مذاکرات هسته‌ای به کدام سمت‌وسو می‌رود؟-راهبرد معاصر
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی: قطعنامه شورای حکام تعاملات میان ایران و آژانس را نادیده گرفته است قطعنامه شورای حکام علیه ایران تصویب شد پاسخ ایران به قطعنامه آژانس؛ راه‌اندازی مجموعه قابل‌توجهی از سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته والری زالوژنی: جنگ جهانی سوم رسماً آغاز شده است وزیر خارجه ایران: عملیات وعده صادق ۳ علیه اسرائیل حتما انجام خواهد شد بیانیه مشترک ۷+۱ کشور در حمایت از ایران در نشست شورای حکام کمال خرازی: رای دیوان بین‌المللی کیفری در صدور حکم بازداشت نتانیاهو رسواکننده غربی‌هاست نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد شهردار یک شهر در ایالت میشیگان: برای دستگیری «نتانیاهو» و «گالانت» آماده‌ایم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران آغاز فعالیت عراقچی در شبکه اجتماعی بلواسکای واکنش‌ها به حکم دادگاه لاهه برای بازداشت نتانیاهو بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی درباره برجام ادعای اتحادیه اروپا: اقدامات هسته‌ای ایران «توجیه غیرنظامی معتبر» ندارد عراقچی: ایران به گام غیرفنی اروپا پاسخ مناسب می‌دهد
غلامحسین خورشیدی، کارشناس سیاست خارجی در گفتگو با «راهبرد معاصر» پاسخ می‌دهد؛

مذاکرات هسته‌ای به کدام سمت‌وسو می‌رود؟

غلامحسین خورشیدی، کارشناس سیاست خارجی با اشاره به گزارش جدید آژانس و قرابت زمانی آن با نشست شورای حکام، گفت: اعتقاد من بر این است که تصمیمات شورای حکام به معنای پایان وضع فعلی نخواهد بود بلکه منجر به تداوم آن می‌شود. زیرا تداوم وضع موجود بیشتر به نفع غربی‌ها خواهد بود و اصل را بر تداوم وضع موجود خواهند گذاشت. بنابراین درست اینست که ما امتیازهایی که آنها می‌خواهند به آنها ندهیم.
غلامحسین خورشیدی؛ کارشناس سیاست خارجی
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۹ - ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ - 2022 June 09
کد خبر: ۱۳۷۰۲۶

مذاکرات هسته‌ای به کدام سمت‌وسو می‌رود؟

 

به گزارش «راهبرد معاصر»، در ادبیات سیاسی دولت‌هایی که در ادوار مختلف در واشنگتن روی کار آمده‌اند، برای مقابله با کشورهای مخالف خود دو ابزار تعریف شده یکی جنگ و دیگری تحریم. اما جنگ افروزی در کشورهای مختلف از جمله عراق، لیبی و افغانستان درس بزرگی به آمریکایی‌ها داده، اینکه نه تنها آمال‌های آن‌ها را برآورده نکرد، بلکه هزینه هنگفتی بر روی دست این کشور گذاشته و در آخرین نمونه  پس از 20 سال با خفت مجبور به ترک افغانستان شدند. همین شد که نه جمهوری‌خواهان و نه دموکرات‌ها دیگر همچون گذشته میلی به توسل به این ابزار نداشته و ظاهرا گزینه ورود به جنگ تازه را تقریبا به بایگانی فرستاده‌اند.

 

 در نتیجه تنها ابزاری که در حال حاضر آمریکا برای اجبار دیگر کشورها به پذیرش خواسته‌های نامشروع خود در دست دارد، تحریم است. در خصوص ایران و برجام هم همین موضوع صدق می‌کند. سال گذشته و با از سرگیری مذاکرات در وین، آمریکا با ژست احیای برجام به صورت غیرمستقیم در مذاکرات حضور یافت. اما حال که نوبت به تصمیم سیاسی این کشور رسیده، حاضر به تن دادن به خواسته‌های مشروع جمهوری اسلامی ذیل برجام نیست، زیرا در صورت پذیرش، تحریم‌های ایران باید برداشته شود و این گونه دست آمریکا ازابزاری برای تحمیل خواسته‌های غیر قانونی خود خالی می‌شود.

 

جمهوری اسلامی البته به خوبی به ماهیت ناپایدار برجام و طرف ناقض آن پی‌برده است و احیای این توافق را بدون گرفتن تضمین‌هایی برای با ثبات کردن آن، بلاموضوع می‌داند.

