چرا سفر بایدن به غرب آسیا نتیجه‌ای نداشت؟-راهبرد معاصر
یمن: ناوهواپیمابر را هدف قرار دادیم/سرنگونی جنگنده آمریکایی الجولانی: گروه‌های نظامی در نهاد واحدی ادغام خواهند شد دیدار سفیر چین در ایران با علی لاریجانی بازگشایی سفارت قطر در دمشق پس از ۱۳ سال توضیحات عراقچی در خصوص بازدید از برخی اماکن تاریخی-مذهبی در قاهره آمریکا جایزه ۱۰ میلیون دلاری بر سر الجولانی را لغو کرد فایننشال تایمز: ترامپ به حمایت از اوکراین ادامه خواهد داد جزئیات دیدار الجولانی با هیئت آمریکایی در دمشق هشدار وزیر خارجه عراق: داعش در حال سازماندهی مجدد خود است وزارت خارجه آمریکا زندان قزل حصار و ۴ نهاد مرتبط با تجارت نفت ایران را تحریم کرد گروه‌های مسلح تحریرالشام وارد مرز‌های رقه شدند حمله به کنسولگری اسرائیل در نیویورک تحریم‌های جدید آمریکا علیه ناوگان دریایی پنهان ایران پزشکیان در دیدار اردوغان: کمترین خدشه به تمامیت سرزمینی سوریه، به هیچ وجه قابل قبول نیست دیدار پزشکیان با نخست‌وزیر پاکستان/ دعوت شهباز شریف از رئیس‌جمهور برای سفر به پاکستان
پرونده ویژه سفر بایدن به منطقه، شماره ۱۸؛

چرا سفر بایدن به غرب آسیا نتیجه‌ای نداشت؟

رضا کلهر کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه سفر بایدن نمی‌تواند تبعات خاصی را متوجه منطقه کند، گفت: به نظر نمی‌آید سفر بایدن پیامدهای بسیار اساسی و تکان‌دهنده در غرب آسیا به همراه داشته باشد؛ دلیل اصلی آن نیز این است که وضعیت منطقه به نحوی است که رئیس‌جمهور آمریکا نمی‌تواند با یک سفر یا چند حرکت دیپلماتیک اوضاع را کاملاً متفاوت کند.
رضا کلهر؛ کارشناس مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۶ - ۲۶ تير ۱۴۰۱ - 2022 July 17
کد خبر: ۱۴۲۵۸۹

چرا سفر بایدن به غرب آسیا نتیجه‌ای نداشت؟

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جو بایدن در ادامه تور منطقه ای خود وارد ریاض، پایتخت عربستان شد و از سوی محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور مورد استقبال قرار گرفت؛ همان فردی که زمانی به دلیل قتل جمال خاشقجی، فعال مخالف سعودی مورد غضب رئیس جمهور آمریکا بود.


این روزها آمریکا و دیگر متحدان غربی اش به واسطه جنگی که خود آتش آن را در اوکراین شعله ور نگه داشته و در تنگنای انرژی قرار گرفته اند، تدبیری جز دست کشیدن از نمایش تکراری حمایت از حقوق بشر به ذهنشان نمی رسد. از این رو بایدن به غرب آسیا آمد تا اعراب را با خود همسو کند.


رضا کلهر، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفت و گو با «راهبرد معاصر» سفر بایدن به غرب آسیا را در چارچوب اهداف بزرگنمایی شده ای همانند شکل گیری ناتوی عربی شکست خورده خواند و درباره اهدافی که بایدن با سفر به منطقه دنبال می کرد، گفت: جراید و نوشتارهای منطقه ای و بین المللی هدف بایدن از این سفر را بیشتر اقتصادی خواندند و تلاش می کردند گفته شود رئیس جمهور آمریکا با هدف راضی کردن اعراب به افزایش سقف تولید نفت در اوپک به منطقه آمده است، زیرا این پیش بینی می شود با توجه به وضعیت جنگ اوکراین و مشکلاتی که اوکراین برای اروپا به وجود می آورد، احتمالاً با ورود به فصل سرما، قیمت نفت و گاز افزایش پیدا خواهد کرد.

بایدن سعی کرد وضعیت ارتباط میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی را به نحوی رسمیت ببخشد که از حالت پنهانی بیرون آید و شکل رسمی و علنی به خود بگیرد


وی افزود: بایدن برای اینکه شرکت های آمریکایی از این چالش متضرر نشوند، سعی کرد با افزایش تولید نفت از سوی کشورهای عضو اوپک تا جایی که ممکن است موضوع قیمت سوخت و انرژی را در سال میلادی جاری کنترل کند.

 


این کارشناس مسائل غرب آسیا عنوان کرد: هدف دوم رئیس جمهور آمریکا از سفر منطقه ای اهمیت رابطه میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی به سرکردگی عربستان است و به همین دلیل سفر بایدن به عربستان ختم می شود. به عبارت دیگر بایدن سعی کرد وضعیت ارتباط میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی را به نحوی رسمیت ببخشد که از حالت پنهانی بیرون آید و شکل رسمی و علنی به خود بگیرد.


کلهر گفت: برخی آگاهان هدف سوم را نیز در ارتباط با این سفر ذکر می کنند و آن کنترل جنبش هایی است که ایران در منطقه به وجود آورده است، هدایت می کند و با اهرم های نیابتی خود منطقه را به کنترل خود درآورده است. دولت بایدن نمی تواند این موضوع را بپذیرد که متحدانش زیر چتر تهدیدات  جنبش هایی مانند حزب الله، حماس و انصارالله قرار بگیرد؛ بنابراین سعی می کند به وسیله نیروهای نیابتی خود در منطقه همانند عربستان، قطر و امارات این جنبشها را کنترل کند.

 
این کارشناس مسائل غرب اسیا با بیان اینکه سفر بایدن نمی تواند تبعات خاصی را متوجه منطقه کند، گفت: با وضع موجود به نظر نمی آید سفر بایدن پیامدهای بسیار اساسی و تکان دهنده در غرب آسیا به همراه داشته باشد؛ دلیل اصلی آن نیز این است که وضعیت منطقه به نحوی است که رئیس جمهور آمریکا نمی تواند با یک سفر یا چند حرکت دیپلماتیک اوضاع را کاملاً متفاوت کند. رژیم صهیونیستی برای خود اهداف بلندپروازانه ای ترسیم کرده است که با سیاست های دموکرات ها در آمریکا تطابق ندارد. به همین دلیل رژیم صهیونیستی به بایدن فشار می آورد سیاست هایش را بپذیرد. این در حالی است که بایدن با این سیاست ها نمی تواند توافق داشته باشد.


وی افزود: کشورهای عربی منطقه نیز با محدودیت های بسیار جدی تاریخی و داخلی مواجهه هستند که بایدن با یک سفر نمی تواند آنها را تغییر دهد. به نظر نمی آید سفر بایدن پیامدهای قابل توجه و چشمگیری را متوجه منطقه غرب آسیا کند.


این تحلیلگر سیاسی درباره جریان سازی رسانه ای صهیونیست ها درباره ایجاد «ناتوی عربی» در خلال سفر بایدن به منطقه یادآور شد: ناتوی عربی موضوعی تازه نیست و آغاز آن هم به دوره ریاست جمهوری بایدن مربوط نمی شود. این موضوع قدیمی است و حتی در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون در آمریکا مطرح شده بود. نکته ای که درباره ائتلاف با عنوان ناتوی عربی مطرح است، اینکه مفهوم روشن، مسجل و قابل حصولی نیست که بشود آن را با یک سفر یا احیاناً حرکتی مقطعی در منطق شکل داد. ناتوی عربی دارای ویژگی های خاص خود است و در درون خود اعراب چنین اتحادی به وجود نیامده است که بشود به شکلی از آن به عنوان ناتو یا ائتلاف عربی یاد کرد.

 
وی با ذکر نمونه هایی عنوان کرد: کویتی ها با سعودی ها اختلاف نظرهای جدی دارند، عمان اصلاً دیدگاه های عربستان را درباره منطقه قبول ندارد، قطری ها با عربستان اختلافات ارضی، سیاسی و دیپلماتیک دارند که اینها نشانه آن است با اینکه شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد، باز هم نمی توان ائتلافی با عنوان ناتوی عربی را قابل حصول و دسترسی دید. البته نمی توان آن را نادیده گرفت و رها کرد، زیرا تلاش هایی در این زمینه انجام می شود، اما بعید است در مدت زمان کوتاهی شاهد تشکیل ناتوی عربی باشیم.

 
کلهر با بیان اینکه سناریوهای قابل ترسیمی درباره ناتوی عربی وجود دارد، اما این سناریوها احتمال وقوع بسیار کمی دارند، گفت: اینکه بتوانیم ناتوی عربی در منطقه ترسیم کنیم که عربستان در رأس آن قرار بگیرد و این ائتلاف بتواند تمام سیاست های اعراب را هم جهت کند و حتی در حوزه  نظامی آنها را به وحدت برساند، بسیار بعید به نظر می آید. احتمالاً ناتوی عربی در حوزه اقتصادی قابل حصول تر باشد، یعنی بتوان ائتلاف متشکل از کشورهای عربی داشت که در جهت گیری های اقتصادی میان تمامی کشورهای عربی اتحاد جزئی شکل بگیرد؛ اما آنچه ممکن است شکل بگیرد، از آنچه در شورای همکاری خلیج فارس می گذرد خیلی قوی تر نخواهد بود.


این کارشناس مسائل غرب آسیا به بهره برداری رژیم صهیونیستی از سفر بایدن به منطقه پرداخت و تصریح کرد: واقعیت این است هدف اصلی سفر بایدن و مقام های آمریکایی به منطقه نزدیک کردن رژیم صهیونیستی به کشورهای عربی است. آنها به نحوی قصد دارند با دادن وعده و وعید به کشورهای منطقه آنها را آرام نگه دارند تا رژیم صهیونیستی بتواند توسعه پیدا کند. البته اعراب هم به این موضوع پی برده اند، آن را به خوبی درک می کنند و وعده های آمریکا را می شناسند. با وجودی که ما حاکمیت های عربی را از نوع وابسته می دانیم، ولی همین حاکمیت ها شناخت قابل توجهی از سیاستهای آمریکا در منطقه به دست آورده اند.


وی افزود: هر چند آنها مجبور هستند به دلیل مسائل اقتصادی و جهت گیری توسعه ای خود از سیاست های آمریکا چشم پوشی کنند یا آنها را کاهش دهند، ولی در مجموع متوجه این مهم هستند که سفر رئیس جمهور یا دیگر مقام های آمریکا به غرب آسیا بیشتر برای منافع رژیم صهیونیستی است. به همین دلیل این سفرها خیلی تأثیرگذار نیست، ولی تا اندازه زیادی می تواند به صهیونیست ها فرصت های قابل توجهی بدهد که تل آویو در حال بهره گیری از این فرصت هاست.

ریاض فکر می کند سفر رؤسای جمهور مختلف آمریکا به این کشور می تواند امتیازاتی در اختیار آنها قرار بدهد. گمان سعودی ها بر این است که با اهرم نفت و حضور در منطقه و فشاری که بر اوپک و بازار نفت می آورد، بتواند از این وضعیت به نفع سیادت خود استفاده کنند


کلهر گفت: سفر رئیس جمهور آمریکا تا اندازه زیادی برای عربستان حائز اهمیت است. نخست، اینکه عربستان همواره به دنبال آن بوده که سیادت خود را نسبت به دیگر کشورهای منطقه حفظ کند. در واقع، عربستان به دنبال ایجاد هژمونی سعودی در منطقه است. سفر بایدن به این کشور کمک می کند تا سعودی ها بتوانند هژمونی خود را در منطقه حفظ کند. دوم، اینکه وضعیت نفت عربستان در تولیدات نفت جهانی تعیین کننده است. آمریکایی ها با وجودی که خود دارای نفت قابل توجهی هستند، اما دائم در وضعیت بازار چشمشان به نفت عربستان است.

 
وی افزود: ریاض فکر می کند سفر رؤسای جمهور مختلف آمریکا به این کشور می تواند امتیازاتی در اختیار آنها قرار بدهد. گمان سعودی ها بر این است که با اهرم نفت و حضور در منطقه و فشاری که بر اوپک و بازار نفت می آورد، بتواند از این وضعیت به نفع سیادت خود استفاده کنند.


این کارشناس سیاسی درباره تغییر موضع آمریکا در قبال عربستان، ادعاهای حقوق بشری آمریکا به ویژه در قبال عربستان را مضحک توصیف کرد و گفت: آمریکایی ها از موضوع حقوق بشر به عنوان مستمسکی علیه کشورهایی که با آنها روابط تیره و تار دارند، استفاده می کنند. در واقع برای آمریکا موضوع حقوق بشر در دیگر کشورها به صورت جدی مطرح نیست. آمریکایی ها هیچ گاه در سیاست های کلی خود موضوع حقوق بشر را به عنوان اهرم اساسی یا عامل تأثیرگذار در روابط خود قلمداد نکردند.


وی افزود: ادعاهای حقوق بشری آمریکا بیشتر در قالب شعار و قطعنامه های توخالی صادر می شود. با وضعیتی که عربستان در منطقه غرب آسیا و تأثیراتی که در حوزه نفت دارد، موضوع حقوق بشر و کاری که عربستان در این زمینه انجام می دهد، برای آمریکا اهمیتی ندارد. حتی آمریکایی ها در برخی مواقع آمادگی کامل دارند اقدامات ضد حقوق بشری عربستان را تأیید کنند. حقوق بشر برای آمریکایی ها کاملاً اهرم بازی در حوزه سیاست خارجی محسوب می شود و نسبت به عربستان هم همین وضعیت را دارند.

ارسال نظر