به گزارش راهبرد معاصر، صادق صفایی بازیگر و کارگردان سینما و تئاتر شامگاه جمعه پنج شهریور در سن 60 سالگی دارفانی را وداع گفت. علت درگذشت بازیگر آژانس شیشهای سکته قلبی اعلام شده است. زنده یاد صادق صفایی در سال 1340 در طبس متولد شد و در سال 1371 با فیلم سینمایی از کرخه تا راین ساخته ابراهیم حاتمی کیا وارد عرصه بازیگری شد و در طول دوران حرفهای خود علاوه بر تدریس در مراکز مختلف آموزشی، در آثار گوناگون نمایشی نیز ایفای نقش کرد. در ادامه به بیوگرافی و جوایز و سابقه کار وی خواهیم پرداخت.
شهرام گیلآبادی مدیرعامل خانه تئاتر ضمن تأیید این خبر گفت: حوالی ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه مطلع شدم که زندهنام صادق صفائی، دوست و همکار باسابقهام در عرصه هنر بازیگری و از اساتید نامدار و اعضای هیات علمی دپارتمان تئاتر دانشگاه تهران به دلیل عارضه قلبی دار فانی را وداع گفته است.
وی ادامه داد: شنیدن اخبار کوچ دوستان، همکاران و اهالی خانواده هنر سینما و تئاتر دردی است که این روزها بر زخمهای مکرر دیگر، چون ویروس کرونا و درگذشت هموطنانمان میافزاید.
گیلآبادی در پایان ضمن تسلیت به خانواده سینما و تئاتر در فقدان این بازیگر پیشکسوت و فعال در عرصه بازیگری تئاتر، سینما و تلویزیون گفت: درحالحاضر مأموران پزشکی قانونی در جال معاینه او هستند و طبق گفتههای اولیه دلیل درگذشت او بهسبب عارضه قلبی بودهاست.
مدیرعامل خانه تئاتر در پایان درباره مراسم تشییع و تدفین این بازیگر فقید گفت: به محض مشخص شدن روز و هماهنگی با خانواده این هنرمند، مراتب از طریق رسانهها اطلاعرسانی خواهد شد.
صادق صفایی متولد ۲۶ آبان ۱۳۴۰ در طبس کارگردان و بازیگر سینما، تئاتر و همچنین عضو هیات علمی دپارتمان نمایش دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی دانشگاه تهران بود.
زندهنام صفایی قریب به ۳۰ سال سال سابقه تدریس در مراکز علمی و هنری مختلف را دارد که به عنوان نمونه میتوان از دانشگاه سوره، دانشکده هنر دانشگاه آزاد تهران، مرکز آموزش حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، مؤسسه آموزش عالی سوره اصفهان و دانشگاه آزاد اراک نام برد.
وی در سال ۱۳۷۹ به عضویت هیات علمی دپارتمان نمایش دانشکده هنرهای نمایشی وموسیقی دانشگاه تهران درآمد و تاکنون به تدریس در آنجا مشغول بود.
از جمله فیلمهایی که صفایی در آنها به ایفای نقش پرداخته میتوان به آثاری، چون فردا (مهدی پاکدل)، من و زیبا و وقتی همه خواب بودند (هر دو اثر به کارگردانی فریدون حسنپور)، خوابگاه دختران (محمدحسین لطیفی)، سفر سرخ (حمید فرخنژاد)، آژانس شیشهای و از کرخه تا راین (هر دو اثر به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا) و تمام وسوسههای زمین (حمید سمندریان) اشاره کرد.
همچنین وی در نمایشهایی، چون باران اگر بخواهد (آرش آبسالان)، پریشان در باد (فرشاد فرشته حکمت)، دایره گچی قفقازی (حمید سمندریان)، مرغ دریایی (هما روستا)، شبانه (علی حجازی)، در انتظار کسی که مثل هیچکس نیست (فیاض موسوی)، تاریکیهای سرکش (مهین اسکوئی) و آنجا که ماهیها سنگ میشوند (رضا ذوالفقاری) به ایفای نقش پرداخته است.
زندهنام صفایی برای بازی در دو فیلم سفر سرخ و از کرخه تا راین، برنده دیپلم افتخار و جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم فجر شده است.
اصغر نقیزاده درباره "صادق صفایی" میگوید که او را بازیگری همه فن حریف دیدم؛ نمیگذاشت حواسش پرت شود که جانباز "از کرخه تا راین" واقعی درنیاید.
«صادق صفایی» را مخاطبان بیشتر به نقش "نوذر" در فیلم سینمایی "از کرخه تا راین" ابراهیم حاتمیکیا میشناسند و یا نقش تحسینبرانگیز "قباد" در "خوابگاه دختران" که بسیار مورد توجه قرار گرفت. او در این سالها علاوه بر بازی در سریالها و فیلمهای دیگر عضو هیئت علمی دپارتمان نمایش دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی دانشگاه تهران بود.
