فضاسازی دوگانه غرب‌گرایان از تعریف «زن، زندگی، آزادی»-راهبرد معاصر
«راهبرد معاصر» گزارش می‌کند؛

فضاسازی دوگانه غرب‌گرایان از تعریف «زن، زندگی، آزادی»

با وجود فضاسازی گسترده رسانه‌های غربی از مفهوم «زن،زندگی، آزادی» علیه کشورمان، زنان سیاستمدار و پایبند به ارزش‌های خانوادگی در اروپا کم نیستند و جای شبهه باقی نمی‌ماند که مذهب، ازدواج و تربیت فرزند مانعی برای پیشرفت و زندگی اجتماعی یک زن نیست. با این تفاسیر شاید پذیرفتن این واقعیت برای غرب‌گرایان داخلی سخت باشد که حتی اروپا نیز بر سرانگشت افراد دین‌دار و خانواده‌مدار می‌چرخد.
علیرضا رضوانی؛ کارشناس مسائل اجتماعی
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۸ - ۱۸ مهر ۱۴۰۱ - 2022 October 10
کد خبر: ۱۵۳۶۸۴

فضاسازی دوگانه غرب‌گرایان از تعریف «زن، زندگی، آزادی»

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ شاید بتوان گفت تا همین اواخر یکی از مهم ترین سرخط خبری رسانه های اروپا پرداختن به موضوع انتخابات عمومی ایتالیا و نتیجه حیرت انگیز آن بود. صرف نظر از اینکه این کشور با داشتن اقتصادی بزرگ و داشتن نیروی سیاسی مهم در اروپا نقش آفرینی می کند، نتیجه انتخابات اخیر از جهاتی به موضوعاتی دیگر مرتبط می شود که از جریان اصلی کمی فراتر می رود.


یکی از موضوعات مهم، این است که برای نخستین بار زنی سیاستمدار در عرصه سیاسی این کشور به قدرت می رسد و نقش نخست وزیری را برعهده گیرد. همین موضوع باعث می شود واکاوی نقش زنان در ساز و کار سیاسی اروپا و بیان مناسبات آن با حضور سیاسی اجتماعی زنان دیگر مناطق، ازجمله غرب آسیا موضوعی با اهمیت و ضروری تلقی شود.


بررسی چند نمونه تاریخی

موضوعی که همواره شرق و غرب بر آن تأکید و با فضاسازی رسانه ای خود آن را ترویج می کنند، این است که هیچ گاه زنان به اندازه وضع موجود غرب در زندگی اجتماعی، مترقی و آزاد نبوده اند و این مدرنیته بوده که به آنان عزت بخشیده است. البته پر بیراه هم نیست این سخن، به راستی مدرنیته زنان را از فطرت خود دور کرد و نقش طبیعی اصلی آنان را فرع و فرع را اصل جلوه داد.

تومیریس، کسی که در قبایل سکاها رشد کرد و کوروش هخامنشی را شکست داد، ولی طبعاً به دلیل فضاسازی رسانه ای غرب، با وجود تأثیرگذاری بیشتر، کمتر مورد اقبال رسانه ها و محافل دانشگاهی غرب قرار گرفته است


به عبارتی زنی که تا پیش از این به نقش آفرینی خود در نظام خانواده به لحاظ بُعد حمایتی و تربیتی خود افتخار می کرد، حال باید به جلوه نمایی در صحنه های تجاری و سیاسی مفتخر باشد. با وجود این، به گونه ای نبوده است که اصولاً زنان در دوره ماقبل مدرنیته و رنسانس هیچ نقش و تأثیری در اجتماع بشری نداشته و یکسره مسیر گوشه گیری طی کرده باشند. در این زمینه می توان نمونه های آشکاری را بیان کرد که تعدادشان کم نبوده است.

 


یکی از مشهورترین و مهم ترین نمونه های زنان اعجاب برانگیز در غرب ماقبل مدرن به لحاظ تأثیر اجتماعی، ژان دارک بود؛ کسی که با رهبری سیاسی اجتماعی خود و حضور در جنگ فرانسوی ها با بریتانیا، هنوزهم حیرت و تحسین مورخان و جامعه شناسان را برمی انگیزد. او از این جهت با نمونه شرقی آن (طبعاً به لحاظ جغرافیایی) قابل قیاس است. تومیریس، کسی که در قبایل سکاها رشد کرد و به فرمانروایی ماساگت ها رسید، کوروش هخامنشی را شکست داد، ولی طبعاً به دلیل فضاسازی رسانه ای غرب، با وجود تأثیرگذاری بیشتر، کمتر مورد اقبال رسانه ها و محافل دانشگاهی غرب قرار گرفته است.


نادیده گرفتن زنان تأثیرگذار صدر اسلام و دوره های بعد از آن از سوی شرق و غرب بسیار برجسته است و این نظر بیشتر نمود می یابد، زمانی که دانسته شود حرکت علمی و اجتماعی زنان مسلمان از بدو اسلام و نقش آفرینی همسران اهل بیت (علیهم السلام) و بانوان اصحاب پیامبر (ص) آغاز شده و در تاریخ اسلام کمابیش تداوم یافته است.

 
بررسی چند نمونه معاصر

با وجود تبلیغات گسترده و واژگون نمایی واقعیت ها به وسیله رسانه های جریان غرب، بیان مواردی از زنان برجسته، خالی از لطف نیست. از ملکه الیزابت دوم که مدت زیادی از درگذشت وی نمی گذرد، اگر بگذریم می توان به بالاترین و مهم ترین مقام اتحادیه اروپا پرداخت، یعنی اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا. مهم ترین موارد حیات اجتماعی وی عضویت در حزب دموکرات مسیحی آلمان و البته که او مادر هفت فرزند است. این دو بُعد، یعنی ورود مذهب در سیاست و مادر بودن در عین سیاست ورزی، می تواند پیام های ضمنی زیادی برای غرب زدگان داخلی داشته باشد.


وقتی نام حزب دموکرات مسیحی آلمان به میان می آید، شاید کمتر موردی به اندازه آنگلا مرکل، صدر اعظم پیشین آلمان به ذهن متبادر شود. او نیز همانند فون در لاین در حزبی با گرایش های مذهبی عضویت دارد و مهم تر اینکه یک پژوهشگر شیمی بوده است و دکترای شیمی کوانتوم را پیش از ورود به عرصه سیاست کسب کرد. همان گونه که مشخص است در این مورد نیز همگامی مذهب، علم و سیاست منافاتی با هم ندارد.


آخرین زن سیاستمداری که می توان به آن پرداخت، جورجیا ملونی نخست وزیر احتمالی ایتالیاست که حزب متبوعش به تازگی توانست بالاترین میزان آرا را در انتخابات عمومی کسب کند. او نیز خود را یک مسیحی معرفی کرده، متأهل است و فرزند دارد.
مشکل غرب زدگان داخلی دین، ازدواج و فرزندآوری نیست!

وقتی نام حزب دموکرات مسیحی آلمان به میان می آید، شاید کمتر موردی به اندازه آنگلا مرکل، صدر اعظم پیشین آلمان به ذهن متبادر شود. او نیز همانند فون در لاین در حزبی با گرایش های مذهبی عضویت دارد و مهم تر اینکه یک پژوهشگر شیمی بوده است


با بیان این نمونه ها جای شبهه باقی نمی ماند که مذهب، ازدواج و تربیت فرزند مانعی برای پیشرفت و زندگی اجتماعی یک زن نیست. این موارد حتی برای آن دسته از کسانی که غرب را قبله آمال خود قرار داده اند، می تواند درس آموز باشد. البته شاید گفته شود نمونه های یاد شده قابل مقایسه با جامعه ما نیستند، از آن جایی که مذهب در غرب، همسان با مناسبات دینی ما نیست و نمی تواند مورد استناد قرار گیرد. نظر به اینکه در همان اروپا عده ای با همین توجیهات سکولاریسم را رواج دادند و مسیحیت را مانع پیشرفت دانستند، روشن می شود این نمونه ها گرچه انطباق کلی با جامعه ما ندارد، اما بی بهره از واقعیت نیستند.


بُعد دیگر قابل بیان در نمونه های یادشده برداشت ناقص و گمراه کننده غرب گرایان جامعه ما از اروپاست. به عبارتی با تمام نقدهایی که به ابعاد مختلف فرهنگ غربی وارد است، ولی حتی تصور دوستداران غرب از آن، توهمی بیش نیست. شاید پذیرفتن این واقعیت برای طرفداران سکولاریسم سخت باشد که حتی اروپا نیز بر سر انگشت افراد دیندار و خانواده مدار می چرخد.


در نهایت اینکه ناهنجاری ها و ضد ارزش های غرب به هیچ وجه قابل انکار نیست و مطالب بیان شده صرفاً در صدد بیان خیال خام و آرمان پوچ سکولاریسم در ترویج جدایی دین از سیاست و تحقیر نهاد خانواده، آن هم با خطای عمیق شناختی بود.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار