به گزارش «راهبرد معاصر»؛ خزر به عنوان بزرگترین دریاچه جهان و با پهنه ای متغیر از ۲۲۰ تا ۵۵۰ کیلومتر میان پنج کشور حاشیه آن مشترک است. پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی تدوین رژیم حقوقی جدید برای دریای خزر یکی از مهمترین و پیچیدهترین چالش های پنج کشور همسایه این دریا بوده است.
نخستین بار صفر مراد نیازف، رئیس جمهور وقت ترکمنستان برگزاری نشست سران کشورهای ساحلی خزر یا نشست سران کشورهای ساحلی کاسپین را پیشنهاد کرد و هدف از آن تعیین رژیم حقوقی دریای خزر عنوان شد. پس از آن رؤسای جمهور وقت ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان در اردیبهشت ۱۳۸۱ گرد هم آمدند.
کریدورهایی که از سمت قزاقستان به سمت مرز شمال شرقی ایران آمد، از آنجا به تبریز و بعد ترکیه رفت و در ادامه، اصرار گرجستان برای راه افتادن کریدور دریای سیاه به خلیج فارس باعث شده است ایران نقش محوری در منطقه داشته باشد
سران کشورهای حاشیه خزر تاکنون 6 بار گرد هم آمده و بیش از ۵۰ نشست گروه کاری تدوین رژیم حقوقی دریای خزر میان این کشورها برگزار شده است. در مهر ماه ۱۳۹۳ کشورهای حاشیه خزر در آستاراخان روسیه با هم دیدار کردند که نتیجه آن امضای سند مشترک ۱۹ مادهای حاوی اصول کلی برای تدوین کنوانسیون رژیم حقوقی این دریا بود.
البته همسایگان خزر علاوه بر رژیم حقوقی این دریا، اموری از جمله حمل و نقل دریایی، منابع دریای خزر و حفاظت از منابع بیولوژیکی این دریا را با هم به اشتراک دارند که باید برای حل و فصل آن به تبادل نظر بپردارند.
«راهبرد معاصر» به بهانه برگزاری نشست خزر به سراغ مهدی خورسند، کارشناس مسائل اوراسیا رفته و با وی درباره اهمیت این نشست گفت وگو کرده است که مشروح آن بیان می شود.
راهبرد معاصر: لطفاً پیشینه ای از نحوه شکل گیری نشست خزر بیان کنید.
خورسند: نشست خزر بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی کمی جنبه جدی تر به خود گرفت. پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در خصوص نحوه مدیریت دریای خزر دوران های مختلفی، دست کم از حیث حاکمیت ایران بر دریاچه خزر وجود داشت؛ چه در زمان اتحاد جماهیر شوروی و چه بعد از فروپاشی آن. سهم ما در زمان روسیه تزاری به دلیل شرایطی که وجود داشت و نیز جنگ بزرگی که با بریتانیا داشت، حداقلی بود. در زمان اتحاد جماهیر شوروی سهم 50 درصدی میان ایران و جماهیر شوروی برای استفاده از دریای خزر و کشتیرانی در این دریا تقسیم شد، زیرا کلاً دو کشور بودند که بر پهنه خزر حکمرانی داشتند.
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دوره های مختلف سهم های متفاوتی مطرح شد. بعد از فروپاشی شوروی دریای خزر در میان پنج کشور همسایه قرار گرفت. این تصور پیش آمد که قاعدتا باید سهم استفاده هر کشور به یک پنجم یا 20 درصد تقسیم شود؛ اما در دوره های مختلف که موضوع رژیم دریای خزر مطرح شد، شاهد سهم های مختلف گاهی به میزان جغرافیایی که هر کشور بر دریای خزر احاطه دارد، بودیم.
ایران همواره بر سهم 20 درصدی خود تأکید کرده است، اما خیلی از موضوعات در ادوار برگزاری اجلاس خزر گام به گام رو به جلو رفته و بخش هایی از رژیم حقوقی دریای خزر حل شده است.
راهبرد معاصر: در زمینه بهره برداری از منابع دریای خزر رویکرد کشورهای همسایه چگونه است؟
خورسند: در سال 2018 موضوع بهره برداری از منابع دریای خزر مطرح شد و اعضای نشست خزر به جمع بندی رسیدند. موضوع کشتیرانی در دریای خزر نیز مطرح بود؛ اینکه هیچیک از کشورها حق ندارند با پرچم کشور دیگری در دریای خزر بدون اجازه دیگر اعضا کشتیرانی کنند. در اینجا بحث مشاعات نظامی و کشتیرانی نظامی در دریای خزر نیز مطرح است که مورد بررسی اعضا نشست خزر قرار خواهد گرفت.
در زمینه رقابت و نگاه ژئواکونومیکی، سه بازیگر مهم منطقه ای یعنی ایران، روسیه و ترکیه نسبت به دریای خزر چالش هایی با هم دارند. شاید گفته شود ترکیه همسایه اولیه خزر نیست، اما منافع بسیار زیادی در دریای خزر دارد و حتی جنگ قره باغ در سال2020 را نیز ترکیه بر همین مبنا به راه انداخت تا بتواند کریدور یا دالان ترک زبان ایجاد کند. در حال حاضر نیز ترکیه به دنبال ایجاد کریدوری در جنوب ارمنستان است و به شدت به دنبال این بود که با اشغال منطقه ای در ارمنستان فضایی را برای اجرای طرح های ژئوپولیتیکی خود در منطقه ایجاد کند؛ اما این موضوع با هوشمندی ایران و روسیه منتفی شد.
راهبرد معاصر: نقش جمهوری اسلامی ایران را در توازن بخشی به معادلات حوزه خزر چگونه ارزیابی می کنید؟
خورسند: ترکیه به دنبال این است که طرح های منطقه از ایران و روسیه منحرف شود و به سمت آسیای مرکزی، یعنی کشورهای ترک زبان و از آنجا به سمت دریای خزر و جمهوری آذربایجان و سپس به سمت ترکیه تغییر مسیر یابد تا ترکیه به هاب ترانزیتی منطقه و انرژی دریای خزر به سمت اروپا تبدیل شود. نکته ای که حائز اهمیت است، درباره کریدورهای مختلفی است که در ماه های اخیر حول دریای خزر ایجاد شد. روسیه با ارسال نخستین محموله خود به سمت بندر آستاراخان و از آنجا به بندر انزلی و در ادامه به سمت بندرعباس در عمل کریدور شمال به جنوب را راه انداخت.
علاوه بر این، کریدورهایی که از سمت قزاقستان به سمت مرز شمال شرقی ایران آمد، از آنجا به تبریز و بعد ترکیه رفت و در ادامه، اصرار گرجستان برای راه افتادن کریدور دریای سیاه به خلیج فارس باعث شده است ایران نقش محوری در منطقه داشته باشد و قاعدتاً حل شدن رژیم حقوقی دریای خزر سهم بیشتری را برای ایران در نظر خواهد گرفت و جایگاه جمهوری اسلامی را تثبیت خواهد کرد.
آنکارا این را نمی خواهد و عملاً با اجلاسیه قزاقستان، جمهوری آذربایجان و ترکیه (که چندی پیش برگزار شد) به دنبال این بود سهم ایران و روسیه در این کریدورها به کمترین میزان ممکن برسد. البته ترکیه در این مسیر با موانعی هم مواجه است؛ قزاقستان خیلی تمایلی ندارد در تحریم های بین المللی علیه روسیه همراه شود و به طور رسمی اعلام کرد کریدوری که ایجاد شده از قزاقستان به سمت شمال شرقی ایران و از آنجا به تبریز و بعد ترکیه مسیر جدید و ابداعی و پیشنهاد ایران است که از انحصار روسیه درخواهد آمد.
راهبرد معاصر: در زمینه ابرپروژه یک کمربند یک راه چین گزارش هایی وجود دارد که نشان دهنده نقش منفی ترکیه است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
خورسند: بله، ترکیه به دنبال منحرف کردن ابرپروژه یک کمربند یک راه چین است و در اجلاسیه ای که قبل از نشست خزر برگزار کرد در تلاش بود احیای کریدوری که پس از جنگ قره باغ ایجاد کرده بود و از بندر باکو به سمت بندری در قزاقستان و از آنجا به سمت چین می رفت را پیگیری کند. برای آنکارا این موضوع خیلی مهم است که بتوانند کریدورهای پروژه چین را به سمت خود منحرف کنند و مسیرها از ایران و روسیه نگذرد یا به کمترین اهمیت ممکن برسد. برگزاری اجلاسیه سه جانبه ترکیه پیش از اجلاس خزر نشان از برنامه های ترکیه برای انحراف مسیرهای تراتزیتی حوزه خزر و اوراسیا دارد.
اگر ایران بتواند از چنین ظرفیت بالایی به درستی بهره بگیرد، وزن سیاسی و اقتصادی ایران در منطقه و جهان افزایش می یابد و تحریم ایران در فضای بین المللی با چالش مواجه می شود
به همین دلیل نشست خزر به نظر من خیلی مهم است و می تواند نقش بسزایی در خنثی کردن نقشه های ترکیه داشته باشد. ایران و روسیه باید در این فضا نگاه راهبردی و عمیق تری نسبت به تحرکات ترکیه داشته باشند تا سهم آنها در این فضا کاهش نیابد. خزر از لحاظ ژئواکونومیک بسیار حائز اهمیت است و منطقه ای راهبردی به شمار می رود. امروز هم این منطقه به صحنه رقابت میان قدرت ها تبدیل شده است؛ از سویی روسیه، از سویی چین و از سوی دیگر ایران حضور دارند و سه بازیگر مهم ضد نظام استکباری در حوزه پیرامونی خزر هستند. قدرتهای بزرگ نگاه ویژه ای به منطقه خزر دارند و معتقدم بازیگری ایران و روسیه در کسب منافع بسیار مهم است.
راهبرد معاصر: حضور ایران چه تأثیر و عامل محرکی بر نشست خزر دارد؟
خورسند: جمهوری اسلامی ایران همواره به عنوان یکی از پنج کشور عضو نشست در جلسات آن حضور داشته است. در برخی دوره ها حضور جمهوری اسلامی کمرنگ بود، اما این دوره حضور ما به این دلیل پراهمیت است که در دولت سیزدهم نگاه ویژه ای به همسایگان و راهبرد تعامل با همسایگان وجود دارد و این خود باعث شده است اقبال بیشتری از سمت بازیگران دیگر منطقه به سمت ایران شکل بگیرد. تصور کنید این روزها مقام های ترکمنستان به تهران آمدند و با مقام های ایرانی دیدار کردند. در زمینه قرقیزستان و قزاقستان نیز همین اتفاق رخ داد و تاجیکستان و ازبکستان هم دیگر همسایه های ایران هستند که روابط آنها با تهران باید ارتقا یابد تا بتوانیم با همسایگان بیشتری در منطقه تعامل داشته باشیم.
راهبرد معاصر: در زمینه راهبرد دیپلماسی منطقه ای ایران، نشست خزر چه ظرفیتهایی را برای کشورمان شکوفا خواهد کرد؟
خورسند: سفرهای متعدد میان مقام های اشد تهران و مسکو برقرار شده است و ظاهراً ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به زودی به تهران خواهد آمد. این نشان می دهد راهبرد ایران در نگاه به همسایگان اولویت پیدا کرده و ما پاسخ این حسن نیت را از سوی همسایگان شمالی دریافت کرده ایم که سفرهای متعدد انجام شده در هفته های اخیر در این راستاست. دیپلماسی ایران به سمت دیپلماسی اقتصادی با همسایگان حرکت کرده است و دراین فضا می توانیم منافع خود را به حداکثر برسانیم.
بی تردید گسترش دیپلماسی اقتصادی در محیط پیرامونی ایران موجبات گره خوردن منافع اقتصادی همسایگان به ژئوپولیتیک کشورمان را فراهم می کند. ایران امن ترین، کوتاه ترین و به صرفه ترین مسیر ژئوپولیتیک برای همسایگان ما برای دسترسی به شرق و غرب جهان است و باید جمهوری اسلامی ظرفیت های بالقوه خود را به ظرفیت های بالفعل تبدیل کند تا بتواند از این فضا برای منافع حداکثری خود بهره ببرد.
اگر ایران بتواند از چنین ظرفیت بالایی به درستی بهره بگیرد، وزن سیاسی و اقتصادی ایران در منطقه و جهان افزایش می یابد و تحریم ایران در فضای بین المللی با چالش مواجه می شود و ایران هزینه حضور در صحنه بین الملل را به تنهایی پرداخت نخواهد کرد.