به گزارش راهبرد معاصر، رمضان ۹۷ بود که محمدباقر نوبخت با برگزاری یک ضیافت افطاری از جمع خبرنگارانی که هر هفته با او چیزی حدود دو ساعت جلسه پرسش و پاسخ داشتند خداحافظی کرد و صندلی سخنگویی دولت دوازدهم را برای شخص دیگری خالی گذاشت.
همان روزها حرف و حدیثها بر سر این موضوع بود که جایگزین سخنگوی خوشرفتار دولت حسن روحانی چه کسی است.اسامی زیادی مطرح شد، از علی ربیعی گرفته تا رحمانی فضلی، حتی پای اسحاق جهانگیری هم به عنوان یک گزینه به رسانهها و اخبار برای جایگزینی محمد باقر نوبخت باز شد.
در گیر و دار تغییر و تحولات درون کابینهای حسن روحانی و جا به جا شدن برخی از دولتمردان، عدهای مدعی شدند برای تقویت بدنه اقتصادی دولت، سخنگو که همزمان سمت ریاست سازمان برنامه و بودجه را هم بر عهده دارد باید در چهارچوب اقتصادیها فعالیت کند،حرف و حدیثهایی که نتیجه اش خاموشی چراغ اتاق سخنگوی دولت شد.
خداحافظی محمد باقر نوبخت، برای خیلیها تردید و سوال بوجود آورد، خیلیها بر این باور بودند که دولت نیازی به سخنگو ندارد و دنیای ارتباط نوین میتواند وظیفه پاسخگویی را بر عهده داشته باشد.
اما از سویی دیگر نبود سخنگو کمی با ایده آل انتخاباتی حسن روحانی برای دولتی پاسخگو بودن فاصله دارد، محدود شدن دسترسی خبرنگاران به وزرا در حیاط پاستور و عدم پاسخگویی وزرا و معاونان به سوالهای پیگرانه خبرنگاران دولت را تا حدودی در حاشیه امن قرار داده و لزوم پاسخگویی را از آنها سلب کرده است.
بیشتر مردان دولت حسن روحانی تا پیش از این در جایگاههایی که نیازی برای رویارویی با مردم ورسانهها نبوده خدمت کرده اند، این شاید یکی از دلایلی باشد که دولت ترجیح میدهد خیلی افکار عمومی را در جریان چند و، چون اتفاقات داخلی دولت قرار ندهد.
حالا هم چند وقتی است رئیس دولت دوازدهم حرف از نداشتن اختیارات کافی به میان میآورد، همان اختیاراتی که تا پیش از این روزهای سه شنبه خبرنگاران درمورد آن سخنگو را سوال پیچ میکردند؛ حالا یا به جواب میرسیدند یا با پاسخهای دو پهلوی جناب نوبخت به هفته آینده حواله داده میشدند.
وجود فراز و نشیبهای فراوان در این مدت گذشته شاید یکی از دلایلی باشد که دولت ترجیح میدهد سخنگو نداشته باشد تا نیازی هم برای پاسخگویی وجود نداشته باشد.
خداحافظی نوبخت با سخنگویی دولت و تلاش رییس قوه مجریه برای یک خانه تکانی اساسی آن هم در بحبوحه نوسانات شدید ارزی، بلاتکلیف بودن کشاورزان و بیمه و سلامت، گرانیهای روز افزون، پایین آمدن توان خرید مردم، بالا بودن نرخ مایحتاج اساسی خانوارها و مشکلاتی از این دست، شاید بیانگر فرار دولت از پاسخگویی و ارائه یک راه حل مناسب و کاربردی باشد.
اما فقدان سخنگو در بدنه دولتی که بیش از گذشته در حالت انفعال قرار دارد این ضعف را دو چندان کرده است.حالا بعد از گذشت حدد ۱۰ ماه از خالی بودن کرسی اتاق جلسات طبقه هشتم ساختمان کوثر، محمود واعظی امروز به جمع خبرنگاران آمد و گفت که «گزینه سخنگو مشخص شده، منتظر تایید آقای روحانی هستیم»
خبری دیر هنگام که البته هنوز صحت عملی شدنش مشخص نیست و شاید حتی فرد مورد نظر به تایید حسن روحانی هم نرسد!
اما آنچه که مسلم است این اتفاق باید زودتر از اینها به وقوع میپیوست تا هم دست دولت برای دفاع از عملکردش باز باشد و هم اعتماد مردم به بدنه دولت ان هم درست دو سال مانده به ۱۴۰۰ دستخوش تغییر نشود.
اگر بنا را بر صحت ادعای واعظی بگذاریم و بدانیم که ظرف چند روز آینده سخنگوی دولت معرفی میشود؛ یک سوال اساسی مطرح میشود.
آیا اساسا تجربه سخنگویی جناب نوبخت، رئیس جمهور را به این نقطه رسانده بود که دولتش احتیاجی به سخنگو ندارد؟! اگر اینچنین است پس چرا طبق اظهارات رئیس دفتر رئیس جمهور قرار است گزینه نهایی سخنگویی دولت بزودی معرفی شود. به نظر میرسد موضوع سخنگویی یکی از هزاران موضوعی است که دولت در آن بلاتکلیف مانده و نمیداند به کدام سمت برود.
حالا باید رسانهایها منتظر باشند تا ببیند چه کسی چراغ اتاق خاموش سخنگو را روشن میکند و تا چه اندازه ظرفیت تعامل و سر و کله زدن با خبرنگاران و قانع کردن مردم را دارد.
منبع : باشگاه خبرنگاران جوان