او شب گذشته در حالی بر اثر سکته قلبی درگذشت که کولهباری از خاطره و تجربه از خود بر جای گذاشته است. آنطور که «اصغر نقیزاده»، بازیگر سینما و تلویزیون به خبرنگار تسنیم میگوید حضور صادق صفایی خیلی درسآموز بود؛ بسیار در قالب نقشش میرفت و اجازه نمیداد چیزی باعث شود حسش از بین برود. از کرخه تا راین و آژانس شیشهای تجربههای خوبی بود که با او پیدا کردم. همه همّ و غمش درآمدن نقش بود و به هیچ چیزی به غیر از این نکته هم فکر نمیکرد.
شاید در کنار نقش دکتر "آژانس شیشهای" و قباد "خوابگاه دختران"، "سفر سرخ" و "وقتی همه خواب بودند" نقشهای دیگر هم از او به یاد میآوریم در سریال "از یادها رفته" و "من و زیبا" فریدون حسنپور و خیلی از نمایشهای تئاتر که روی صحنه درخشیده است. در این میان، مخاطب بیشتر نقش این بازیگر را در فیلم "از کرخه تا راین" به یاد میآورد که موفق به کسب سیمرغ نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.
به تعبیر اصغر نقیزاده او در این فیلم نقش نوذر را داشت و هیچوقت آن دیالوگ و سیلی معروف را از یاد نمیبرم که هنرمندانه ایفا شد و بسیار تأثیرگذار هم بود. وقتی نوذر (صادق صفایی) میگفت: «داد میزدید کربلاییهاش بسمالله! زیارت قبول! به اینام یاد بدین دست خالی جنگیدن رو…! حالا دیگه نه شما اونجایین، نه من. هر دومون اینجاییم. چه فرقی کرد؟! … حالا من ریهام رو از دست دادم… تو پاهاتو… آقا سعید (علی دهکردی) چشماشو…»
نمایی از آژانس شیشهای
و البته اینجا با نقیزاده صحنه معروف سیلی را مرور کردیم؛ سعید و نوذر (علی دهکردی و صادق صفایی) در این صحنه کنار هم راه میرفتند و سعید سعی میکرد نوذر را از مصاحبه کردن با تریبونهای غربی منصرف کند و میگفت: «میخواهی چه کار کنی و از سابقهات چه میخواهی بنویسی؟ یک بسیجی داوطلب برگشته! ونوذر اینجا آن دیالوگهای زیبا را میگوید: از اینها هم بدتر! یک بسیجی فراموش شده، یک بسیجی مرده و یک بسیجی ذلیل. ندیدی سر بسیجیها چه آوردند. قرار است به من احترام بدهند. نفس میکشم!»
سعید (علی دهکردی) ادامه میدهد که لااقل به قیمتش میفروختی! تو تاجر خوبی هم نمیشی! و میرود. نوذر (صادق صفایی) سعید را صدا میزند آقا سعید! در اینجا به او سیلی میزند و میگوید شاید دیگر ندیدمت؛ و دوباره سعید حرفش را تکرار میکند همه اینها را ارزان فروختی حتی این سیلی را!
اصغر نقیزاده ادامه میدهد: «شبِ گذشته که خبرِ درگذشت صادق صفایی را شنیدم بسیار حسرت خوردم که یک هنرمند واقعی را از دست دادیم. او در فیلم "از کرخه تا راین" واقعاً نقش یک جانباز پناهنده را به گونهای درست درآورد که در "آژانس شیشهای" با اینکه نقش کوتاهی هم داشت، اما این نقش بسیار خوب دیده شد. چون واقعاً باسواد بود و نمیدانستیم یکی از اساتید زبان انگلیسی در آلمان بوده است و در آلمان متوجه شدیم!»
وی افزود: «از روزی که آلمان رفتیم همیشه این حسّ جانبازان را داشت و خیلی برایم جالب بود و سعی میکرد در کارهای اجرایی وارد نشود تا حسّش به هم نخورد. چرا که ما به ابراهیم حاتمیکیا کمک میکردیم، چون قرار گذاشته بودیم به گروه فیلمبرداری هم کمک کنیم؛ تعداد عوامل کم بود. صادق آن اوایل کمک کرد و دلخور بودیم چرا کمک نمیکند. بعداً فهمیدیم میخواست چیزی باعث نشود حسش به هم بخورد و جانبازیاش را حفظ کند و چقدر هم این نقش خوب درآمد. هنوز هم میگویم آن لحظات و حسها و سیلی همه عجیب و غریب بودند و چقدر هنرمندانه از پَسِ این نقش برآمد».