شیوه ساماندهی انرژی صنایع در بودجه 1401-راهبرد معاصر

شیوه ساماندهی انرژی صنایع در بودجه 1401

استفاده از تعرفه‌گذاری برق به عنوان ابزار تحقق اهداف کلان اقتصادی مشابه سایر کشورهای توسعه یافته در قانون بودجه سال 1401 می‌تواند زمینه حمایت واقعی از صنایع کشور را مهیا کند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۶ - ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ - 2022 February 11
کد خبر: ۱۲۱۷۲۱

به گزارش راهبرد معاصر سیاست‌های حمایتی حساب شده دولت‎ها از بنگاه‌های صنعتی همواره یکی از مهمترین ارکان رشد اقتصادی به حساب می‌آید. این حمایت‌ها در قالب ابزارهای متعدد دولت نظیر زیرساخت‌های تامین نیازهای اساسی، تسهیل فرآیند مجوزهای کسب و کار و سایر موارد زمینه اساسی جهت دولت به پیشرفت صنعتی کشور را مهیا خواهد کرد.

بر همین اساس، در زمانه کنونی زیرساخت برق به عنوان مهمترین رکن مورد نیاز صنایع به منظور تامین انرژی می‌تواند ابزار سیاست‌گذاری بسیار مناسب در جهت‌دهی تصمیمات کلان کشور به سوی توسعه اقتصادی به حساب بیاید.

بسیاری از کشورهای دنیا با استفاده از شیوه توزیع و تعرفه‌گذاری برق صنایع خود را به سوی حرکت در پازل اسناد بالادستی سوق می‌دهند.

برای مثال در کشور آلمان که 23 درصد تولید ناخالص داخلی خود را مرتبط به حوزه صنایع خود می‌بیند، قیمت متوسط فروش برق به صنایعی که بالای 100 میلیون کیلووات ساعت برق در سال استفاده می‌کند، طیف وسیعی از 5.1 سنت تا 17 سنت در سال 2018 را در بر می‌گرفت. به عبارت دیگر آلمانی‌های با استفاده از ابزار قیمت‌گذاری برق حرکت به سمت توصیه‌های حاکمیت را در پی می‌گیرند.

علاوه بر این در کشور آلمان توسعه صنایع تبدیل انرژی به برق از جمله تجدیدپذیرها نیز بر مبنای نرخ تعرفه‌گذاری برق به سوی اهداف دولت هدایت می‌شود، به نحوی‌که بسیاری از صنایع به منظور تشویق به خرید برق از تجدیدپذیرها با معافیت‌های تعرفه‌گذاری مواجه شده و صنایعی که تمایلی به این مسئله نشان ندهند با افزاش قیمت برق مواجه می‌شوند.

بر این مبنا، تعیین قیمت برق اهرمی به دست دولت است تا به وسیله آن زمینه حرکت به سمت اهداف کلان اقتصادی کشور را مهیا کند. در همین رابطه فرض کنید، در یک کشور خارجی فرضی، دولت قصد دارد زمینه بهینه‌سازی مصرف انرژی در صنایع را مهیا کند. در چنین شرایطی ابزار قیمت گذاری یک حامل انرژی نظیر برق می‌تواند بهترین ابزار اجرای این سیاست تلقی شود. این یعنی دولت با افزایش قیمت برق صنایعی پرمصرف انگیزه این شرکت‌ها در جهت حرکت به سوی اجرای سیاست‌های بهینه‌سازی دولت را ایجاد می‌کند.

بررسی سهم برق از بهای تمام شده محصولات صنعتی کشور

با وجود موفقیت استفاده از تعرفه‌گذاری حامل‌های انرژی از جمله برق به عنوان یک ابزار سیاست‌گذاری این مسئله در کشور ما به سبب نظام تعرفه‌گذاری یارانه‌ای اغلب نادیده گرفته می‌شود.

به گزارش فارس، نظام تعرفه‌گذاری انرژی در کشور بر اساس یارانه پی‌ریزی شده است. در این شرایط مشترکان خرید برق تنها بخشی از قیمت تمام شده تولید برق را می‌پردازند و ما به التفاوت قیمت تمام شده و قیمت فروش برق در قالب یارانه انرژی و از محل منابع مالی متعلق به مردم تامین می‌شود.

