سفر بایدن به غرب آسیا؛
ادامه‌ی راهبرد منطقه‌ای ترامپ، بایدن را زمین‌گیر می‌کند؟
سفر قریب الوقوع بایدن به غرب آسیا تلاشی گسترده برای اتخاذ یک استراتژی به منظور احیای اتحاد بین برخی از کشورهای عرب با رژیم صهیونیستی علیه ایران است.
به گزارش راهبرد معاصر, سفر قریب الوقوع جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به اسرائیل، کرانه باختری و عربستان سعودی، نخستین سفر رسمی وی به خاورمیانه از زمان بر عهده گرفتن سمت ریاست جمهوری آمریکاست. به نظر می رسد این سفر تغییری شگرف در سیاست های آمریکا در خاورمیانه باشد در حالیکه بایدن تلاش می کند تا استراتژی عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه غنی از نفت با نام «نقطه اتکای آمریکا در آسیا» را که از زمان دولت اوباما آغاز و تا زمان دولت ترامپ ادامه داشت، تغییر دهد.
بسیاری از کارشناسان سیاسی بر این باورند که اوباما و جانشین او اشتباه فاحشی در تغییر رویکرد آمریکا نسبت به خاورمیانه مرتکب شده و ظاهرا باعث تقابل با قدرت نظامی فزاینده پکن شده‌اند.
در بحبوحه تهاجم نظامی روسیه به اوکراین اولویت های سیاست خارجی آمریکا عمیقا تغییر کرد. در پی وقوع بحران در اوکراین، کاخ سفید اقدام به تقویت دوباره اتحاد بلند مدت خود با اتحادیه اروپا و ناتو کرد.
جنگ اوکراین که منجر به شکل گیری بحران انرژی در اروپا و فشار فزاینده متحدان سنتی آمریکا شد، بایدن را مجبور کرد تا به کاهش نفوذ سیاسی آمریکا در خاورمیانه پایان داده و به تشکیل اتحاد متزلزل برای مقابله با تاثیر غالب ایران در منطقه سرعت ببخشد.
به عبارت دیگر سفر بایدن به خاورمیانه ممکن است این امکان را به آمریکایی ها بدهد تا بر گستره وسیعی از موضوعات بحث برانگیز در خاورمیانه، به طور خاص، موضوعات مربوط به ایران و اختلافات عمیق بین متحدان عرب واشنگتن، تمرکز کنند. رسانه های اسرائیلی امیدوارند که یکی از فاکتورهای سفر بایدن به خاورمیانه، تاکید دوباره بر تعهد امنیتی آمریکا در قبال رژیم های متحد با آمریکا در خاورمیانه در مواجهه با تهدیدهای مورد ادعای آنها از سوی ایران باشد.
کاخ سفید همچنین انتظار دارد سفر بایدن به خاورمیانه، شکل گیری یک بلوک به رهبری آمریکا در خاورمیانه را با پیشبرد فرآیند عادی سازی روابط بین اسرائیل و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی تسهیل کرده و دوربرگردانی را برای روابط واشنگتن با کشورهای عرب همچون اردن و مصر ایجاد کند.
به عبارت دیگر، بایدن باید برای کسب پیروزی در انتخابات بعدی ریاست جمهوری و پیاده کردن یک سیاست خارجی موفق، اهمیتی استثنائی را نسبت به پیشبرد اتحاد بین تل آویو و ریاض علیه ایران قائل شود.
گر چه، محرکه‌های این استراتژی جدید در غرب آسیا ظهور کرده، اما استراتژیست های آمریکایی این حقیقت را فراموش کرده‌اند که ایرانی ها دیگر تابع و تسلیم پذیر نیستند. تهران با افزایش روابط خود با چین به عنوان یک قدرت اقتصادی بین‌المللی، و روسیه به عنوان یک قدرت نظامی، اقداماتی حیاتی برای خنثی کردن طرح های بدخواهانه آمریکا و اسرائیل را اتخاذ کرده است.
براساس گزارشی که از سوی نشریه «واشنگتن فری بیکن» منتشر شده، ایران، روسیه و چین قصد دارند یک مانور دریایی سه جانبه را در ماه آگوست به نام «اسنایپر فرونتیر» در دریای کارائیب به میزبانی ونزوئلا برگزار کنند، جایی که تا مدت‌ها حیات خلوت آمریکا بود.
مشخص است که مانور دریایی فوق، ضامن شکل گیری و پیشبرد یک اتحاد سه جانبه علیه آمریکاست و می تواند به شکلی موثر هر گونه طرح خسارت بار سه جانبه آمریکا-رژیم صهیونیستی- کشورهای عرب علیه حاکمیت ایران و منافع منطقه‌ای را خنثی کند.
صاحب نظران معتقدند مسکو و متحدانش یعنی ایران و چین، با گسترش قدرت نظامی خود در نزدیکی سواحل آمریکا در آستانه یک نمایش عظیم از اتحاد خود هستند و بنابراین تفسیر استراتژی خصمانه آمریکا در خاورمیانه به طور کامل، بی فایده و پوچ می شود.
علاوه بر این، ایران اخیرا تصمیم گرفته با کمک عضویت در بریکس که نیمی از جمعیت دنیا را در بر می گیرد، موقعیت ژئواستراتژیک خود را تقویت کند.
در نتیجه، دولت بایدن نباید دیدگاه فاجعه آمیز ترامپ در قبال خاورمیانه را اتخاذ کند که اخیرا مشخص شد شکست مفتضحانه تمام عیاری بوده است. و چنین تلاش های غیرمنطقی، تنها منطقه درگیر بحران خاورمیانه را با تحریک تقابل علیه ایران، به سمت بی ثباتی و آشفتگی هر چه بیشتر پیش خواهد برد.
البته باید به یاد داشته باشیم که گروه های لابی گری اسرائیل در واشنگتن دی سی از جمله «آیپک» می توانند بایدن را برای رقابت با حماقت‌های مرگبار ترامپ، متقاعد کنند./ تسنیم