به گزارش "راهبرد معاصر"؛ مسئولیت پذیری و پاسخگویی جزو بدیهی ترین و البته حیاتی ترین ارکان رفتاری یک مدیر در هر ساحت و مقام و جایگاه است. حال اگر این مدیر در قامت معاون اول رئیس جمهوری اسلامی ایران ظاهر شود، توجه به این مختصات قطع به یقین از درجه اهمیتی ویژه و خاص برخوردار خواهد شد.
جهانگیری: مشکلات اقتصادی، فقط ریشه اقتصادی ندارد!
مهر ماه سال جاری بود که معاون اول رئیس جمهور درحالیکه دولت تحت شدیدترین فشار افکارعمومی برای بهبود اوضاع اقتصادی بود به ارائه آدرس غلط به افکارعمومی برآمد و ریشه مشکلات را موضوعات سیاسی دانست: «وضعيت موجود صرفا محصول عوامل اقتصادي نيست. چون اگر محصول عوامل اقتصادي بود، مي شد به اعتبار بعضي سياست هاي شناخته شده اقتصادي و پولي شرايط را بهبود بخشيد. اين يك واقعيت است كه وقتي اعتماد اجتماعي ضعيف ميشود حرف بالاترين مقامات رسمي كشور از يك شايعه در فضاي مجازي اثرگذاريش كمتر ميشود این اشتباه است که فکر کنیم دولت به تنهایی قادر است شرایط موجود را مدیریت کند..»
جهانگیری: رفع مشکلات معیشتی ریشه در گفتگوی ملی دارد!
او در عین حال راه حل دیگری برای رفع مشکلات معیشتی مردم معرفی می کند؛ گفت و گوی ملی. اینکه چرا جهانگیری به جای دستاویز قراردادن موضوعات صرفا سیاسی و جناحی، از چرایی شکست تئوریهای اقتصادی مشاورین دولت سخن نمی گوید؟ و اینکه چرا دلار 4200 که به دلار جهانگیری معروف شد، هیچ منفعتی برای مردم نداشت و تنها جیب دلالان را پرتر کرد؟ سوالاتی ست که پاسخی برای آن ها نیافتیم، جز منفعت های حزبی و مصلحت های سیاسی.
جهانگیری: وضعیت معیشت سخت تر می شود!
جهانگیری در جمع مدیران صنعتی هشدار داد که «اگر برنامه ریزی لازم برای مقابله با تحریمها صورت نگیرد ممکن است سال آینده در کاهش شدیدی در قدرت خرید مردم به وجود بیاید.» آقای معاون اول از احتمال سخت تر شدن معیشت مردم گفت، اما نگفت که غیر از دولت – که بیش از 90 درصد بودجه کشور را در اختیار دارد - چه قوه و یا سازمانی مسئول اصلی رسیدگی به این موضوع است. اگر این زنهار، القای واهمه و تزریق ناامیدی به جامعه نیست، پس در چه فرمت قابلیت تحلیل دارد؟ در نهایت مگر نه اینکه معاون اول و مسئول شماره دو سیستم اجرایی وظیفه امیدبخشی به جامعه و نویددهنده بهبود اوضاع به آحاد جامعه را دارد؟ جالب اینجاست که جهانگیری بارها و بارها از پاشیدن بذر یاس و ناامیدی در جامعه انتقاد کرده بود.
جهانگیری: متوقع نباشید، توان تغییر منشی خود را هم ندارم!
در جلسه تودیع و معارفه وزیر صمت و در 29 مهرماه سال جاری آقای معاون حرف های جالبی مطرح کرد تا حتی همفکران سیاسی خود را هم مقابل خود ببیند:« من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشتهام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهیم.» از ملامت و سرزنش نسبت به مبالغه آقای جهانگیری تا مطرح کردن علامت سوالی بزرگ مبنی بر چرایی عدم کناره گیری جهانگیری از معاون اول رئیس جمهور خروجی رونمایی از بهانه جویی جدید معاون اول رئیس جمهور بود.
معاون اولی که در 96 در قامت کاندیدای پوششی ظاهر شد و با ارائه برنامه های اقتصادی نوید روزهای خوش اقتصادی و معیشتی در صورت همراهی دوباره با دولت تدبیر و امید را به مردم داده بود، در یک بازه زمانی کوتاه به یکباره خود را «آقای بی اختیار» دولت معرفی می کند. شاید تلاش برای حفظ تنها شانس جریان اصلاحات برای توفیق در کارزار انتخابات 1400 جهانگیری را مجبور به تن دادن به مطالبه اردوگاه جریان متبوع خویش کرده باشد
جهانگیری: دولت اختیار بودجه را ندارد!