 

این همان نکته‌ای است که امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در مصاحبه اخیر خود متذکر شد . اینکه توقف مذاکرات نه به بهانه‌های عنوان شده از سوی غرب، بلکه به درخواست‌ها و مطالبات اقتصادی ایران در مسیر تجارت جهانی مربوط می‌شود. در واقع موضوع قرار داشتن سپاه در فهرست به اصطلاح نهادهای تروریستی آمریکا یک مسئله فرعی برای معرفی ایران به جامعه جهانی به عنوان مقصر توقف مذاکرات است.

 

تضمین انتفاع پایدار اقتصادی ایران بواقع از مهم‌ترین موضوعاتی که آمریکایی‌ها حاضر به تن دادن به آن نیستند. قابل تامل آنکه دولت بایدن نه تنها برای اجرای جدی برجام، پس از رفتن خود از کاخ سفید تضمینی نمی‌دهد، بلکه حاضر به تضمین اجرای بدون کم و کاست این توافق در دوره خود هم نیست! رئیس جمهور فعلی آمریکا حاضر نیست حتی مسئولیت اتفاقات احتمالی در خصوص برجام را در دوره خودش را بپذیرد، در نتیجه سوالی که مطرح می‌شود اینکه چرا طرف غربی انتظار دارد جمهوری اسلامی خود را به توافقی تا این حد متزلزل متعهد کند.

 

«غلامحسین خورشیدی» کارشناس سیاست خارجی در گفتگو با «راهبرد معاصر» صحبت‌های ضدونقیض پیرامون مذکرات وین را در فضای سیاسی امری عادی دانست و گفت: ظاهرا طرف اروپایی از جمله جوزپ بورل و انریکه مورا تلاش می‌کنند تا قضایای مربوط به برجام بحرانی نشود، البته این صورت قضیه است. اما باطن موضوع چیز دیگر است اینکه آمریکا و در کل نظام‌های سرمایه داری نظام‌های معامله‌گر و به اصطلاح تاجر مسلک هستند و روابط بده بستانی با محوریت اقتصادی دارند. آمریکا بویژه در حال حاضر درگیر یک رقیب قدرتمند اقتصادی به نام چین است. طبیعتا در تمام مسائلی که در سطح بین‌المللی قصد پرداختن به آن را دارد از جمله در مورد ایران، به رقابت خود با چین توجه دارد. محوریت رژیم‌صهیونیستی هم در این میان مطرح است که یک محوریت ساخته و پرداخته غرب، برای اینکه بتواند در خاورمیانه حضور تعیین کننده داشته باشد، این موضوع هم در تصمیم‌گیری‌های آمریکا موثر است.

 

این کارشناس سیاست خارجی متذکر می‌شود بسیاری از مسائلی که در فضای سیاسی در ارتباط با مذاکرات وین اتفاق می‌افتد، باید به این محورها ارتباط داده شود و اینکه هدف اینست که منافع نظام های غربی بویژه آمریکا تامین شود. خورشیدی بقیه مسائل از جمله خارج کردن سپاه از فهرست نهادهای تروریستی آمریکا را همگی بهانه های غرب دانست و گفت: نظام سرمایه‌داری اگر منافع خود را در تداوم وضعیت کنونی بداند یعنی یک وضعیت بلاتکلیف برای ایران و منطقه، سعی می‌کند این وضعیت حفظ شود.

 

خورشیدی در ادامه تحلیل وضعیت فعلی مذاکرات وین گفت: ما ابتدا باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا در مجموع پایان یافتن تنش سیاسی در منطقه آیا به نفع طرف غربی است یا خیر، به نظر حتی موضوع اتمی شدن ایران نیز بهانه است. زیرا در حال حاضر کشورهایی در آسیا که دارنده بمب اتم هستند از جمله پاکستان و مشکلی هم برای آمریکا ایجاد نمی‌کنند. بنابراین می‌توان بمب اتمی هم داشت و مشکلی هم ایجاد نکرد. اما تنش در منطقه غرب آسیا منافع بسیار گسترده‌ای را برای غربی‌ها دارد و بنابراین آنها نمی‌خواهند این منافع از دست برود. در همین دوره تنش، غربی‌ها نه تنها فروش خوب تسلیحاتی در منطقه داشتند بلکه فضای سیاسی را از طریق دامن زدن به موضوع ایران هراسی به شدت به سمت رژیم‌صهیونیستی سوق دادند. در نتیجه پایان تنش به نفع غرب نیست.

 

این تحلیل گر مسائل سیاسی در خصوص گزارش جدید آژانس و قرابت زمانی آن با نشست شورای حکام گفت: نشست شورای حکام حتی اگر مصوبه‌ای بر علیه ایران داشته باشد، این مصوبه نمی‌تواند پایان دهنده تنش باشد. چون اساسا خاتمه نیافتن بحران فعلی هدف اصلی غربی‌ها بویژه آمریکا است. در نتیجه احتمال اینکه این قطعنامه ضد ایرانی به زودی به یک ثبات منطقه‌ای منجر شود نزدیک به صفر است.

 

خورشیدی افزود در نتیجه اگر بخواهیم در یک تحلیل راهبردی عمل کنیم، چارچوب کلی این تحلیل که دیدن نقاط ضعف و قدرت است و با این چارچوب باید برنامه عمل خود را در قبال آمریکا و غرب بچینیم . خواسته‌هایی که غربی‌ها دارند با پاسخ مثبت ما به نتیجه نمی‌رسد و اگر هم تمام خواسته‌های آنها را بپذیریم، به معنای از دست دادن تمام دستاوردهای ما در منطقه خواهد بود. در نتیجه این موضوع ما را به یک کشور در خود فرورفته با زیر بنای فروریخته اقتصادی تبدیل می‌کند و این حالت بسیار بدتر از ادامه وضعیت کنونی باشد. به‌هرحال ما خیلی مشکلات را پذیرفته‌ایم و اگر دستاوردهایی را که با تحمل این مشکلات بدست آوردیم، را هم از دست بدهیم نتیجه آن به شکل مشکلات ظاهرا داخلی جلوه و دشواری برای کشور ایجاد خواهند کرد.

 

این کارشناس مسائل سیاسی تاکید می‌کند: اعتقاد من بر این است که تصمیمات شورای حکام به معنای پایان وضع فعلی نخواهد بود بلکه منجر به تداوم آن می‌شود. زیرا تداوم وضع موجود بیشتر به نفع غربی‌ها خواهد بود و اصل را بر تداوم وضع موجود خواهند گذاشت. بنابراین درست اینست که ما امتیازهایی که آنها می‌خواهند به آنها ندهیم، زیرا که نوعی خودکشی سیاسی و به تبع آن اقتصادی و اجتماعی خواهد بود.

 

خورشیدی در پیش‌بینی سناریوهای پیش روی مذاکرات وین و برجام معتقداست: بهرحال مواضع طرفین شفاف است لاقل در مورد ایران. جمهوری اسلامی اعلام کرده که از یک حداقل‌هایی کوتاه نمیاید، در مقابل مواضع طرف غربی به رهبری آمریکا هم مشخص است آنها از یک کوتاه نیامدن، یک حداقل مورد قبول خود صحبت می‌کنند.

 

وی در ادامه افزود: شکاف بین ایران و آمریکا بسیار زیاد است. طبیعتا با توجه به چنین فضایی به راحتی هم نمی‌توانیم به اصطلاح صحبت از یک توافق جامع داشته باشیم، که به اختلافات بر سر مسئله هسته‌ای ایران پایان دهد. بر این باورم که اساسا این به اصطلاح بازی، قصدی برای پایان دادن ندارد، بلکه برعکس بنا به اینست که ادامه داشته باشد زیرا منافع غربی‌ها را بیشینه می‌کند. در شرایط فعلی بحث رژیم‌صهیونیستی هم مطرح است که در شرایط فعلی یک محور رها شدنی برای غربی‌ها نیست.

 

خورشیدی در بخشی از تحلیل خود گفت: این را باید در نظر داشته باشیم که روسیه و چین هم در ارتباط با برنامه هسته‌ای ایران و موضوع برجام منافع ملی خود را در اولویت و اصل قرار می‌دهند و منافع ایران را فرع. طبیعتا در یک بده بستان در سطح بین‌الملل آنچه که تعیین کننده رفتار آنها است، منافع ملی خودشان خواهد بود.

 

این تحلیلگر سیاسی متذکر شد: اگر این فضا و این تحلیل رو بپذیریم به نظر من مهمترین مسئله ما این هست که هزینه‌های خود را در سناریوی ادامه شرایط فعلی جستجو کنیم نه در پایان دهی آن. چون تصور نمی‌کنم بتوان روی آن حساب کرد و سناریوها را به شکل‌های دیگری هم درنظر گرفت.این سناریو که موضوع برجام ادامه‌دار خواهد بود را باید اصل بگیریم و سعی کنیم در چنین فضا و چشم اندازی به دنبال منافع حداکثری خود از طریق سیاست‌گذاری‌های مختلف و عمل در منافع مشترک و همکاری با کشورهای چین و روسیه و بخشی از اروپا باشیم.

 

 

 

ارسال نظر