به گزارش راهبرد معاصر، امارات متحده عربی تلاش دارد اینگونه نشان دهد که به صورت نسبی نیروهای خود را از یمن خارج کرده و تحولی را در استراتژی خود در قبال این کشور در پیش گرفته است. در همین رابطهعقب نشینیهای گسترده و تغییر نقشه توزیع نیروهای اماراتی در این کشور دنبال شده و ابوظبی تلاش دارد خود را از ویترین درگیریهای نظامی یمن خارج کند و البته در عین حال به تعهدات خود در قبال ائتلاف سعودی پایبند بماند. این موضوع بنا به دو علت اساسی دنبال می شود. اول: مانور برای تغییر قواعد درگیریهای منطقهای یمنی و دوم اینکه نشان دهد امارات برنامه ویژه ای دارد که متفاوت از برنامه عربستان در یمن دنبال میشود.
امارات تلاش دارد نرمش قابل توجهی در زمینه موجودیت و نقش خود در یمن نشان دهد. یکی از مسئولان امارات به خبرگزاری فرانسه اعلام کرده است که طرح بازبینی استقرار نیروها مبتنی بر عقبنشینی نیروهای اماراتی بنا به دلایل استراتژیک و تاکتیکی است و تصمیمسازان ابوظبی تلاش دارند مانورهای منتشر شده گذشته در خصوص موضعگیری مجدد نیروهای اماراتی که بدون اعلام رسمی دنبال میشد را مورد تایید قرار دهند.
روزنامه الاخبار لبنان در مقالهای به اشاره به این مطلب نوشت که آنچه که مشخص است، اینکه عقبنشینی نیروهای اماراتی به شکل تدریجی و به صورت قابل توجهی در برخی مناطق دنبال شده و در برخی مناطق نیز به صورت کامل انجام شده و این مناطق به فرماندهی عملیات عربستان تحویل داده شده است. این عقبنشینی ها در عرصه های مبارزاتی خارج از جنوب یمن دنبال میشود. به این ترتیب که نیروهای اماراتی به صورت کامل از شهر مأرب خارج شده و آن را به نیروهای سعودی تحویل داده اند. در همین رابطه تجهیزات عربستان سعودی از جمله سامانههای دفاع موشکی پاتریوت در این منطقه نصب شده و اردوگاه الخوخه که در اختیار اماراتی ها قرار داشت نیز تخلیه شده است. اماراتیها همچنین به میزان قابل توجهی از جنوب بندرالحدیده خارج شده اند، اما همچنین مدیریت این منطقه را در دست دارند. همچنین نیروها و افسران امارات از پایگاه نظامی عصب در اریتره نیز خارج شده اند.
چرا انصارالله در قبال خروج امارات از یمن سکوت کرد؟
این تحولات با وجود اهمیت قابل توجهی که دارد با سکوت جنبش انصارالله یمن و متحدان آن در صنعا دنبال میشود. رهبران انصارالله ترجیح دادهاند به عقبنشینی نیروهای اماراتی هیچ واکنشی نشان ندهند، این موضوع را یک منبع وابسته به جنبش انصارالله به روزنامه الأخبار اعلام کرد.
این منبع میافزاید که انصارالله و متحدانش به جدیت این اقدام اطمینان ندارند و بعید نمیدانند که امارات بار دیگر از این عقبنشینی عدول کند و وارد جنگ یمن شود. نیروهای انصارالله همچنین وجود برخی هماهنگیها در عقب نشینی نیروهای امارات با این جنبش را به کلی رد و تاکید کردند امارات، عقب نشینی نیروهای خود را با آمریکاییها هماهنگ کرده بود.
نقشه عقبنشینیهای امارات از یمن
نگاهی به نقشه عقبنشینی نیروهای اماراتی نشان میدهد که ماهیت این عقبنشینیها شامل سه نوع است:
خروج از دو جبهه اصلی جنگ که برای شکستن مقاومت صنعا مورد توجه قرار داشت. این دو جبهه شامل مأرب و الحدیده است که مأرب به عنوان حیاط خلوت حمله نیروهای متجاوز به پایتخت یمن به کار گرفته میشد و الحدیده نیز ورودی غربی و شریان حیاتی صنعا بود. این دو منطقه از موازنه استراتژیک نظامی قابل توجهی برخوردار بودند، اما نیروهای اماراتی به صورت کامل از مأرب خارج شده و نیروهای خود در الحدیده را تا حد زیادی کاهش بدهند.
کاهش افسران موجود در پایگاه آفریقایی عصب به میزان 75 درصد. این موضوع را آکادمی واشنگتن به نقل از منابع اماراتی مورد تاکید قرار داد و یک مسئول اماراتی نیز دیروز آن را تایید کرد. عصب یک پایگاه امنیتی و آموزشی مناسب برای انجام ماموریت های پشتیبانی در این جنگ به ویژه در ساحل غربی یمن بود.
ابعاد دیگری از این طرح کاهش موجودیت نیروهای اماراتی در جنوب یمن است که پیش از این به عنوان مرکز اصلی نفوذ اماراتیها در این جنگ به شمار می رفت. از جمله این مناطق میتوان به شهر عدن اشاره کرد. البته برخلاف جبهههای شمال این مناطق به متحدان امارات تحویل داده نشده است و اماراتیها 90 هزار جنگجو در این منطقه تربیت کردهاند.
اهداف پشت پرده امارات در عقبنشینی از یمن
در تبیین اهداف چرخش مواضع امارات در جنگ یمن دو موضوع مطرح است:
اول: ترس از تغییر قواعد منطقهای درگیریها که باعث میشود دولت امارات نتواند پیامدهای این تحولات را تحمل کنند. بسیاری از ناظران معتقدند که بروز جنگ ضد ایران در صورتی که جبهه یمن همچنان در جنگ باشد بعید است. از سوی دیگر فعالیتهای نظامی یمن ضد ائتلاف سعودی - اماراتی گسترش پیدا کرده و سلاحهای جدیدی نظیر موشکهای رهگیر و هواپیماهای بدون سرنشین رونمایی شده است و اهداف اساسی و تاسیسات حیاتی تاثیرگذار بر موازنه قدرت نظیر فرودگاه ها و تاسیسات نفتی را هدف قرار دادهاند. ابوظبی تمام پیامهای مربوط به این عملیات را دریافت کرده و به خوبی میداند که توسعه عرصه درگیریها میتواند منابع نفتی، فرودگاه ها، بندرگاه ها و کشتیهای این کشور را نیز تحت تاثیر قرار دهد، به گونهای که امارات تحمل این پیامدها را نخواهد داشت.
به همین علت در شرایط کنونی ابوظبی نیازمند مانور برای جدا کردن خود از درگیری بزرگتر در منطقه است، سیگنال های این موضوع هنگامی رونمایی شد که امارات از اتهام زدن به ایران در حمله به نفتکشهای این کشور در منطقه الفجیره خودداری کرد. تحولات اخیر ثابت کرده که تهران میتواند از جنگ یمن برای وارد کردن هزینههای سنگین به ائتلاف آمریکایی در خلیج فارس استفاده کند و همین موضوع باعث شده ابوظبی سعی کند خود را از این جنگ دور نگه دارد. علاوه بر اینکه هزینههایی که امروز عربستان سعودی در هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی و فرودگاهها پرداخت میکند نیز در این زمینه بیتاثیر نیست.
دوم: نکته دوم اینکه ابوظبی تمایلی به ادامه جنگ بر اساس شرایط و قواعد کنونی ندارد. این موضوع بر اساس چند اصل دنبال میشود که از جمله آنها اختلاف برنامه کاری امارات و عربستان سعودی در یمن است. امارات توجه ویژهای به پروندههای مرتتبط با نفوذ منطقهای و جزایر ایران و سواحل و بندرگاه های خود و روند مبارزه با جریان اخوان المسلمین دارد و وارد درگیری موجودیتی در مرزهای خود نشده است، لذا تمایلی به جنگ طولانی مدت نداشت. از سوی دیگر این کشور در تکیه بر تاثیر جنگ الحدیده برای خروج از باتلاق یمن و رسیدن به راه حل سیاسی جنگ نیز با شکست مواجه شد.
علاوه بر اینها بر اساس اسنادی که اخیراً روزنامه الاخبار لبنان منتشر کرده، علی الکاید سفیر اردن در ریاض از شخبوط بن نهیان سفیر امارات در این کشور شنیده که نسبت به فعالیت های عربستان و تاثیرات منفی این رفتارها بر امارات نگران است. سفیر امارات در آن جلسه که در ابتدای سال گذشته میلادی برگزار شد، تاکید کرده بود که کشورش به دنبال خروج از جنگ یمن است. این موضوع نشان دهنده واقعیتهای سیاسی موجود در امارات و پایبندی آنها به مبانی مطرح شده توسط عربستان است.
علاوه بر تمام اینها واقعیتهای داخلی امارات نیز جنگ را نمی پذیرد. تعداد قابل توجهی از شاهزادههای امارات از جمله محمد بن راشد حاکم دبی محمد بن زاید را تهدید کردهاند که باید ارتباط این کشور را با جنگ یمن در صورت ادامه این جنگ قطع کند.
نکته مهم در تحلیل این مسئول اماراتی این است که باید استراتژی امارات از قدرت نظامی به استراتژی صلح و سازش تغییر پیدا کند، به این ترتیب میتوان گفت امارات از طریق این مانور به دنبال عقبنشینی کامل و چشمپوشی از سلطه خود در جنوب یمن نیست، بلکه همچنان آموزش حدود 90 هزار مبارز در این منطقه ادامه میدهد، اما در عین حال تلاش دارد این گونه نشان دهد که استراتژی خود را در مشارکت در این جنگ پرهزینه تغییر داده است. علاوه بر اینکه ابوظبی تلاش دارد پیامدهای بدنامی ناشی از جنایتهای صورت گرفته در جنگ الحدیده را نیز از دامن خود پاک کند.
ماهیت اختلافات بن زاید و بن سلمان در یمن
گزارشهای غربی در رابطه با مسئله عقبنشینی امارات از جنگ یمن، صحبت درباره تغییر موضع امارات را بیشتر میکند. اما اختلاف میان امارات و عربستان در یمن ممکن است بر سر این مسئله باشد که بن زاید معتقد است که ائتلاف عربستان در جنگ یمن خسارت زیادی متحمل شده و اکنون زمان تقسیم غنایم است.
اینکه امارات در این زمینه محتاطانه عمل کرده و نیروهای خود را از یمن بیرون کشیده، منطقی است. می توان گفت که اختلاف میان عربستان و امارات در رابطه با جنگ یمن، از سال گذشته و با شکست در جنگ حدیده و ناتوانی ائتلاف عربستان به ویژه نیروهای حامی آن از امارات شروع شد. در این چارچوب رسانه های غیررسمی سعودی تاکنون اتهام امارات به کمک به حوثی ها را پنهان نکرده اند.
ناتوانی امارات و عربستان در اشغال حدیده، نتیجه فداکاری های ارتش یمن و کمیته های مردمی بود. این موضوع نشان داد که تجاوزات ائتلاف عربستان به یمن وارد مرحله تغییر استراتژی شده که به سقوط این ائتلاف و صعود ارتش یمن و کمیته های مردمی اشاره می کند. از همان لحظه،عربستان در واکنش به حملات یمن به ریاض و عمق جنوب این کشور که تقریبا به شکل روزانه انجام می شود، هیچ اقدامی نکرده است.
در دشمنی مشترک امارات و عربستان ضد یمن، هریک اهداف و منافع مختلفی را دنبال می کنند و هرکدام گروه های خاص خود را دارند. عربستان شمال یمن به ویژه منطقه صعده را درگیر کرده است.
امارات برخلاف عربستان، از آغاز تجاوزات خود بر سرگسترش نفوذ و منافع حیاتی خود از بندر عدن تا شبوه و سقطری تا شاخ آفریقا و ساحل دریای سرخ شرط بندی کرده است.
نیروهای کمربند امنیتی که امارات در عدن ایجاد کرده است، به گروه های سلفی و گروه هایی از شورای انتقالی در جنوب پیوسته و در استان های عدن و لحج و ابین و ضالع فعالیت می کنند که تعداد همه آنها به بیش از 10 هزار نفر می رسد. امارات به منظور تسلط بر موانع بندرهای نفتی المکلا و الضبه به منطقه نخبه الحضرمیه تکیه کرده است.
نیروهای امارات و سامانه موشکی پاتریوت از منطقه مارب عقب نشینی کرده اند. همچنین تانک ها و بالگردها همراه با صدها نیرو از ساحل دریای سرخ و نزدیکی حدیده خارج و نیروهای عربستان پس از آن وارد این منطقه شدند. نیروهای عربستان پس از رسیدن به مارب، با هواپیماهای بدون سرنشین ارتش و کمیته های مردمی یمن مقابله کرده و سامانه موشکی پاتریوت را به عنوان مقر امارات بمباران کردند. بدون شک، محمدبن سلمان معتقد است که خروج بن زاید از یمن به مثابه یک کمین است. اما از نظر بن زاید، توانایی های ائتلاف عربستان در تجاوز به یمن افول کرده است.
10 عامل عقبنشینی امارات از جنگ یمن
در همین رابطه عبدالباری عطوان تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای به بررسی طرح امارات برای عقبنشینی از جنگ یمن پرداخته و نوشته بود تصمیم امارات برای عقب نشینی تدریجی از جنگ یمن مبتنی بر 10 عامل اساسی است. وی این عوامل را در موارد زیر بر میشمارد:
اول: تحرکات هجومی انصارالله یمن و متحدانش در انتقال جنگ از داخل یمن به خارج از اراضی این کشور و عمق دولتهای متجاوز به یمن تغییر پیدا کرد. این اتفاق به صورت مستقیم یا غیر مستقیم دنبال شده و باعث افزایش نگرانی متجاوزان به یمن شد، علاوه بر این که مشروعیت این جنگ را زیر سوال برده و نگرانی شرکت کنندگان در جنگ نسبت به تحولات و پیامدهای آن را افزایش داد. عملیات حمله به 6 نفتکش در آبهای منطقهای دولت امارات بخشی از این پیام بوده و حملات متعدد به فرودگاه ابها از بزرگترین فرودگاههای عربستان و تعطیلی پروازهای این فرودگاه نیز در بخش دوم قابل بررسی است.
دوم: افزایش قدرت جریان انصارالله یمن و متحدانش که سلاحهای بسیار پیشرفتهای به ویژه در زمینه موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین بمبگذاری شده در اختیار گرفته اند. آنها به این ترتیب موفق شدند قدرت بازدارندگی و تاثیرگذاری در این جنگ را رقم زده و تاثیرات نیروی هوایی ائتلاف متجاوز به یمن را از کار بیندازند.
سوم: اتمام بانک اهداف نظامی و غیر نظامی ائتلاف سعودی و اماراتی و وجود بیش از چهارصد بانک هدف در میان جریان انصارالله که در دسترس موشکهای بالستیک و رهگیر و دقیق این جریان و هواپیماهای بدون سرنشین آنها قرار دارد.
چهارم: افول ملموس توانمندی های دفاعی زمینی و هوایی متجاوزان به یمن که تاکنون 10 میلیارد دلار برای تقویت توانمندی های خود هزینه کرده بودند. از جمله این موارد موشکهای پاتریوت است که ارزش آن بالغ بر 6 میلیون دلار است، اما نتوانست در برابر حملات موشکی جریان انصارالله با موشکهایی که قیمتشان از 1500 دلار فراتر نمیرود مقاومت کند.
پنجم: این نویسنده در بخش پنجم ادله خود به وجود کانال های محرمانه فعال میان امارات متحده عربی و جنبش انصارالله اشاره کرده که البته این موضوع توسط جریان انصارالله به کلی تکذیب شده است. وی گفته که هدف از برقراری این کانال ها ترس ابوظبی و دبی از پیامدهای منفی ناشی از هر نوع حمله موشکی ضد اقتصاد امارات است، چرا که حملات صورت گرفته ضد فرودگاه ابها و ریاض و جده میتوانست در مورد دبی و ابوظبی نیز انجام شود.
ششم: تردید های گسترده در امارات که نشانگر این مطلب است که در صورتی که سرنوشت جنگ یمن یکسره نشود، این کشور نمیخواهد به روند این جنگ ادامه دهد. این رویکرد را در میان حاکمان شارجه و دبی و رأس الخیمه میشد مشاهده کرد، آنها تلاش کردند این تردیدها را به صورت علنی مطرح نکنند.
هفتم: افزایش تعداد تلفات نیروهای جنگجوی اماراتی و کشته و زخمی شدن تعدادی از عناصر خاندان حاکم بر این کشور که برای اولین بار در تاریخ امارات انجام شد.
هشتم: کاهش سطح هماهنگیهای نظامی میان امارات و عربستان در میادین مبارزه که در جبهههای مختلف از جمله المهره دنبال میشود و ناهماهنگی میان آنها مشهود بود.
نهم: شکایت بسیاری از مسئولان نظامی امارات از سطح پایین شایستگیهای ارتش عربستان در میادین مبارزه با وجود تجهیزات پیشرفتهای که آنها در اختیار دارند. یک مسئول عالی رتبه اماراتی در این رابطه در یک جلسه خصوصی با همتایان عرب خود گفت که ما در این جنگ به این نتیجه رسیدیم که ارتش عربستان به معنای واقعی کلمه وجود ندارد.
دهم: دولت امارات دایره مداخلات سیاسی و نظامی فراتر از توان خود را به صورت ویژه در لیبی و شاخ آفریقا و حتی افغانستان افزایش داده و همین موضوع هزینه های این کشور را بالا برده و تعهدات مالی و نظامی و سیاسی آنها را زیاد کرده است.
به همین علت عطوان بعید ندانست که خروج تدریجی امارات از جنگ یمن در نتیجه بازبینیهای سیاسی در سطوح ارشد این کشور انجام شده باشد و پیامدهای این عقب نشینی در میدان های متعدد سیاسی از جمله در سردی مناسبات ویژه این کشور با عربستان سعودی نیز مشاهده شود.
وی با اشاره به اینکه سیاست جنگ افروزی نیابتی در یمن و سیاست مذاکره نیابتی در این کشور با شکست مواجه شده، از عربستان سعودی نیز خواست در سیاست های خود بازبینی کند. چرا که ادامه این سیاستها میتواند هزینههای مادی و معنوی بیشتری برای این کشور داشته باشد و وجهه آن را در جهان اسلام بیش از پیش مخدوش کند.