«اسحاق جهانگیری» در اخرین نمونه از بهانه گیری های پاییزی خود، روز سهشنبه گذشته طی اظهاراتی در مراسم رونمایی از طرحهای فناورانه جهاد دانشگاهی گفته است:برخی با نفوذی که در ریاست جمهوری، سازمان برنامه و بودجهیا مجلس داشتند امروز تبدیل به عضوی از بودجه کشور شدهاند. بودجه آنها اگر در ابتدا یک میلیارد بود، بعد به ۵ میلیارد و در حال حاضر تا ۲۰ میلیارد رسیده است.
جهانگیری با بیان این که آنها قرار نبود از دولت بودجه بگیرند، اظهار داشت: اشکالی وجود ندارد ولی اقدام آنان اراده دولت و نظام نبوده است.
معاون اول رئیس جمهور تاکید کرد: این همه دانشگاه در کشور وجود دارد و قرار نبود فردی دانشگاهی راه اندازی کند و بودجه کمکی بگیرد.
جهانگیری ادامه داد: بسیاری از این شوراها که در کشور وجود دارد از ابتدا محدود بود ولی بعضی از آنها امروز دبیرخانههایی دارند که بودجه های چند ۱۰ میلیاردی است. اصلاح ساختار یعنی این که این موارد حذف شود، مسائلی که در شرایط عادی نمیتوان انجام داد ولی در شرایط سخت امکانپذیر است و اگر دولت یکی از آنها را حذف کرد سروصداها بلند خواهد شد و به دولت خواهند گفت که کوتاه بیاید.
معاون اول رییس جمهوری افزود: دهها دستگاه موازی در کشور درست شده و همه بودجه بگیر دولت شدهاند و کشور و بودجه تحمل این همه دستگاه موازی را ندارند.
نکته عیان و بدیهی اینکه این اظهارات جهانگیری دارای پارادوکس است. او در جایی از اظهاراتش می گوید «اشکالی ندارد از دولت بودجه می گیرند» اما در جای دیگری تصریح دارد که «بودجه تحمل این همه بودجهبگیر را ندارد.»این مهم بیانگر اوج انفعال آقای معاون اول در برابر مشکلات ریز و درشت اقتصادی ست که سبب شده جای خود را حتی در بین اظهارات جهانگیری هم باز کند.
از سوی دیگر، مسئول اول اجرایی کشور، دولتی ست که آقای جهانگیری معاون اول آن است. مگر می شود دولت اختیار بودجه ریزی خود را هم نداشته باشد؟ اگر این چنین است چرا صدای اعتراضی تاکنون از پاستور بلند نشده و به صورت مستقیم ازین نهادها سخن به میان نمی آید؟ دولت مسئول و حافظ بیت المال است و وظیفه دارد از آن مراقبت کند، در غیر اینصورت چه عاملی جز عافیت طلبی و توجه به منفعت های کوتاه مدت سیاسی می تواند سیستم اجرایی را به سکوت وا دارد؟
بهره سخن
جهانگیری از همان ابتدا نیز تلاش کرد نماینده اصلاح طلبان در دولت باشد. او پیش از 96 هم به ابزار جریان سیاسی متبوع خویش مبدل شد، خود را در راه پیروزی روحانی هزینه کرد، و تمام تلاش خود را برای هدایت افکارعمومی و اقناع انها به سوی گزینه ایده آل اصلاحات معطوف نمود. حال که دولت نتوانسته به دلیل سرمایه گذاری بیش از ظرفیت بالقوه بر برجام، مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، آقای معاون نادم از همراهی دولت به جای بیان صادقانه مشکلات با مردم تلاش می کند مسیر را باز هم برای اهداف سیاسی و فاصله گذاری اصلاح طلبان با دولت هموار نماید. آیا جهانگیری باز هم قدص دارد خود را ابزار جریان سیاسی مبتوع خود قرار دهد و یا اینکه این بار انگیزه های فردی بسترساز بهانه گیری های جهانگیری شده است؟
ما چقدر بدبختیم خدایا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!