جزئیات قرعه‌کشی فروش خودرو‌های وارداتی/ ثبت درخواست ۹۵ هزار نفر برای ۱۰ هزار خودرو قیمت انواع برنج در میادین و بازار‌های میوه و تره بار اعلام شد پیش بینی قیمت طلا و سکه فردا یکشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۴ معتمدیان: تبعیض منطقه‌ای در قطعی برق وجود ندارد / افزایش ساعات قطعی برق خارج از برنامه به علت فشار به شبکه برق است ازسرگیری پرواز‌های منظم باکو–تهران از اول سپتامبر رئیس کمیسیون عمران مجلس: خط انتقال آب طالقان مهرماه به تهران و البرز می‌رسد پیش‌بینی قیمت طلا و سکه فردا پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ / بازار طلا همچنان تحت تاثیر دلار طرح جدید فروش اقساطی خودرو ریسپکت مرداد ۱۴۰۴ + شرایط فروش قرعه کشی ایران خودرو آغاز شد + آمار تالار شیشه‌ای قرمز شد/ یازدهمین افت پیاپی بازار سرمایه طلای بورسی از مالیات بر عایدی سرمایه معاف شد وزیر راه: کاهش تراز آب خزر معیشت ساحل‌نشینان و کشتیرانی را تهدید می‌کند مدیرکل صمت استان تهران: امسال سال سختی برای بخش صنعت است دستور بانک مرکزی برای فعالیت شبانه‌روزی ۴ بانک مجوز پرواز هواپیما‌های MD به نجف صادر شد

رابطه افزایش قیمت دلار با تورم چیست؟

وقتی ارزش پول ملی کشوری کاهش می یابد، معنی اش افزایش قیمت کالاهای وارداتی است. طبیعی است که انتظار داشته باشیم در کشوری که سهم کالاها وارداتی زیاد است افزایش قیمت کالاها یا همان تورم را داشته باشیم.
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۹ - ۲۰ خرداد ۱۳۹۸ - 2019 June 10
کد خبر: ۱۳۲۴۶

به گزارش راهبرد معاصر ، به نظر قضیه بدیهی است، پس چرا کسانی مثل هواداران مکتب اتریش دائم حرف از پولی بودن تورم می زنند و می گویند تورم ناشی از بالا رفتن عرضه پول در اقتصاد است و افزایش قیمت ارز عامل تورم نیست؟

 

استدلال آنها اینست که اگر بیش از مقدار کالا و خدمات در اقتصاد پول تزریق کنیم، در برابر میزان کالاهای ثابت، پول بیشتری گردش خواهد کرد و قیمت ها بالا می رود. در مورد فقره افزایش قیمت دلار هم اگر حجم پول در اقتصاد "ثابت" بماند، افزایش تورم نخواهیم داشت و تورم همچنان پدیده ای "پولی" است! اجازه دهید توضیح بیشتری بدهیم.

 

وقتی فروشنده می بیند به دلایلی مثل افزایش قیمت ارز یا دیگر نهاده های تولید، بهای تمام شده فلان کالا برایش بالاتر تمام شده می شود، قیمت پیشنهادی اش را بالا می برد (به زبان اهل بورس همان اَسکینگ پرایس)، ولی از آن طرف قیمت کالا باید متناسب با خواست و توان مشتری هم باشد (بیدینگ پرایس). اگر قیمت بالاتر از حد مقبول مشتری باشد، اساسا مبادله ای صورت نمی گیرد، اینجاست که تولیدکننده باید حاشیه سودش را قربانی کند تا بتواند جنسش بفروشد. راه های دیگری هم هست از کیفیت محصولش بزند، کارایی تولیدش را بالا ببرد تا بهای تمام شده را کاهش دهد یا در نهایت به فکر عوض کردن شغل اش باشد. القصه، قضیه اینست که قضیه دو سوی عرضه و تقاضا دارد و یک طرف نمی تواند تعیین کننده باشد و این در مورد تمامی محصولات موجود در اقتصاد صادق است.

 

باری، اگر حجم پول ثابت بماند، در سطح کل اقتصاد بعضی کالاها بخت این را دارند که کسانی حتی با قیمت بالاتر هم خواهان آنها باشند، ولی این به آن معناست که پول کمتری برای خرید بقیه کالاها باقی می ماند و آن کالاها باید با قیمت پایین تری فروش بروند یا مشتری نخواهند داشت. افزایش در قیمت بعضی کالاها به معنای کاهش در قیمت کالاهای دیگر است و برآیند کل تغییر نخواهد کرد. اما پس چرا شاهد افزایش قیمت ها در اقتصاد بعد از افزایش قیمت ارز ایم؟

 

اینجا هم پای پول در میان است! نخست آنکه توجه داشته باشیم افزایش قیمت ارز معلول تورم است نه علت آن، وانگهی باید در نظر داشت عرضه پول (نقدینگی) طی این سال ها و در همه دولت ها همواره با نرخی کم و بیش ثابت در حال افزایش بوده است (دوست فرزانه جناب دکتر ناظران به خوبی با ارقام این را نشان داده این افزایش یا باید به صورت تورم خود را نشان دهد یا با نرخ رشد اقتصادی "واقعی" متناسب خنثی شود. می بینیم که به روشنی چنین نبوده است، نه رشد اقتصادی متناسب با این افزایش عرضه پول را داشته ایم و نه تورم محقق شده به این مقدار نزدیک بوده است (در این سال ها رشد نقدینگی در دورانی بالاتر از 38 درصد بوده و از قرار به طور متوسط چیزی حدود 25 درصد است که برای جواب دقیق باید محاسبه کرد) و نه هردو. از این جهت چیزی که در واقع بعد از واقعی شدن قیمت ارز رخ می دهد، بیش از تورم آشکار شدن مصیبتی است که با آن زندگی می کنیم، ولی از ان بی خبر بوده ایم. می توان از تشبیه یک فیلسوف تپل استفاده کرد و گفت، افزایش شدن قیمت ارز مثل آن صحنه کارتون های تام و جری است که گربه به سر پرتگاه می رسد اما بی حواس به مسیرش ادامه می دهد. بی خیالِ این که زیرش خالی شده است. اما درست آن زمانی که پایین را نگاه می کند و می بیند چیزی زیرش نیست، سقوط می کند. افزایش قیمت ارز در واقع همان لحظه نگاه کردن به زیر پاست نه عامل پرت شدن از پرتگاه! والله اعلم.

امیرحسین خالقی

ارسال نظر