به گزارش راهبرد معاصر؛ جمشید دموئی، استاد اقتصاد و رئیس دانشکده اقتصاد، امور مالی و حسابداری در دانشگاه لوترن کالیفرنیا است.
دموئی معتقد است دلایل عدم مدیریت دولت در حل مشکلات اقتصادی ریشه در مدیریت ناکارا، عدم وجود قوانین لازم برای کارکرد بهینه سیستم اقتصادی کشور و گستردگی حیطه عملکرد دولت دارد.
وی یادآور می شود که براساس اطلاعات رسمی سالهای اخیر بیشتر از 50 درصد فعالیتهای اقتصادی در دست دولت متمرکز است. اگر به این درصد نفوذ اقتصادی سازمانهای غیردولتی و بنیادها را اضافه کنیم، درصد این تمرکز به مراتب بیشتر خواهد بود.
این اقتصاددان مهمترین مشکل اقتصادی ایران را نفوذ مسائل و خواسته های سیاسی و ترجیح آن به توجه به رفع مشکلات اقتصادی کشور می داند.
وی با تأکید بر توجه بیش از پیش بر اقتصاد و تولید دانش بنیان معتقد است، راهی غیر از تکیه بر تصمیم های دانش بنیان نیست.
دیگر نظرات وی در این خصوص و نیز در مورد راهکارهایی برای حل مشکلات اقتصادی، اجرای رمزریال و... در ادامه در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم می خوانید.
وضعیت اقتصادی ایران را چطور ارزیابی می کنید؟
دموئی: اقتصاد ایران با مشکلات عدیده ساختاری مواجه است. دولت قادر به هدایت نیروها مولد در جهت افزایش تولید، اشتغال، فراهم کردن ثبات اقتصادی و ایجاد رفاه اکثریت مردم نیست.
دلایل عدم موفقیت دولت را می توان در مسائل زیر جست و جو کرد:
مدیریت ناکارا، عدم وجود قوانین لازم برای کارکرد بهینه سیستم اقتصادی کشور، حیطه عملکرد دولت به مراتب گسترده تر از آن است که باید باشد.
شاید شرحی مختصر در خصوص پاره ای از مشاهدات لازم باشد. دولت از نقشی عمده در حیطه عملکرد اقتصادی برخوردار است. ولی این به آن معنی نیست که یک دولت باید تولید کننده و توزیع کننده عمده در یک کشور باشد.
براساس اطلاعات رسمی سالهای اخیر بیشتر از 50 درصد فعالیتهای اقتصادی در دست دولت متمرکز است.
نقش اساسی یک دولت عبارت است از تدوین سیاستهای اقتصادی لازم و کارا، ایجاد قوانین لازم و مورد نیاز، توزیع مجدد درآمد و ثروت، در جهت فراهم آوردن رفاه تمامی اقشار جامعه و رسیدن به عدالت اجتماعی در کشور است. در یک یک این موارد گرفتاریهای فراوان در عملکرد گذشته و حال می توان مشاهده کرد.
مهمترین مشکل اقتصادی را چه می دانید؟
دموئی: مهمترین مشکل اقتصادی ایران نفوذ مسائل و خواسته های سیاسی و ترجیح آن به توجه به رفع مشکلات اقتصادی کشور است.
متأسفانه در غالب جوامع گروههای حاکم سیاسی مسائل اقتصادی را تحت کنترل خود دارند. اما در این جوامع نیازهای اقتصادی موجب آن می شود که در برخی از موارد و شرایط منافع اقتصادی تأثیر مستقیم به سمت گیریهای سیاسی دارد.
به عبارت دیگر انعطاف در سمت گیریهای سیاسی یکی از لوازم پیشبرد اهداف اقتصادی است. در ایران در بسیاری موارد این شرایط همانند یک خیابان یک طرفه است و این به نفع منافع کشور نیست و قدرت انتخاب را برای رسیدن به اهداف اقتصادی محدود و در پاره ای از موارد غیرممکن می نماید.
راهکارهای بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت حل مشکلات اقتصادی ایران را چه می دانید؟
این سه برهه زمانی در رابطه مستقیم با یکدیگرند. شاید مخاطبان شما ندانند که در جوامع بومی آمریکا، قبل از یورش اروپایی ها و نابودی این قبایل، روشی وجود داشت که براساس آن هر تصمیم عمده باید با توجه به شرایط زندگی هفت نسل آینده در نظر گرفته می شد. جای تأسف است که این نگرش انسانی امروزه به آن تبدیل شده که حتی به نیازهای نسل موجود توجه نمی شود. جان کلام اینکه هیچ تصمیم کوتاه مدت و یا میان مدت بدون توجه به پیامدهای بعدی آن نباید گرفته شود. این عمل نیاز به تحلیل و کارشناس خبره در سطوح تصمیم گیر دارد. در هر حال برای ارائه یک پاسخ کوتاه و مشخص باید بگویم که مسائل کوتاه مدت ایران عبارت است از اتخاذ سیاستهای اقتصاد کلان که موجب ایجاد ثبات اقتصادی، افزایش تولید، ایجاد اشتغال و کاهش فقر در ایران شود. مسائل اقتصادی و یافتن راه چاره برای رفع مشکلات همانند ایجاد یک فشار در مجموعه ای از ظروف بهم پیوسته است . هیچ تصمیم اقتصادی صرفاً یک اثر به دنبال ندارد. آثار ناشی در بسیاری از مواقع در جهت مخالف یکدیگر است. اشتباه کار غالب اوقات در ندیدن آثار یک سیاست در تمامی جوانب آن سیاست است. کارشناسی دقیق و آمادگی پذیرش نظرات مخالف اهداف مورد درخواست سیاست گذار هنر سیاست گذاری بهینه است. هیچ وابستگی ذهنی برای رسیدن به اهداف وجود ندارد و بهتر است که تمامی جوانب مورد بررسی قرار گیرد.
این مسأله را در ایران بارها بارها دیده ایم متأسفانه توجه لازم به آن نمی شود.
مسائل میان مدت را باید در ایجاد تغییرات ساختار وسیع در اقتصاد ایران دید. این شامل مشخص کردن حیطه فعالیت های موسسات دولتی و غیردولتی، اصلاحات اساسی در سیستم بانکداری، تغییرات اساسی در سیاستهای مالیاتی، بهبود در قوانین کار و دادن قدرت بیشتر به سندیکاههای کارگری، اصلاحات وسیع در مدیریت سازمانهای دولتی، خصوصی سازی هدفمند شرکتهای دولتی و موسسات غیردولتی، اصلاحات گسترده در زمینه های زیرساختاری کشور و افزایش امکانات راه و ترابری و حمل کالا و گسترش خطوط راه آهن و حمل و نقل داخل شهرها و روستاها و به صورت خلاصه افزایش ظرفیتهای اقتصادی کشور برای رشد و توسعه اقتصادی در چارچوب روشها و راه کارهای متناسب با محیط زیست.
اهداف بلندمدت را باید در رسیدن به تعادل با شرایط محیط زیست، رفع مشکلات آب، اصلاحات اساسی در روشهای متناسب با محیط زیست در کشاورزی و وضعیت گسترش شهرها و روستاها، برنامه ریزی برای رسیدن به جمعیت متناسب با امکانات اقتصادی و رفاه و آسایش خانوارها، سلامت عمومی و گسترش نیروی انسانی به تمامی امکانات علمی و حرفه ای برای رسیدن به تعادل در اقتصادی شکوفا و فراهم آوردن مشارکت تمامی اقشار مردم ایران به ویژه زنان در تمامی سطوح پیشرفت و احراز نقش آن دید.
افزایش نقش سازنده زنان در امور اقتصادی و اجتماعی کشور یعنی به کارگیری بخش مولدی که از آن به صورت بهینه بهره برداری لازم به عمل نیامده است.
روشهای کارا از مسیر کارشناسی لازم بگذراند، از خواسته های مردم به صورت جدی پشتیبانی کند و در مسیر حل آنها کوشش کند
چه توصیه مشخصی به دولت ایران دارد؟
دموئی: توصیه من به دولت این است که از مسائل اقتصادی موجود ارزیابی درست و علمی به عمل آورد. روشهای کارا از مسیر کارشناسی لازم بگذراند، از خواسته های مردم به صورت جدی پشتیبانی کند و در مسیر حل آنها کوشش کند. مدیریت باید براساس اصول علمی و شناخته شده باشد و مدیران باید حائز شرایط لازم باشند. نفوذ فردی و گروهی و جمع آوری آنهایی که در همه مسائل هم نظر هستند باعث حل مشکلات نمی شود و در غالب مسائل به ابعاداد آن می افزاید.
من راهی غیر از تکیه بر تصمیم های دانش بنیان نمی دانم
امسال بر تولید دانش بنیان توجه شد، چه توصیه ای در این خصوص دارید و چقدر آن را در حل مشکلات موثر می دانید.
دموئی: جواب این سوال را می توان در ادامه گفته ها و توصیه های من جستجو کرد. به نظر من راهی غیر از تکیه بر تصمیم های دانش بنیان نیست. جهان امروز، جهانی است که در آن زمینه های علمی تحقیقاتی به صورت گسترده توسعه یافته است. حدس و گمان و وابستگی به یک روش و یا علاقه به استفاده از راه حلهای آزمون نشده و یا آزمون شده و شکست خورده کار به جایی نخواهد برد.
کوشش برای به کارگیری آخرین دستاوردهای علمی لازمه رسیدن به راه کارهاست.
در جهان امروز حتی روشهای گذشته مورد تجدید نظر باید قرار گیرد چون شرایط موجود درهای جدیدی را برای بررسی گشوده است.
