العبادی و ائتلاف نصر؛ با ایران یا علیه ایران؟!-راهبرد معاصر
نیویورک تایمز: غرب برای گفتگو با ایران به بازرسان هسته‌ای جهان متوسل می‌شود بن‌سلمان در دیدار با اسد: بازگشت قدرتمندانه سوریه، به سود همه کشورهای عربی است رسانه اسرائیلی: آمریکا ارسال سلاح به تل‌آویو را از سر گرفت اردوغان: توافق صلح بین آذربایجان و ارمنستان، فرصت تاریخی است ناتو از اعضای خود خواست اوکراین را در اولویت قرار دهند واکنش حماس به بیانیه نشست سران عرب در منامه ایران ادعای آمریکا درباره وضعیت یمن را رد کرد آغاز دادرسی دیوان لاهه در پرونده شکایت آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی رهبر انصارالله: آمریکایی‌ها حمله به رفح را طراحی کرده‌اند دیدار بشار اسد و بن سلمان در بحرین بیانیه عفو بین‌الملل به مناسبت سالگرد اشغال فلسطین تداوم درگیری‌های پراکنده مرزی طالبان و پاکستان آغاز نشست سران عرب در منامه/ درخواست بن‌سلمان درباره غزه عبداللطیف رشید: ایران هیچ دخالت نظامی در عراق ندارد زلنسکی در خارکیف: وضعیت میدانی به شدت سخت است

العبادی و ائتلاف نصر؛ با ایران یا علیه ایران؟!

ائتلاف موسوم به نصر به رهبری حیدرالعبادی یکی از مهم ترین قطب های موجود در انتخابات آتی عراق خواهد بود و از این رو نیاز است تا دیدگاه های این ائتلاف را نسبت به ایران مورد بررسی قرار دهیم.
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۲ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۶ - 2018 January 25
کد خبر: ۱۲۳

به گزارش راهبرد معاصر؛ عرصه سیاسی عراق همواره میعادگاه تشتت و چندپارگی بوده است و از همین رو شاهد بوده ایم که جریان های سیاسی این کشور، به جبهه بندی های گوناگون خو گرفته اند. اکنون و با ورود این کشور به مرحله پساداعش و از بین رفتن دشمن مشترک بخش بزرگی از عراقی ها، بار دیگر شاهد فوران "تجدید جبهه بندی ها" هستیم. این جبهه بندی های جدید به موازات نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات 2018، به دنبال یارگیری های گسترده تری هستند تا بتوانند کرسی های بیشتری را در پارلمان آینده به مشی فکری خود اختصاص دهند. در این میان شاهد بوده ایم که "حزب الدعوة" یکی از قدیمی ترین تشکل های سیاسی عراق که عمدتا تحت کنترل شیعیان بوده و شاید بتوان آن را قدرتمندترین جناح شیعی در عراق توصیف کرد، دچار چندپارگی شده به نحوی که بنا بر تحلیل روزنامه اللشرق الاوسط، دیگر دوره آن به پایان رسیده است. طی جلسه شورای رهبری این حزب مقرر شد که هر کدام از اعضا در صورت تمایل مستقلا وارد انتخابات شود. متعاقب این تصمیم حیدرالعبادی، نوری المالکی، حنان الفتلاوی و هادی العامری هر کدام از قصد خود برای معرفی لیستی جدا در انتخابات آتی خبر دادند. در این تحلیل بر آنیم تا با گرایشات ائتلاف موسوم به "نصر" به رهبری حیدرالعبادی آشنا شویم زیرا بدون شک این ائتلاف بخش بزرگی از کرسی های پارلمان را بدست خواهد آورد.


حیدرالعبادی کیست؟

نخست وزیر فعلی عراق و وزیر ارتباطات پیشین این کشور که نزدیک به 26 سال به دلیل تبعید حکومت صدام در انگلیس زندگی کرده و سابقه تدریس علوم قرآنی را در پرونده خود دارد. 3 برادر وی بدست صدام کشته شده و 1 تن از آن ها 10 سال در حبس بوده است. پدر العبادی هم که که در دوره صدام پزشک بوده، به دلیل مبارزه با حکومت بعث به صورت اجباری بازنشسته شده است. او پس از سال 2011، به سمت نخست وزیری رسید و در دوره کاری خود، نشان داد که شخصیتی کاملا پراگماتیست و تا حد زیادی لیبرال دارد. العبادی به دنبال آن است که با همه طرف های منطقه ای رابطه حسنه داشته باشد. او هرگز جلوه ای از خود نشان نداده که مثلا برای ایران اولویت قائل است بلکه اقداماتش بیشتر همسویی با غرب داشته است. العبادی میخواهد کشورش را طوری شکل دهد که «فارغ از دعواهای مذهبی عمل کند و با تمامی دولت های منطقه دوست باشد». غپعمده اندیشکده های غربی با وجود آن که بر کمبود اقتدار العبادی تاکید دارند ولی خواهان ابقای آن هستند. دولت عراق تحت رهبری العبادی، گاه اقداماتی را انجام داده که در تضاد آشکار با جمهوری اسلامی ایران بوده است. در ادامه به چند مورد اشاره می کنیم:


 رضایت و استقبال از ائتلاف بین المللی به رهبری امریکا برای مبارزه با داعش: العبادی با وجود آن که کاخ سفید تعلل بسیاری در یاری رساندن به بغداد در مبارزه با داعش کرد، در جلسه افتتاحیه ائتلاف بین المللی برای مبارزه با داعش شرکت یافت و به توصیه های ایران جهت تکیه بر منابع داخلی در مبارزه با تروریسم در کشورش توجه نکرد. این ائتلاف که بیشتر در فاز عملیات هوایی فعال بود، گاه عمدا نیروهای حشدالشعبی را هدف قرار می داد. با این حال، العبادی همچنان مصر است که ائتلاف امریکا نقشی بزرگ در شکست داعش ایفا کرده است. وی بارها و در موعدهای مختلف از جمله هنگام اعلام پیروزی در موصل، از ائتلاف بین المللی به رهبری امریکا برای کمک های نظامی تشکر کرده است.


 اجازه استقرار حدود 11 هزار نیروی امریکایی: به رغم این که نیروهای امریکایی در سال 2011 از خاک عراق بیرون رفته بودند ولی با چراغ سبز دولت العبادی، به صورت گسترده ای به خاک عراق بازگشتند. محل استقرار آن ها حکایت از این دارد که احتمالا ماموریت اصلی آن ها جلوگیری از پیشروی نیروهای مقاومت به سوی مواضع کردهای سوریه و عراق است. به عبارت دیگر، نیروهای نظامی دیوار حائل میان کردهای جدایی طلب و نیروهای مقاومت را بوجود می آورند.


 گرایش به سوی عربستان: با وجود آن که اظهارات مداخله جویانه ثامر السبهان، سفیر سابق عربستان در عراق باعث قطع مجدد روابط دیپلماتیک عراق و عربستان شد، ولی حیدر العبادی احتمالا به منظور جلب سرمایه های این دولت متمول، چشم خود را بر روی حمایت های آل سعود از وهابی ها بست، اجازه دیدار عادل الجبیر از بغداد را داد، خود به ریاض سفر کرد و از ملک سلمان تقدیر و تشکر کرد، کاملا چشم خود را بر روی جنایات آل سعود در یمن بست، مرز عرعر را پس از 26 سال به روی عربستان گشود و به افرادی همچون مقتدی صدر که عربستان را "برادر بزرگتر ملت های عرب" می دیدند، نزدیک شد. البته گرایش به سوی عربستان به معنای روی برگرداندن از ایران نبوده است بلکه دولت العبادی کوشیده نقش "میانجی" را میان تهران و ریاض بازی کند.


 مواضع مبهم در قبال حشدالشعبی: امروزه حشدالشعبی قهرمان بخش بزرگی از ملت عراق به حساب می آید که با تکیه بر اعتقادات مذهبی توانست تروریسم را در کشور شکست دهد. با وجود آن که این گروه نقش اصلی را در شکست داعش ایفا کرد ولی مواضع العبادی در مقابل این گروه، تا حدودی مبهم بوده است. العبادی در اعلام آزادی موصل تشکری از حشدالشعبی نکرد و این موضوع باعث انتقاد شدید افکار عمومی عراق از وی شد و او مجبور شد در نطق های بعدی از حشدالشعبی تقدیر کند. با این حال دولت وی گاه اقداماتی انجام داده که نشان از عزم وی جهت محدودسازی حشدالشعبی دارد. کابینه العبادی در جلسه ای تصویب کرد که گروه های نظامی و یا دارای شاخه نظامی حق شرکت در انتخابات را ندارند و این به معنای این بود که حشدالشعبی نمی تواند در انتخابات شرکت کند. پس از آن که ائتلاف نصر با الفتح (طیف سیاسی حشدالشعبی که به منظور عدم مقابله با قانون از این سازمان خارج شده بودند و گروه سیاسی تشکیل دادند) با گذشت یک روز به هم خورد، العبادی تلویحا به انتقاد از الئتلاف فتح پرداخت و گفت: برخی می خواهند نیروهای مسلح را وارد فراآیند های سیاسی عراق کنند. با تامام این اوصاف، العبادی می داند که بدون وجود حشدالشعبی، نیروهای نظامی رسمی این کشور یارای تامین امنیت را ندارند در نتیجه خواهان حذف آن نیست بلکه می خواهد این نهاد را به مرور محدود (طبق گزارش کارنگی به 25000 رزمنده) بدون گرایش مذهبی کند.


 ائتلاف با خالد العبیدی: العبیدی یکی از شخصیت های معروف به ضدیت با ایران است. وی که اصالتی کرد دارد، حتی گاه با مداخلات دولت ترکیه در خاک عراق هم همراهی کرده است. پس از استقرار نیروهای ترکیه در پایگاه بعشقیه عراق با وجود مخالفت رسمی بغداد، العبیدی، به عنوان وزیر دفاع از نیروهای ترکیه بازدید کرد و این به نوعی به اقدام ترکیه مشروعیت بخشید. اکنون العبیدی در ائتلاف النصر حضور دارد و این به معنای چشم پوشی دوباره العبادی بر روی گروه دیگری است که تا حدودی به دنبال ضربه زدن به شیعیان به هر طریقی است.


 مجوز دیدار چاووش اغلوو از بغداد: با وجود آن که دولت ترکیه همچنان نیروهای خود را در خاک عراق نگه داشته و چندین پایگاه را بدون مجوز دولت مرکزی عراق در شمال این کشور دایر کرده است، حیدرالعبادی حاضر شده تا با مولود چاووش اغلوو توانست به بغداد سفر کند و با مسئولین عراقی دیدار داشته باشد.


در قضاوت پیرامون حیدرالعبادی، البته نباید یک طرفه به پرونده او نگریست. او همچنین اقداماتی در پرونده خود دارد که تا حدودی محور مقاومت نسبت به مشی سیاسی اش را تحبیب می کند. در ادامه به برخی از نشانه های مثبت حیدرالعبادی برای محور مقاومت اشاره می کنیم.


 اعلام حمایت قاطع از حشدالشعبی در مقابل تیلرسون: العبادی در دیدار با وزیر خارجه امریکا، هنگامی که وی خواستار انحلال حشدالشعبی شد، صراحتا حشدالشعبی را "فرزندان عراق" خواند که بدون کمک آن ها شکست داعش ممکن نبود. در کنار این حمایت های قاطع، وی گاه با سکوت خود به حشدالشعبی یاری رسانده است. مثلا در ارسال نیروهای لواء علی اکبر به سوریه برای مبارزه با ترویست ها مانعی ایجاد نکرد.


 مجوز حضور سردار سلیمانی در عراق: حیدرالعبادی هرگز مخالفتی با حضور قاسم سلیمانی در خاک عراق ابراز نداشته و حتی روابط نسبتا خوبی با نزدیکان وی (ابومهدی المهندس و هادی العامری) داشته است.


 قاطعیت در مقابل اقلیم کردستان عراق: همکاری با نیروهای حشدالشعبی و مستشاران نظامی ایران در جریان عملیات آزادسازی کرکوک، یکی از برجسته ترین نمودهای همراهی حیدرالعبادی با محور مقاومت بوده است.


جمع بندی

ائتلاف موسوم به نصر به رهبری حیدرالعبادی با توجه به شخصیت و سابقه وی، احتمالا در صورت پیروزی در انتخابات آتی، همچنان متمرکز بر دیدگاه های پراگماتیست خواهد بود و تلاش خواهد کرد هم با محور مقاومت و هم محورهای ضد ایرانی روابط حسنه داشته باشد. دولت العبادی به شدت نیازمند کمک های مالی است و از همین رو، گشایش های زیادی در روابط وی با عربستان و امریکا اتفاق خواهد افتاد که این موضوع مسلما به نفع ایران نیست. هرچند تمایل العبادی به محدود سازی نیروهای حشدالشعبی است ولی وی نمی تواند حداقل در فاز سیاسی به این هدف دست یابد و اگر پیروز شود، در بهترین حالت تعداد نیروهای حشدالشعبی کاسته خواهد شد ولی این سازمان از بین نخواهد رفت. اگر العبادی نخست وزیر عراق شود، عراق را نه می توان جزوی از محور مقاومت توصیف کرد و نه جزئی از محور ریاض بلکه این دولت رویکردی مشابه به عمان به روندهای منطقه ای اتخاذ خواهد کرد.

در صورتی که العبادی تهدید به تحریم شود، ممکن است رضایت دهد تا پروژه بازرسی از هواپیماهای ایران به مقصد سوریه (که دو بار در دوره المالکی اتفاق افتاد) به منظور قطع ارسال سلاح برای نیروهای مقاومت در لبنان و سوریه انجام شود. همچنین این امکان وجود دارد که اگر عربستان و امریکا تهدید به قطع کمک مالی بکنند، العبادی به منظور جلب نظر مثبت آن ها حشدالشعبی را تحت فشار بیشتری قرار دهد و از ایران دور شود. البته چنین اقدامی از سوی واشنگتن و ریاض لا اقل برای دراز مدت دور از انتظار است چراکه آن ها خواهان ابقای شخصیتی همچون العبادی در مسند قدرت هستند و تحقیر و فشار بر وی، می تواند باعث قدرت گرفتن طیف های مخالف او بشود.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده