به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جنگ اوکراین به عنوان اقدامی برق آسا ناتو و «گروه هفت» را به یک اتحادیه تبدیل کرد؛ ناتویی که چند سال پیش امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه مرگ مغزی آن را اعلام کرد و «گروه هفت» که یادگاری از دهه 1970 میلادی است. بلوک دموکراسیهای پیشرو (D-10) به عنوان شرکای آسیایی و اروپایی آمریکا در تحمیل تحریمهای شدید علیه کرملین گرد آمدند. تمرکز آمریکا در اقدامات روبهجلو نباید تمرکزی معکوس بر اشتباهات دهه 1990 میلادی باشد، بلکه باید محور نوپدیدی برای اواسط قرن بیست و یکم ایجاد کند.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه پیش از شیوع کرونا، اقداماتی علیه زلنسکی انجام داده بود. بر همین مبنا، غرب تصمیم گرفت تا وابستگی خود به روسیه و چین در زمینه تأمین مواد خام و اولیه را کمتر کند و با آنها به مقابله بپردازد. در این مسیر بسیاری از مردم در آمریکای شمالی، اروپا و آسیای شرقی وجود دارند که خواهان آن هستند وضع موجود را تغییر دهند و در زمینه اقتصادی، فناوری، انرژی و دارو به دولتهای خود کمک کنند.
امروز مردم سراسر جهان متوجه این موضوع شده اند اگر آمریکا به برخی کشورها کمک مالی کرده، به دنبال کمک بشردوستانه نبوده بلکه به دنبال افزایش قدرت خود بوده است
برای آمریکا امنیت در حوزه نظامی محدود نمیشود، بلکه مفهوم گستردهتری یافته است و شامل مواد غذایی، تأمین آب و حفاظت از هوا نیز می شود؛ مواردی که بخشی از شاخصهای امنیت کشورها به شمار می رود. آمریکا برای نیل به امنیت کامل دست به ائتلافسازیهای گستردهای زده است.
در دهه 1980 آمریکا میتوانست از قدرت فناوری و اقتصادی شرکای خود استفاده و اتحاد جماهیر شوروی را مهار کند. در چند سال گذشته اتحادیه اروپا به دنبال برقراری روابط نزدیک اقتصادی با چین بوده است و آمریکا در دوران دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق این کشور از شراکت ترنس –پسیفیک خارج شد؛ اما شرکای کلیدی هند و دیگر کشورهای آسیایی روابط خود را با واشنگتن حفظ کردند. آمریکا برای آنکه در برابر چین به توازن لازم برسد، لازم است ابتدا جامعه دموکراتیک خود را بر مبنای ارزشها و ژئوپلیتیک مشترک سامان دهد و سپس منافع اعضای خود را به صورت روشن تقسیم بندی کند. در این صورت دیگر به انرژی روسیه و تولیدات چین نیازی نخواهد بود.
در جنگ اوکراین ممکن است نشانههایی از ابزارهای مالی آمریکا دیده شود. برخلاف اتحاد جماهیر شوروی، روسیه در سیستم اقتصاد جهانی تحت رهبری آمریکا ادغام شده است (ازجمله آن میتوان منتفع شدن از مزایای دلار به عنوان ارز جهانی و بالا بودن سطح اطمینان از سیستم مالی آمریکا را بیان کرد) اما در حال حاضر موضوع اصلی آن است که آیا آمریکا با دارا بودن قدرت اقتصادی و همچنین برخورداری از توان نظامی میتواند رفتار روسیه در قبال اوکراین را تحت تأثیر قرار دهد یا خیر؟
امروز مردم سراسر جهان متوجه این موضوع شده اند اگر آمریکا به برخی کشورها کمک مالی کرده، به دنبال کمک بشردوستانه نبوده بلکه به دنبال افزایش قدرت خود بوده است.
برای آمریکا امنیت در حوزه نظامی محدود نمیشود، بلکه مفهوم گستردهتری یافته است و شامل مواد غذایی، تأمین آب و حفاظت از هوا نیز می شود
در این مسیر کشورهایی همچون چین و سایر قدرتهای متوسط جهان که متحد آمریکا نیستند، ممکن است دست به اقدام جدیدی بزنند. به عنوان نمونه، آنها برای تسهیل تجارت از دلار استفاده میکنند اما در سالهای آتی ممکن است مکانیزمهای جدیدی را جایگزین دلار کنند. هنگامی که شرکا و متحدان قدیمی آمریکا همچون عربستان سعودی و اسرائیل به دنیال یافتن متحدان جدید هستند؛ این موضوع نشان میدهد حتی دوستان و نزدیکان واشنگتن نیز تنها به دنبال محدود کردن خود به آمریکا نیستند.