در بسیاری از موارد تغییر مدل و ایجاد مدلهای جدید باید مورد نظر قرار گیرد. این در زمینه های اقتصادی همان اندازه نفوذ دارد که در دیگر زمینه های علمی می توان به آن رسید.
استفاده از روشهای دانش بنیان موجب آن خواهد شد که سازمان تصمیم گیرنده آماده پذیرش روشهای جدید و کارساز باشد.
رمزریال وسیله پرداختی کاملاً بدون ریسک است
رمزریال نیاز به چاپ اسکناس را کم کرده و موجب کاهش هزینه بانک مرکزی می شود
پرداختهای محرمانه با رمزریال دیگر محرمانه نخواهند بود
رمزریال که مورد توجه بانک مرکزی ایران باشد، چطور آن را ارزیابی می کنید.
دموئی: ایجاد پول دیجیتال (رمز ریال) به وسیله بانکهای مرکزی در چند کشور انجام گرفته و در بسیاری از دیگر کشورها مورد بررسی قرار دارد. به نظر من این روش در میان کشورهای جهان به صورت گسترده ادامه خواهد یافت.
یک روش برای انجام آن وجود ندارد. در پاره ای از کشورها بانک مرکزی حسابهای افراد و موسسات را می پذیرد و در برخی دیگر این تحول از طریق بانک مرکزی به صورت ترکیبی در همکاری و مشارکت بین بانکهای تجاری و بانک مرکزی انجام می گیرد.
در تمامی این روشها پول دیجیتال ربطی به سرمایه گذاری ندارد و با نمونه های خصوصی آن از جمله بیت کوین و امثال آن تفاوت ماهوی دارد.
این نوع وسیله پرداختی کاملا بدون ریسک است و طرفین یک معامله می توانند وجوه را در زمان معامله رد و بدل کنند.
نیاز به چاپ اسکناس (پول) هم کم می شود و این موجب کاهش هزینه بانک مرکزی خواهد شد. مسیر معامله را می توان همیشه دنبال کرد و پرداختهای محرمانه، به صورت محرمانه نخواهد بود.
این زمینه ها نشان دهنده جوانب مثبت این تحول است.
اما اگر بانک مرکزی به صورت مستقیم، سپرده ها را بپذیرد و ایجاد حساب برای بخش خصوصی و دیگر نیازمندان پرداخت و دریافت انجام بدهد، انی موجب رقابت بین بانک مرکزی و بانکهای تجاری خواهد شد.
عده ای شاید حسابهای خود را به بانک مرکزی منتقل کنند.
تصور اینکه بانک مرکزی یک کشور خود را درگیر پذیرش حسابهایی برای دادن وام بکند بسیار دشوار است.
نتیجه این تحول در این مورد موجب آن خواهد شد که تولید پول به صورت بانکداری اندوخته کسری مورد تغییر قرار گیرد. مقدار زیادی از پول توسط این سیستم بانکداری ایجاد می شود و میزان ذخایر و یا سپرده های اجباری بانکها در بانک مرکزی یکی از بخشهای پایه پولی است.
بنابراین این تغییر موجب تغییر در استفاده از ابزار پولی خواهد شد. البته این تغییرات هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی. در چنین سیستمی امکانات دادن وام از طرف بانکهای تجاری کم می شود و هزینه وامها نیز به این دلیل بیشتر خواهد شد.
جان کلام در آن است که این روش باید مورد کارشناسی دقیق قرار گیرد و آثار مالی و پولی آن مورد توجه قرار گیرد و امکانات آن نیز مورد تحقیق و کارشناسی قرا رگیرد.
برخورد دستوری با اقتصاد راه به جایی نمی برد
تصمیمات اقتصادی پیش از اجرا به صورت همه جانبه مورد بررسی قرار گیرند
سخن آخر؟
دموئی: اقتصاد باید بر پایه های علمی و نتایج به دست آمده از تجارب فراوان آن در داخل کشور و دیگر نقاط جهان مدیریت شود.
اهمیت تئوریهای اقتصادی را باید بر اساس تحقق آن در رسیدن به نتایج مورد پیش بینی شده از طریق آزمایش و بررسی علمی پایه گذاری کرد.
نیازی به حدس و گمان نیست. دادن دستور راه به جایی نمی برد. بزرگترین مشکل سالهای متوالی از عملکرد مدیریت اقتصادی در ایران این بوده است که یک تصمیم را از نظر تمامی جوانب آن مورد بررسی قرار نمی دهند. این روش چه خواسته و چه ناخواسته را ه به مقصد نبرده و نخواهد برد.
فضای آزاد برای تحقیقات علمی و داشتن امکان برای بیان دستاوردهای تحقیقاتی لازمه رسیدن به نتایج مثبت است. ادامه اشتباهات موجب تکرار اشتباهات خواهد بود./ تسنیم