به عنوان مثال، صنعت فولاد به عنوان یکی از بزرگترین زنجیره‌های صنعتی کشور در هر سال رقمی معادل 7 هزار میلیارد تومان یارانه برق دریافت کرده است. در همین راستا، استفاده از نظام تعرفه‌گذاری یارانه‌ای سبب شده است تا نقش قیمت تمام شده برق در هزینه تمام شده صنایع بزرگ کشور به کمترین حد برسد. برای نمونه در شرایطی که 30 درصد از هزینه تمام شده تولید شمش آلومینیوم در دنیا مرتبط با هزینه برق است، صنایع آلومینیوم ایران تنها 3.4 درصد از قیمت تمام شده خود را برای پرداخت هزینه برق صرف می‌کنند.

از طرفی 27 درصد از هزینه تمام شده تولید سیمان در کشورهای مختلف، مرتبط با هزینه برق است اما در ایران صنعت سیمان تنها 1.9 درصد از هزینه تمام شده خود را صرف پرداخت بهای برق می‌کند.

 یارانه انرژی صنایع بزرگ، هدایت پول از جیب مردم به جیب کشورهای دیگر است

در نگاه اول ممکن است از این مورد به عنوان یک  نکته مثبت و مشوق صنعتی یاد شود که زمینه رقابت پذیری محصولات صنعتی کشور با محصولات سایر کشورها را مهیا می‌کند اما نگاهی دقیق‌تر به این مسئله نکات منفی مهمی را قابل مشاهده می‌کند.

در همین ارتباط، سیما غفاری، کارشناسی انرژی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس می گوید: « کاهش هزینه برق منجر شده تا رقابت‌پذیری مصنوعی برای صنایع به وجود بیاوریم و آن‌ها را از حرکت به سمت بهره‌‍وری منع کنیم.»

این کارشناس انرژی با بیان اینکه یارانه انرژی پرداخت شده به صنایع صادراتی صرف پرداخت تعرفه واردات کشورهای دیگر می‌شود، گفت:« کشورهای خارجی عموما کالاهای صنعتی ما را با تعرفه وارد می‌کنند تا تولید داخلی خود را تقویت کنند، حال به دلیل پرداخت یارانه انرژی و قیمت ناچیز انرژی در کشور، کالاهای ما با تعرفه 20 درصدی هم قابل رقابت با کالاهای داخلی کشورهای دیگر است و لذا روشن‌سازی مقاصد این پول‌ها مشخص می‌کند که این سرمایه در قالب پرداخت تعرفه به سایر کشورها می‌رسد

صنایع انگیزه‌ای برای حرکت به سمت بهینه‌سازی مصرف انرژی ندارند

بر اساس دلایل ارائه شده، نظام تعرفه‌گذاری برق در کشور ما نه‌تنها عامل حرکت به سوی اهداف کلان دولتی نیست بلکه در حال حاضر به منبع تامین بودجه سایر کشورهای از محل تعرفه‌های صادراتی تبدیل شده است.

نکته بسیار منفی در این حوزه زمانی روشن می‌شود که بدانیم، در حال حاضر قیمت برق صنعتی که به تازگی فعالیت خود را شروع کرده و نسبت به بهینه‌سازی انرژی نیز اقدام می‌کند، هیچ تفاوتی با یک صنعت سابقه‌دار با مصرف بسیار زیاد ندارد.

به عبارت دیگر هیچگونه کاهش قیمتی در این حوزه برای صنایع مذکور در نظر گرفته نشده است. در چنین شرایطی مسلما نیل به اهداف برنامه‌های توسعه در کشور تنها شعاری بیش تلقی نشده و مادامی که تعرفه برق برای مشترکا کم مصرف با نرخ بهینه‌سازی بالا کمتر از مشترکان پرمصرف صنعتی نباشد، حرکت به سمت اصلاح الگوی امری غیرقابل اجرا است.

 بودجه 1401 بهترین فرصت برای ساماندهی انرژی صنایع کشور

با توجه به ضرورت استفاده از ابزار تعرفه‎ گذاری برق در حوزه اجرای سیاست‌های اسناد بالادستی، مجلس شورای اسلامی در قانون بودجه سال 1401 این فرصت را دارد تا زمینه استفاده از این ابزار را به دولت تکلیف کرده و دولت نیز گام بلندی در جهت حمایت از صنایع انرژی بر بردارد.

در این مسیر، ایجاد یک نظام تعرفه‌گذاری به نحوی‌که مشترکان صنعتی کم مصرف و نوپا مشمول یارانه شوند اما هزینه واقعی برق با احتساب ارزش افزوده از صنایع پرمصرف و دارای مقاصد صادراتی گرفته شود، می‌تواند پایانی بر نابه‌‎سامانی موجود کشور در حوزه اسناد بالادستی تلقی شود./فارس

کلمات کلیدی: بودجه
مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده