بدهند. سردار قاآنی تصریح کرد: آن‌هایی که این جنایت را کردند (ترور سردار سلیمانی و همراهان) بدانند؛ کاری کردند که در سراسر عالم هر کجا مردی پیدا شود، آمادگی دارد که نامرد‌هایی که این کار را کردند، به سزای عملش آن برساند.

 

وحشت آمریکا و رژیم صهیونیستی از انتقام سخت

هنگامی که ژنرال‌های جنگ سخت و نرم استکبار تصمیم به ترور سپهبد شهید سلیمانی وابو مهدی المهندس ودیگر یاران شهیدشان گرفتند، نمی‌توانستند باور کنند که اولین شکست را در کمتر از یک هفته باید از خون شهدای مقاومت تحمل کنند؛ تشییع میلیونی و فراموش‌نشدنی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران و مراسم‌های بزرگداشت این دو شهید، اولین سیلی سخت به امریکایی‌ها بود. تصور ترامپ این بود که با ترور سردار سلیمانی پرونده مقاومت در منطقه را خواهد بست وبه تبع آن قادر خواهد بود که علاوه بر تسلیم و شکست ایران وتثبیت موقعیت حکام متزلزل ودست نشانده خود در منطقه، پیروزی خود در انتخابات امریکا را نیز قطعی کند. اما نه تنها به این آرزو‌های خود نرسید، بلکه در این روز‌ها امریکا ومتحدانش بحرانی‌ترین شرایط را از ترس انتقام ایران ونیرو‌های جبهه مقاومت برای تقاص خون آن شهدا تجربه می‌کنند.

 

در تل آویو، واشنگتن و برخی پایتخت‌های عربی که به تازگی شریک ترور ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ معرفی شده‌اند، یک علامت سؤال بزرگ جلوی این پرسش قرار دارد که آیا تهران و محور مقاومت قصد دارند در یک سالگی ترور سلیمانی-المهندس، انتقام این ترور را بگیرند؟ تحولات عراق از جمله راکت‌باران یک شنبه شب قبل سفارت امریکا در منطقه سبز، این حدس و گمان‌ها را تشدید کرده تا جایی که رصد‌های امنیتی، از آماده‌باش نیرو‌های امریکایی در منطقه خبر می‌دهند.

 

ناظران معتقدند که بعید به نظر می رسد که آمریکا دست به تجاوز گسترده به منطقه بزند و حضور گسترده نظامیان این کشور در منطقه صرفا جنگ روانی و تلاشی برای جلوگیری از وقوع جنگ است. ترامپ می داند که حمله به ایران، فاجعه بار خواهد بود و فقط جان 50 هزار نظامی آمریکایی در منطقه را به خطر می اندازد.

 

تنش زایی آمریکا با تشدید تحرکات نظامی در خلیج فارس

طی چند روز گذشته خبر ورود زیر دریایی اتمی آمریکا به همراه چند ناو این کشوربه خلیج فارس به همراه نمایش رسانه‌ای و دروغ‌پردازی رسانه‌های صهیونیستی در خصوص عزیمت زیردریایی این رژیم به سمت خلیج فارس گمانه‌های زیادی را در فضای رسانه‌ای ایجاد کرده است. گرچه این اولین بار نیست که ناوهای جنگی آمریکایی با تردد در منطقه خلیج فارس ناامنی و بی‌ثباتی ایجاد کرده‌اند، اما خط خبری اغلب رسانه‌های غربی در این مورد به اعلام آمادگی محور غربی، عبری، عربی برای مقابله به پاسخ احتمالی ایران در سالگرد ترور فرماندهان مقاومت و همچنین انتقام ترور شهید محسن فخری‌زاده که صهیونیست‌ها به صورت غیرمستقیم مسئولیت آن را پذیرفته‌اند اختصاص یافته است.

 

تاکید یکپارچه بر ضرورت «انتقام سخت»

 

هرچند خط تبلیغاتی رسانه‌های محور یاد شده بر مدار تلاش برای ایران‌هراسی و توجیه این اقدامات در چارچوب به اصطلاح مقابله با تهدید ایران تنظیم شده اما به روشنی هویداست که این اظهارات تنها بهانه‌جویی و دست زدن به کنش‌های تحریک‌آمیز و البته انفعالی با هدف تنش‌زایی و قدرت‌نمایی است.  آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی به زعم خود درصددند که با اقداماتی از این دست که ظاهری مقتدرانه داشته اما در حقیقت ناشی از ترس و دلهره نسبت به مواجه شدن با تبعات ناشی از شرارت‌هایشان در منطقه است، ضمن ایجاد هراس، خود را مسلط به اوضاع نشان بدهند.

 

بر این اساس به نظر می‌رسد؛ تلاش مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی برای ایجاد تنش بیشتر در منطقه که با اقدامات تحریک‌آمیز و نقش‌آفرینی موثر برخی کشورهای عربی منطقه در حال انجام است، گرچه با هدف ترساندن ایران نسبت به انجام هرگونه اقدامی صورت می‌پذیرد، اما مبتنی بر یک اشتباه محاسباتی است که می‌تواند عواقب سنگینی را برای آنها در پی داشته باشد. این اشتباه محاسباتی که بر اساس برآورد غلط آنها درباره خویشتن‌داری ایران رخ داده، در حالی است که آنها نسبت به خط قرمز بودن «امنیت» برای کشورمان آگاهی کامل دارند.

 

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار