به گزارش «راهبرد معاصر»؛ عملیات مرصاد در چنین روزی با رمز «یا صاحب الزمان (عج)» با هدف مقابله با حرکت منافقین و بازپسگیری مناطق اشغال شده، به وسیله نیروهای بسیج و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با پشتیبانی ارتش جمهوری اسلامی در کرمانشاه انجام شد و فوری با درایت و تدبیر فرماندهان ارشد کشورمان؛ آن هم نه از تهران بلکه از صحنه عملیات و دوشادوش رزمندگان جان برکف دست منافقان متجاوز قطع و مرصاد به گورستان آنها تبدیل شد. در حالی که مسعود رجوی، سرکرده منافقان از داخل خاک عراق و بخش امنی عملیات فروغ جاویدان و در اصطلاح ارتش آزادی بخش خود را فرماندهی می کرد.
صدام به خیال خام خود این گونه می پنداشت، ایران خسته از هشت سال دفاع در برابر تهاجم نیروهای بعثی آن هم با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ تاب مقابله در برابر هجوم نیروهای تازه نفس را ندارد، خیلی زود تسلیم می شود و تهران را به مهاجمان تحویل خواهد داد، اما مانند همیشه این تصور خیالی خام بیش نبود، زیرا ایران اسلامی هیچ گاه در برابر دشمن غاصب کوتاه نمی آید.
رژیم بعثی ارتشی را که تازه تجهیز کرده بود، از محور جنوب به ایران آورد تا در عملیات سریع بخشهایی از خوزستان را اشغال کند و با انجام عملیات به اصطلاح «فروغ جاویدان» منافقین از غرب بتوانند امتیازات بیشتری در مذاکرات صلح و پس از تخلیه آنجا بگیرند. این بود که با همدستی مسعود رجوی، سرکرده منافقان دست به توطئه ای تازه زدند تا به تعبیر خودشان کاری کارستان در برابر نیروهای خسته ایرانی کنند و بتوانند امتیازات بیشتری به چنگ بیاورند.
رژیم بعثی ارتشی را که تازه تجهیز کرده بود، از محور جنوب به ایران آورد تا در عملیات سریع بخشهایی از خوزستان را اشغال کند و با انجام عملیات به اصطلاح «فروغ جاویدان» منافقین از غرب بتوانند امتیازات بیشتری در مذاکرات صلح و پس از تخلیه آنجا بگیرند
عراق منافقان را به انواع ادوات جنگی از تانک و نفربر تا توپ و انواع سلاح ریز و درشت مجهز کرد. به روایتی منافقان با حدود ۵ هزار نفر ، ۱۲۰ تانک زرهی و ۶۰ نفربر و ۶۰۰ دستگاه انواع خودرو و دیگر ادوات جنگی پیشکشی صدام وارد صحنه شدند و تصورشان این بود که خیلی زود تهران را محاصره می کنند.
صدام گفته بود: بالاخره روزی خواهد رسید برای جنگیدن کسی به کمک آنها نخواهد آمد و بعد از مدتی خواهید دید چگونه مجاهدین خلق (منافقین) به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و همینطور پیوستن مردم ایران را به صفوف آنها خواهند دید.
مسعود رجوی هم گفته بود: چون عراق تا قصرشیرین و سرپل ذهاب پیش رفته است و اینبار نیاز به خط شکنی نداریم به راحتی میتوانیم تا کرمانشاه برویم. در ادامه طبق تقسیمات انجام شده ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید. حالا ایران خیلی ضعیف شده است و مستقیم میرویم و تهران را میگیریم.
رجوی پیشاپیش به خاطر پیروزی تبریک هم گفته بود؛ «مطمئن هستیم پیروزیم و از هم اکنون این پیروزی را به شما و خلق قهرمان ایران تبریک میگویم. ما نباید این فرصت تاریخی را از دست بدهیم. باید حمله و کار را یکسره کنیم. رژیم دیگر نیروی جنگی لازم ندارد و نمیتواند نیروی جبهه را تأمین کند. ملت دیگر از جنگ خسته شدهاند و همه مخالف جنگ هستند و کسی به جبهه نمیآید. کسانی که در جبهه هستند افرادی هستند که آنها را بهزور از شهرها و روستاها دستگیر کردهاند و به جبهه فرستادهاند و میلی به جنگیدن ندارند» حرف هایی که هنوز هم وقتی ملت مسلمان ایرانی به صحنه می آید، از روی کینه و عداوت زده می شود، اما چه خیال خام و چه فکر نابخردانه ای؛ زیرا نخستین خطی که جلوی آنها ایستاد، مردم غیور کُرد بود.
با کمک بسیج، سپاه و ارتش و درایت فرماندهانی ازجمله شهید صیاد شیرازی عملیات فروغ جاویدان شکست خورد و به عملیات پیروز مرصاد تبدیل شد
به ۳۰ کیلومتری غرب کرمانشاه رسیده بودند؛ البته به دلیل این بود که بخش عمده نیروهای ایرانی در جبهه جنوب مشغول مقابله با بعثی ها بودند؛ اما وقتی به غرب کرمانشاه و تنگه چهارزبر رسیدند در برابر گروهی از رزمندگان اسلام که منتظرشان بودند متوقف شدند. نیروهای گردان قمر بنیهاشم تیپ قائم (عج) سمنان هم که آماده بودند از خط مقدم بازگردند و بروند سمنان، شنیدند دشمن در حال پیشروی است و رفتند در تنگه چهارزبر و شبانه در مسیر جاده خاکریز زدند. حدود ۷۰ نفر بودند و هنگام صبح گروه کوچک دیگری از رزمندگان به آنان پیوستند و با کمک دیگر رزمندگانی که در کمین منافقان بودند، جلوی منافقین را سد کردند و مانع از پیشروی آنها شدند.
با کمک بسیج، سپاه و ارتش و درایت فرماندهانی ازجمله شهید صیاد شیرازی عملیات فروغ جاویدان شکست خورد و به عملیات پیروز مرصاد تبدیل شد؛ عملیاتی که یادش هم غرورآفرین است.