به گزارش راهبرد معاصر؛ مکتب حاج قاسم مدرسهای درس آموز است. این تعبیری است که رهبر معظم انقلاب در معرفی مکتب حاج قاسم سلیمانی مطرح می کنند. آیت الله غلامعلی نعیم آبادی عضو اسبق مجلس خبرگان رهبری هم معتقد است: «حاج قاسم در حد اعلا چشم به زبان رهبری و گوش به فرمان ایشان بود و هرچه میفرمود همان را عملی میکرد.» گفتگوی آیت الله نعیم آبادی را پیرامون این مهم با راهبرد معاصر می خوانیم.
جناب نعیم آبادی! مقام معظم رهبری حاجقاسم را به عنوان یک مدرسه درسآموز در کشور تببین می کنند، حاجقاسم و مکتب ایشان چه نقش راهبردی در مسائل مختلف در کشور خواهد داشت؟
عوامل پیشرفت و رشد انقلاب ما در سایه چند چیز است! اولین و مهمترین آن محوریت رهبری نظام است، یعنی اگر انقلاب ما پیروز شد به همین دلیل بود. اگر جامعه محوریت امام را قبول نمیکرد انقلاب قطعا شکست میخورد؛ بنابراین مهمترین مسئله محوریت رهبری نظام است. ما در تاریخ میبینیم مردم به دور معاویه فاسد میگشتند و عاقبت باطل پیروز شد. از این طرف امیرمؤمنین و آن حق مطلق چون اصحابش محوریت امام را نپذیرفتند و در تصمیمات رهبری آن هم رهبری مثل علی(ع) چون و چرا کرده و آن را قبول نکردند لذا حق شکست خورد و باطل پیروز شد.
این درس مهمی در تاریخ است چنانچه در جنگ احد مسلمانان از آنچه پیامبر فرموده بود اطاعت نکردند، شکست سنگینی خوردند. بنابراین یک اصل مهم انقلاب و پیروزی ما حرکت در محوریت رهبری است. که این مهم در حاج قاسم به طور کامل مطرح بود. یعنی حاج قاسم در حد اعلا چشم به زبان رهبری و گوش به فرمان ایشان بود و هرچه میفرمود همان را عملی میکرد. این یک نکته مهم در زندگی حاج قاسم است که اگر جامعه میخواهد از سرگردانی نجات پیدا کند و بر دشمن پیروز و مشکلاتش را حل کند نباید محوریت رهبری در جامعه را فراموش یا تضعیف کند. دیروز امام بود و امروز رهبر فرزانه نظام.
مطلب بعدی که آن هم خیلی مهم است، شناخت دوست از دشمن است. انقلاب ما هم دوستان شیفتهای دارد و هم دشمنان خطرناک و تا دندان مسلحی دارد. سیاستمداران آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه و جاهای دیگر شب و روز فکر میکنند که چه کنند که نظام ما را با ایجاد اختلاف و دو دلی تضعیف کنند لذا اگر کسی دشمن را نشناسد سرش کلاه میرود. دشمن هم همیشه با لباسی وارد میشود و نقاب موجهی بر صورت دارد که مورد پذیرش قرار بگیرد و او را خیرخواه خود بدانند.
بصیرت یعنی دوست و دشمن را بشناسد و بر همین پایه هم حرکت کند. سردار سلیمانی خوب دشمن را میشناخت و این عامل مهمی بود تا امروز مکتب وی به عنوان یک الگوی راهبری د ر جامعه تبیین شود.
عامل سوم در پیروزی انقلاب ما فداکاری بود، اگر فداکاریهای رزمندگان اسلام بعد از انقلاب و تحمل مشقاتی که انقلابیون قبل از انقلاب انجام دادند، نبود انقلاب به ثمر نمیرسید، پیروز نمیشد و ادامه پیدا نمیکرد. سردار سلیمانی مصداق بارز مقاومت است. همین سه مطلب از مکتب این شهید بزرگوار محورهای اصلی شخصیت شهید و سردار سلیمانی است که جامعه با توجه به آن می تواند همه مشکلاتمش را از سر بگذراند.
چرا امروزه شهید سلیمانی خطرناکتر از سردار سلیمانی برای دشمن است؟
معلوم است همیشه ترس از پیام بیشتر از پیام آور است. چون در جهان و بویژه در جهان اسلام و به ویژه در منطقه الهام بخش میشود. روزی که سردار سلیمانی مشغول خدمت بود او را کمتر میشناختند، اما بعد از شهادت شان که پیامهایش در فضای مجازی پخش شد افراد بسیاری مشتاق شدند او را بشناسند و مکتب و راهش را بدانند.
ممکن است انسانها از بین بروند اما پیامهاست که باقی می ماند. حضور با پیام است، لذا امروز دشمن از پیامهای شهید میترسد خود شهید که در جمع و جامعه ما نیست اما پیامهای شهید است که دست به دست می شود و دشمن را به وحشت می اندازد و سبب می شود در فضای مجازی آن پیام ها را حذف کند چرا که از آن پیامها میترسد. وقتی سردار سلیمانی به دشمن حمله میکند و وقتی اعلام میکند که در این مدت دیگر داعشی نخواهد بود و آنچه هم گفت، شد در واقع این روحیه را به مردم تزریق می کند لذا ملت میتواند همه موانع را با خواستن و مقاومت از بین ببرد و راه رشد را بوجود بیاورد.
همیشه ترس از پیامهاست، امام (ره) که نیست اما پیامهایش هست. پیامهای امام دنیا را تکان داده و روز به روز این تکانش بیشتر میشود. این پیام انقلاب بود که چشم ملت ها به ویژه ملت های مسلمان را در غزه و لبنان و منطقه روشن کرد بنابراین طبیعی است که دشمن هم از پیام ما بترسد، از پیام اهل بیت(ع) و هم از پیام سردارقاسم سلیمانی بترسند. لذا امروز پیام شهید سلیمانی برای دشمن وحشت آور تر از خود سردار سلیمانی است.