به گزارش راهبرد معاصر متأسفانه، آن صدای پشت سر شما گاهی اوقات از کنترل خارج می شود و تمرکز را سخت می کند. نگران نباشید؛ راه های زیادی برای تغییر تمرکز و آرام کردن این خودگویی وجود دارد! به خاطر داشته باشید، اگر این خودگویی به حدی می رسد که انجام کارهای روزانه دشوار می شود، بهتر است با یک پزشک یا درمانگر صحبت کنید.
اغلب، گفتگوی درونی شما پاسخی طبیعی به یک سوال، مشکل یا تصمیمی است که با آن روبرو هستید. به جای مبارزه با خودگویی، فقط با صدای بلند با خود صحبت کنید. ممکن است احمقانه به نظر برسد، اما خودگویی از بین خواهد رفت و شما برای حل هر چیزی که با آن سروکار دارید راحت تر خواهید بود.
هر کسی گاهی در سرش حرف می زند. شما این کار را برای پردازش آنچه تجربه می کنید، تصمیم گیری ها یا به عنوان یک مکانیسم دفاعی زمانی که عصبی هستید انجام می دهید. نادیده گرفتن این خودگویی احتمالاً باعث از بین رفتن آن نمی شود، اما تصدیق آن برای چند ثانیه ممکن است در واقع به توقف آن کمک کند. چشمان خود را ببندید و خودگویی را برای 5 تا 10 ثانیه دنبال کنید. سپس، به کاری که انجام میدادید برگردید تا ببینید آیا از بین میرود یا خیر.
ایجاد چند صدا تصادفی به مدت 20 تا 30 ثانیه اغلب باعث می شود که خودگویی شما آرام شود. سعی کنید صدای تیک تاک ساعت، بالا رفتن دور موتور یا بلند شدن هواپیما را در بیاورید. قطع کردن گفتگوی درونی خود با صداهایی که هیچ معنایی ندارند، رشته افکار شما را در هم می شکند و شما را از سرتان بیرون می کند.
یکی از راههای غلبه بر مغز و تمرکز مجدد، انجام یک حلقه حسی است. برای انجام این کار، هر چیزی را که در حال حاضر حس می کنید ارزیابی کنید و آن را با صدای بلند یا در ذهن خود بخوانید. بگویید: «من دارم یک.... می بینم» و آنچه را که می بینید توصیف کنید. سپس بگویید: «من دارم بو میکشم…» و آنچه را که بو میکنید توصیف کنید. این روند را با آنچه احساس می کنید، می شنوید و می چشید تکرار کنید.
مدیتیشن و یوگا می توانند به شما کمک کنند تا افکار غیرقابل کنترل را در ذهن تان آگاه تر و آرام تر کنید. سعی کنید 15 تا 30 دقیقه مدیتیشن یا یوگا انجام دهید هر زمان که خودگویی شما را آزار می دهد.
صحبت کردن با شخص دیگری می تواند به شما کمک کند خودگویی را رها کنید. اگر لازم است حواس خود را از افکارتان منحرف کنید، با یک دوست، همکار یا یکی از اعضای خانواده چت کنید. فعالانه به آنچه آنها می گویند گوش دهید تا توجه شما به خودگویی شما معطوف نشود.
بازی کنید، چند پازل جدول کلمات متقاطع را کامل کنید یا به پیاده روی بروید. انجام کاری که از آن لذت می برید می تواند به منحرف کردن ذهن شما کمک کند و شما را روی چیزهای مثبت و شاد متمرکز کند. سعی کنید هر روز زمانی را به کار روی سرگرمی یا پروژه ای که از آن لذت می برید اختصاص دهید.
انجام کاری که از آن لذت می برید، شما را در فضای مثبتی قرار می دهد که هر گونه خودگویی منفی را که تجربه می کنید، از بین می برد.
اگر صحبت با خود شما را مضطرب، عصبی یا بلاتکلیف می کند، سعی کنید برخی از افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید. آگاهی بیشتر از چیزهای منفی که به خود می گویید و سپس جایگزینی آن چیزها با جملات مثبت یا حداقل خنثی می تواند به تسکین اضطراب و افزایش اعتماد به نفس شما کمک کند. هر وقت متوجه شدید که با خود منفی صحبت می کنید، دست از کار بکشید و سعی کنید افکار خود را دوباره بیان کنید.
اگر خودگویی شما را از انجام کارهای روزانه یا شاد بودن باز می دارد، بهتر است در این مورد با یک پزشک یا درمانگر صحبت کنید. خودگویی منفی یکی از علائم رایج چندین مشکل سلامت روان است، اما این مشکلات قابل درمان هستند. با درمانگر یا پزشک خود در مورد آنچه تجربه می کنید برای دریافت درمان مورد نیاز خود صحبت کنید.
پزشک یا درمانگر شما ممکن است گفتار درمانی را پیشنهاد کند. با صحبت با یک متخصص، مشکلاتی را که تجربه می کنید حل می کنید و راه های سالمی برای مقابله با علائمی که تجربه می کنید پیدا خواهید کرد. یک برنامه منظم داشته باشید و به طور منظم به درمانگر خود مراجعه کنید تا در طول زمان بهبود پیدا کنید.
گذر از یک مشکل سلامت روان به تنهایی می تواند ترسناک باشد. اگر با والدین، شریک زندگی، خواهر و برادر و دوستان نزدیک خود راحت هستید، با آنها صحبت کنید. افرادی که به شما اهمیت می دهند از شما حمایت خواهند کرد و اگر در مورد آنچه تجربه می کنید صادق باشید، در این صورت روند درمان بسیار آسان تر خواهد بود.
در مورد دارو با پزشک یا درمانگر خود صحبت کنید. مگر اینکه شما مبتلا به اسکیزوفرنی تشخیص داده شده باشید، دارودرمانی معمولا آخرین راه حل است. با این حال، ممکن است به شما کمک کند تا به احساس خود برگردید. با پزشک یا درمانگر خود کار کنید تا گزینه های خود را ارزیابی کرده و بهترین گزینه را پیدا کنید.
اگر صداهایی را می شنوید که از صدای افراد واقعی قابل تشخیص نیستند یا صدایی که در ذهن شما وجود دارد شخصیتی متمایز دارد، ممکن است با یک مشکل جدی تری در مورد سلامت روان درگیر باشید. پزشک شما می تواند به شما کمک کند تا بفهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است و باعث می شود این صداها را بشنوید.