به گزارش راهبرد معاصر، اصرار لندن و پاریس، دو بازیگر غربی عضو ناتو مبنی بر تشدید تنشها میان مسکو و کییف و اصرار آنها بر گسترش ناتو به شرق، مصاق بارز تنشزایی به جای تنشزدایی در میانه جنگ اوکراین محسوب میشود. واقعیت امر این است که امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه و بوریس جانسون نخستوزیر انگلیس هر یک به دلایلی مشخص، کمترین علاقهای نسبت به پایان یافتن جنگ اوکراین ندارند. به عبارت بهتر، لندن و پاریس وقوع جنگ در اوکراین را فرصتی برای بازیابی دولتهای ناتوان خود قلمداد میکنند. این نگاه ابزاری، منجر به مزمن و طولانی شدن بحران اوکراین خواهد شد.
بوریس جانسون در لندن، با بحران عدم محبوبیت عمومی دستوپنجه نرم میکند. نشریه دیلیمیل دریکی از تازهترین نظرسنجیهای خود، به کاهش محبوبیت شدید نخستوزیر انگلیس و حزب محافظهکار (پس از پارتیگیت و ناکامیهای دیگر دولت) اشاره کرده است. در این میان، محبوبیت جانسون به زیر 30 درصد تنزل پیدا کرده و اگر همین امروز انتخابات سراسری در انگلیس برگزار شود، حزب کارگر به راحتی خانه شماره 10 داونینگ استریت را تسخیر خواهد کرد. در چنین شرایطی جانسون نیاز به تصویرسازی جدیدی دارد که آن را در مقابل افکارعمومی کشورش قرار دهد! این تصویر، همان جنگ اوکراین میباشد. اگر جنگ در اوکراین و تنشها میان مسکو و کییف پایان پیدا کند، در این صورت حیات سیاسی جانسون نیز به انتها خواهد رسید. بیدلیل نیست که انگلیس به عنوان یکی از اعضای ناتو و شورای امنیت سازمان ملل متحد، این گونه در طبل جنگوناامنی میدمد.
امانوئل مکرون نیز پایان یافتن جنگ اوکراین را خط قرمز سیاسی خود در پاریس تلقی میکند! ماجرا به برگزاری انتخابات سراسری در فرانسه باز میگردد.
وقوع جنگ اوکراین، منجر به محبوبیت مکرون نسبت به دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شده است. در آخرین نظرسنجی انجام گرفته در بارۀ اعتماد به نامزدهای ریاست جمهوری برای هدایت امور در رویاروئی با نتایج جنگ روسیه در اوکراین ۵٨ درصد پرسش شدگان امانوئل مکرون را در صدر قرار داده اند زیرا ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم سه نامزد دیگر یعنی مارین لوپن، اریک زمور و ژان ملانشون با روسیه منجر به کاهش محبوبیت آنها شده است. به عبارت بهتر، مکرون جنگ اوکراین را به مثابه فرصتی میداند که میتواند با دمیدن در آن، آرای سلبی شهروندان فرانسوی به دو جریان ملیگرایان افراطی و چپگرایان را به خود اختصاص دهد.
در چنین شرایطی محرز است که حتی اگر زلنسکی و دیگر سیاستمداران اوکراینی خواستار گفتوگوی موثر و نتیجه بخش با روسیه باشند، لندن و پاریس در این مسیر اخلال ایجاد خواهند کرد. مقامات فرانسوی و انگلیسی، شهروندان اوکراینی را به ابزارهای استمرار حضور خود در مسند قدرت تبدیل کردهاند! در چنین شرایطی رمزگشایی از لحن تندوتیز مقامات انگلیسی و فرانسوی در تقابل با روسیه و حمایت ظاهری از اوکراین، چندان سخت به نظر نمیرسد.