عذر بدتر از گناه همتی-راهبرد معاصر
نقدی بر اظهارات اخیر نامزد انتخابات 1400؛

عذر بدتر از گناه همتی

همتی با بیان اظهارات جدیدش مبنی بر عدم اختیار در اتخاذ سیاست های اقتصادی دولت، درصدد است که به جامعه بگوید رئیس بانک مرکزی عملا کاره ای نبوده و متولی سیاست‌های پولی، بانکی، ارزی کشور نیست! به عبارت دیگر ایشان با بیان این سخنان می گوید دولت دستور میداده و من هم طبق خواست رئیس جمهور کارها را انجام می دادم! یعنی بانک مرکزی کمترین اراده ای برای سیاست گذاری های حوزه کاری خود نداشته است! یعنی اگر همتی برکنار نمی شد، همین روش و منش را به خواست دولت و بر خلاف منافع عمومی ادامه می داد؟
آلبرت بغزیان؛ اقتصاددان
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۳ - ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - 2021 June 03
کد خبر: ۹۰۲۵۵

عذر بدتر از گناه همتی

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ آنچه آقای همتی به عنوان رئیس سابق بانک مرکزی در روزهای گذشته درباره رای نداشتن خود در دولت بیان کردند، به این معنا بود که عملا بانک مرکزی اراده ای در تصمیم گیری های پولی، مالی و ارزی ندارد. آقای همتی وقتی چنین موضوعی را مطرح کردند این مساله مهم به ذهن خطور می کند که وقتی بانک مرکزی کارایی و تأثیر گذاری در روند اقتصادی کشور ندارد و حتی در حوزه تصمیم گیری های خود نمی تواند به درستی سیاست گذاری مستقلی داشته باشد، پس عملا می توان بانک مرکزی را حذف کرد بدون اینکه کمترین اتفاق منفی رخ دهد!


موضوع دیگری که به ذهن خطور می کند این است که آقای همتی با بیان آن موارد، درصدد بود به جامعه بگوید رئیس بانک مرکزی عملا کاره ای نیست، یا اینکه بانک مرکزی متولی سیاست‌های پولی، بانکی، ارزی کشور نیست؟! وگرنه چه دلیلی دارد آقای همتی تلویحا اعلام کند که در بانک مرکزی کاره ای نبودم! به عبارت دیگر آقای همتی با بیان این سخنان می خواهد بگوید دولت به من دستور می داد و من هم طبق خواست رئیس جمهور کارها را انجام می دادم! یعنی بانک مرکزی کمترین اراده ای برای سیاست گذاری های حوزه کاری خود نداشته است! آقای همتی به زبان ساده می گوید، من رئیس بانک مرکزی یا روسای پیشین بانک مرکزی تقریبا در تصمیم‌گیری‌های بانک مرکزی کمترین اختیاری نداریم، البته مردم شبیه این سخنان را قبلا از آقای ظريف، آقای رئیس جمهور و حتی آقای جهانگیری که مدعی بود حتی نمی توانم رئیس دفترم را تغییر بدهم و اینکه از خود اختیاری نداریم را بارها شنیده اند، قطعا بیان این سخنان اشتباهات و کوتاهی های دولت و مسئولین را در امور اقتصادی رفع و رجوع نمی کند، ضمن اینکه درست نیست هر مسئولی تا به تنگنایی بر خورد، بگوید من در حوزه کاری خود مسوولیت نداشتم، مثل آقای همتی که معتقد است در سیاست‌های ارزی اختیاری نداشته، فقط مسئول اجرای خواسته های دولت بوده است. مثل این می ماند که به فرد جراحی بگویند، این قسمت از بدن بیمار را ببر، در حالی که جراح می داند این کار به شدت به بیمار آسیب می زند، حتی ممکن است موجب مرگ بیمار شود، آیا به دلیل دستور بالا دستی جراح به چنین کار خطرناکی باید دست بزند؟ یعنی اگر آقای همتی برکنار نمی شد، همین روش و منش را به خواست دولت و بر خلاف منافع عمومی ادامه می داد؟ آیا بیان این موضوع عذر بدتر از گناه نیست؟ آیا بانک مرکزی نباید استقلال عمل داشته باشد و هر چه رئیس جمهور از رئیس بانک مرکزی خواست انجام دهد؟ و گرنه برکنار می شود. به عبارت دیگر رئیس بانک مرکزی نگران کنار گذاشته شدن بوده که که فرمانبر رئیس دولت در امور بانک مرکزی و حیطه مسوولیت خود بوده است؟! در حالی که آقای همتی به خوبی می دانسته با تبعیت از دولت فقط این وسط ضربات اقتصادی بر پیکر نحیف معیشت مردم وارد شد.


آقای همتی می دانست اگر دلار از ۴۰۰۰ تومان به ۳۰ هزار تومان برسد چه فشار تورمی به مردم وارد می‌شود و تولید از دست می‌رود اما با این وجود فرامین و خواسته های دولت را اجرا و تا زمان نامردی ریاست جمهوری هم از آن حمایت کرده، اما اینک که از بانک مرکزی کنار گذاشته شده، به مردم می گوید من هیچ کاره بودم! اگر هیچ کاره بوده، چرا از پست و سمت خود کنار نرفته؟ آیا این موضوع را باید دال بر بی تقوایی چنین مسوولانی گذاشت؟ آیا بهتر نبود آقای همتی چنین مواردی را از دولت نمی پذیرفت و زیر بار
چنین مسئولیت های سنگینی نمی رفت؟


آقای همتی اینک که نامزد ریاست جمهوری شده و برای رای آوری تلاش می کند آیا با داشتن چنین کارنامه ایی توقع دارد مردم به وی اعتماد کنند وقتی نتوانسته در راستای حفظ منافع عمومی از مردم حمایت و از حقوق آنها صیانت به عمل بیاورد؟

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار