به گزارش «راهبرد معاصر»؛ از زمان آغاز گفت و گوهای انتقادی میان تهران و کشورهای اروپایی تا ایجاد کانال اینستکس در پاسخ به خروج یکجانبه دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا از برجام، جمهوری اسلامی ایران و فرانسه دارای روابط نزدیک سیاسی و اقتصادی بودند. برای دههها در بازار صنعتی کشور، بهویژه حوزه انرژی و خودرو بخش های دولتی و خصوصی پاریس دارای جایگاه ویژهای بودند.
پیش تر منافع فرانسویها در اقتصاد بزرگ ایران سبب میانجیگری دیپلماتیک این کشور میان تهران- واشنگتن و کاهش تنشها میان دو کشور میشد. در دوران ریاست جمهوری ترامپ، فرانسه در کنار دو عضو دیگر تروئیکای اروپا، یعنی آلمان و انگلیس تمام سعی خود را به کار بست تا علاوه بر باقی ماندن ایران در برجام، کانالهای مذاکره را باز و امیدها را برای بازگشت به بازار ایران زنده نگه دارد.
تداوم تحریمهای یکجانبه وزارت خزانه داری آمریکا و افزایش تدریجی سهم کشورهای شرق آسیا در بازارهای ایران سبب تغییرات جدی در نوع رفتار و سیاستهای کلان این کشور در قبال نظام جمهوری اسلامی شد.
طبق اعلام رسمی کاخ الیزه، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه با برخی زنان که خود را «فعالان حقوق بشر ایران» می خوانند، دیدار و گفت و گو کرد. در این دیدار غیرمعمول، مکرون بدون توجه به روابط رسمی میان تهران- پاریس ترجیح داد با اپوزیسیون خارجنشین (بخوانیدکارمند وزارت امور خارجه آمریکا) رودر رو دیدار کند و خود را حامی ضد انقلاب نشان دهد.
طبق گزارش رسانههای فرانسوی، برنارد لوی راهبردنویس معروف فرانسه که در زمینه مداخله در امور داخلی سایر کشورهای جهان به بدنامی شهره است، زمینه دیدار رئیس جمهور فرانسه و مسیح علینژاد را فراهم کرد.
به نظر میآید حمایت سعودی- تلآویو از جریان های ضدایرانی، بهویژه سلطنت طلبها و نیروهای برانداز سبب ایجاد این انگاره در دستگاه تحلیل الیزهنشینها شده است که باید خط مشی رادیکال درقبال تهران اتخاذ کنند. در نظر پاریس اگر نظام سیاسی ایران به حیات خود ادامه دهد، اهرم فشاری خواهند داشت تا در میز مذاکره با جمهوری اسلامی معامله کنند و اگر به خیالشان تحولات به سمت جنگ داخلی و تجزیه ایران پیش برود، سهم بیشتری نسبت به سایر کشورها به چنگ خواهند آورد.
در حالی که بسیاری از رسانههای جریان اصلی صحبت از دیدار و گفت و گو میان ایلان ماسک و مکرون در نیواورلئان درباره انطباق توئیتر با قوانین اروپایی میکنند، سفر وی به آمریکا روی دیگری نیز داشت. پنج شنبه گذشته رؤسای جمهور آمریکا و فرانسه در مداخلهای آشکار در امور داخلی ایران اقدام به انتشار بیانیهای مشترک کردند و به حمایت از ناآرامیهای داخل ایران پرداختند.
حمایت سعودی- تلآویو از جریان های ضدایرانی، بهویژه سلطنت طلبها و نیروهای برانداز سبب ایجاد این انگاره در دستگاه تحلیل الیزهنشینها شده است که باید خط مشی رادیکال درقبال تهران اتخاذ کنند
این بیانیه ضدایرانی با تأکید بر سه موضوع حقوق بشر، فعالیتهای بیثبات کننده و دست نیافتن ایران به سلاح هستهای منتشر شد. با توجه سلسله تحولاتی که فرانسه در آنها حضوری فعال داشته است، به نظر میآید پاریس به دنبال همراه کردن واشنگتن برای حمایت از نیروهای برانداز است.
فصل سرما برای فرانسه و اروپا در حالی فرا رسیده است که آمریکا به برجام بازنگشته و تهران امتیازی برای بازگشت ثبات به بازارهای انرژی نداده است. در چنین شرایط پاریس به نمایندگی از اروپا به دنبال افزایش فشار به ایران برای توقف حمایت تهران از مسکو و دسترسی شرکتهای چندملیتی به منابع طبیعی کشورمان است.
نیاز فزاینده غرب به منابع هیدروکربن موجب افزایش فشار آنها به کشورهایی همچون ایران، پادشاهی سعودی و ونزوئلا برای افزایش سطح تولید با هدف بازگشت ثبات به بازارهای انرژی در سطوح مختلف سیاسی- اقتصادی شده است.
همزمان با سفر مکرون به آمریکا، فرح به همراه دختر رضا پهلوی در نشست ضد انقلاب در سنای فرانسه حضور یافت. در این نشست نمایندگان مجلس فرانسه با تکرار ادعاهایی همچون نقض حقوق بشر در ایران، حمایت خود را از ناآرامیهای داخل کشور اعلام کردند. به نظر میآید فرانسوی ها پس از برقراری ارتباط با جریانهای مختلف اپوزیسیون، گزینه «سلطنت» را برای تحمیل به حیات سیاسی ایران انتخاب کردند.
نمایندگان مجلس فرانسه با تکرار ادعاهایی همچون نقض حقوق بشر در ایران، حمایت خود را از ناآرامیهای داخل کشور اعلام کردند
نوع پوشش اخبار مربوط به رضا پهلوی و اعضای خانواده وی نشان دهنده موج رسانهای قوی برای بزک کردن چهره سلطنتطلبان در داخل ایران است. با آنکه پاریس خود را بزرگترین حامی دموکراسی و حقوق بشر در سراسرجهان معرفی میکند، اما بیتوجه به نظام خودکامگی پهلوی و شکنجه ایرانیها در زندانهای ساواک به دنبال تحریف تاریخ و برساخت اپوزیسیون وابسته به غرب برای میهنمان است.
حمایت تمام قد پاریس از براندازان و ناآرامیهای داخل ایران موضوعی تک علتی نیست. نیاز غرب به منابع هیدروکربنی ایران با هدف بازگشت ثبات به بازارهای انرژی، ناامیدی از بازگشت شرکتهای بزرگ فرانسوی به بازار ایران، تأخیر در تعیین تکلیف اجرای معاهدات هسته ای طبق توافق سال 2015، لابی صهیونیستی، سعودی و ... از جمله دلایل تهاجمیتر شدن رویکرد فرانسه درقبال ایران است.
«پلیس بد« مذاکرات هستهای حال قصد دارد در نقش «فرشته نجات» مردم ایران ظهور و گزینه مورد نظر خود، یعنی سلطنتطلبان را به حیات سیاسی کشورمان تحمیل کند. پشت تمام شعارهای پر زرق و برق فرانسوی همچون دموکراسی، حقوق بشر و آزادی بیان منافع حیاتی این کشور همچون نفت و گاز و عمق راهبردی پنهان شده است.
غربیها با استفاده از اهرم حقوق بشر به دنبال ایجاد مشروعیت اخلاقی و جهتدهی به افکارعمومی برای حمله رسانهای، تحریم اقتصادی و تهاجم نظامی به کشورهای در حال توسعه هستند تا به این وسیله به تأمین حداکثری منافع ملی خود بپردازند.