به گزارش راهبرد معاصر، این کارشناس معتقد است: تنها ایجاد رابطهای غیررسمی و عملی بین تعیین تکلیف مسائل پادمانی با آژانس از یک سو و نهایی کردن احیای برجام از سوی دیگر می تواند حل کننده مشکل باشد؛ در غیر این صورت، مشکل می توان آژانس را به عنوان یک نهاد فنی و تخصصی که باید از نظر سیاسی بی طرف باشد، از طریق یک توافق سیاسی بین تعدادی از کشورها به انجام یا عدم انجام کاری وادار کرد.
کوروش احمدی در پاسخ به این سوال که این دور از مذاکرات که از روز پنج شنبه آغاز و در روز دوشنبه متوقف شد را چه طور ارزیابی می کنید؟ گفت: به نظر این دور از مذاکرات به نوعی ادامه مذاکرات دوحه بود. به لحاظ شکلی مذاکره غیر مستقیم بین ایران و آمریکا انجام می شد و مدیران سیاسی سه کشور اروپایی حضور نداشتند. در دوحه طرفین موضوعات باقی مانده را به همراه برخی ایده های جدید از سوی اتحادیه اروپا مرور کرده بودند. در فاصله بین دوحه تا وین، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ظاهرا بر مبنای آنچه که در دوحه گذشته بود و مشورت با کشورهای ۱+۵، متنی را که از مارس گذشته روی میز است، کمی تا قسمتی تعدیل کرد و در ۲۱ ژوئیه به ایران و آمریکا ارائه داد. همچنین، بورل طی مقاله ای در فایننشال تایمز قضیه را توضیح داد با این هدف که قدری چاشنی فشار افکار عمومی و فشار دولتها را هم وارد معادله کند.
وی افزود: با چنین مقدمهای، ایران و آمریکا با اطلاع از موضوعات ۴ گانه باقی مانده در متن و با آمادگی و کسب دستورالعملهای لازم در وین حاضر شدند. شواهد و قراین حاکی از آن است که نهایتا نماینده اتحادیه اروپا به عنوان تسهیل کننده و بر اساس برداشت خود از مواضع طرفین راه حل هایی را برای برخی موضوعات باقی مانده وارد متن کرده که به نظر می رسد شامل تعیین تکلیف ۲۷ دوربین برجامی در تاسیسات هسته ایران که خاموش شده اند، نحوه انتقال اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده و به فلز تبدیل شده به خارج از ایران و حل مسئله تضمین های مورد نظر ایران از طریق تضمین تداوم توافقات اقتصادی منعقده بین ایران و شرکت های بین المللی در صورت خروج آمریکا از برجام در آینده باشد. (البته مورد تضمین هم در قطعنامه ۲۲۳۱ و هم در متن برجام ۱۳۹۴ مورد تاکید قرار گرفته است.) متن به عنوان یک متن نهایی ۲۵ صفحه ای به طرفین داده شده و گویا طرفین باید یا آنرا بپذیرند یا رد کنند.
احمدی ادامه داد: به گفته بورل آنچه که باید مذاکره می شد، مذاکره شده و اکنون زمان تصمیم است. بنا به گفته یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ظاهرا این متن برای آمریکا قابل قبول است. در صورت پذیرش طرفین، وزرای خارجه برای اعلام رسمی آن به وین خواهند رفت. این متن در صورت نهایی شدن، مشخص میکند که هر یک از دو طرف چه اقداماتی برای بازگشت به برجام باید انجام دهند.
تجربه سال ۹۴ در مورد حل مسائل پادمانی بین ایران و آژانس
این کارشناس ارشد مسائل بین الملل در پاسخ به این سوال که آیا این امکان وجود دارد که موضوع پادمانی جدا از دیگر موضوعات توافق مورد بررسی قرار بگیرد موضوعی که برخی از مقامات اروپایی مطرح میکنند ولی ایران معتقد است که باید پرونده موضوعات پادمانی نیز حل شود و بعد از آن توافق امضا شود تا مسائل پادمانی به عنوان اهرم فشار از سوی طرف های مقابل علیه ایران به کار گرفته نشود؟ تحلیل شما در این ارتباط چیست؟ اظهار کرد : هنوز تکلیف مسائل پادمانی روشن نشده و این موضوع می تواند یکی از مهمترین موانع بر سر راه باشد. در ارتباط با مسائل پادمانی ما تجربه دور قبلی در سال ۹۴ را پیش رو داریم. در آن دوره مسئله ابعاد احتمالا نظامی برنامه هسته ای ایران یا اختصارا PMD مطرح بود. کاری که در آن دوره شد این بود که به طور همزمان در یک روز، یعنی ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵، هم توافق برجام نهایی شد و هم یک "نقشه راه برای روشن سازی مسائل گذشته و حال برنامه هسته ای ایران" به امضای رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و رئیس آژانس یعنی آقایان صالحی و آمانو رسید.
احمدی با بیان این که جدول زمانی برای اجرای برجام به گونه ای بود که شروع اجرای تعهدات ایران باید از سه ماه بعد شروع می شد و مطابق "نقشه راه"، آژانس فرصت داشت تا طی این سه ماه بازرسی ها و تحقیقات مورد نظر خود را انجام دهد گفت: به عبارت دیگر، برجام و مسائل پادمانی رسما مجزا از هم مد نظر بود، اما عملا به هم وابسته بودند. به این معنی که اجرای توافق برجام عملا و بطور غیر رسمی موکول شده بود به نهایی شدن کار آژانس در مورد PMD. از آنجا که اراده سیاسی غرب بر اجرای برجام بود و اعضای برجام در زمره اعضای اصلی شورای حکام آژانس هستند، توانستند از نفوذ خود برای پیشبرد کار به نحو مورد نظر اطمینان یابند.
نقشه راه توافقی بین ایران و آژانس در خلاء امضا شده است
وی با بیان این که در ماه مارس گذشته نیز یک "نقشه راه" بین ایران و گروسی، مدیر کل کنونی آژانس، که به تهران سفر کرده بود، امضا شد و قرار شد که ایران طی یک دوره زمانی مشخص به سوالات آژانس در باره سه سایت مورد نظر پاسخ دهد. ایران پاسخ ها را ارائه کرد اما متاسفانه آژانس این پاسخ ها را غیر معتبر دانست و در شش ژوئن قطعنامه ای در این مورد به تصویب شورای حکام آژانس رسید که کار را مشکل تر کرد، خاطر نشان کرد : مسئله این است که آن "نقشه راه" در ماه مارس به نوعی در خلاء و بدون اینکه توافقی برای احیای برجام در کار باشد، امضا شده بود و کشورهای ذی نفوذ در آژانس ظاهرا دلیلی برای استفاده از نفوذ خود نمیدیدند و در نتیجه کار به جایی نرسید.
تنها ایجاد رابطهای غیررسمی و عملی بین تعیین تکلیف مسائل پادمانی با آژانس از یک سو و نهایی کردن احیای برجام از سوی دیگر می تواند حل کننده مشکل باشد.
این کارشناس ارشد مسائل بین الملل در این ارتباط تاکید کرد: به عبارت دیگر، تنها ایجاد رابطهای غیررسمی و عملی بین تعیین تکلیف مسائل پادمانی با آژانس از یک سو و نهایی کردن احیای برجام از سوی دیگر میتواند حل کننده مشکل باشد. در غیر این صورت، مشکل می توان آژانس را به عنوان یک نهاد فنی و تخصصی که باید از نظر سیاسی بی طرف باشد، از طریق یک توافق سیاسی بین تعدادی از کشورها به انجام یا عدم انجام کاری وادار کرد. به ویژه به نظر می رسد که سه کشور اروپایی در این مورد حساسیت زیادی دارند؛ چه اینکه سه روز قبل با صدور بیانیه ای مشترک در این مورد خواستار خودداری ایران از طرح مسائل فرابرجامی شدند که اشاره ای به این موضوع بود.
مسائل پادمانی امروز شاید مشخصتر و دشوارتر از مسائل ۱۳۹۴ باشد
احمدی در این زمینه تاکید کرد : لذا در این رابطه باید فرمولی یافته شود که هم کار انجام شود و هم اصل بی طرفی و غیر سیاسی بودن آژانس آشکارا و در پیش چشم جهانیان دچار خدشه نشود. البته شرایط امروز با شرایط سال ۹۴ از جهاتی متفاوت است. از جمله اینکه مسائل امروز شاید مشخصتر و دشوارتر از مسائل آن زمان باشد و دیگر اینکه این بار گروسی مدیر آژانس است و آن زمان آمانو که شخص ملایمتری بود./ایسنا