به گزارش راهبرد معاصر؛ خبر تولید فیلم مستند «قدیس» نخستینبار در اوایل سال ۹۵ منتشر شد با این توضیح که تولید آن ۳ سال زمان برده و شامل پنج بخش مجزا درباره اوایل زندگی شاملو، شعر او، سیاستورزیاش، فعالیتش در سینما و ازدواجهای احمد شاملوست. پس از آنکه فیلم مستند «قدیس»، ساخته «حسین لامعی»، در روز دوم مرداد و بهمناسبت نوزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو از شبکه سوم سیما پخش شد، با واکنشهای متفاوتی از سوی بینندگان این برنامه مواجه شد. اردیبهشت امسال، سعید لامعی در گفتگو با خبرگزاری تسنیم با بیان اینکه تنها کسی که در جریان روشنفکری نقد نشده، شاملو بوده گفت :« ابتدا قصد داشته فیلمی بسازد در نقد کلی جریان روشنفکری که مقدس شده، اما برای اینکه مستند بیخاصیتی از آب درنیاید، بر شخصیت احمد شاملو متمرکز میشود چون او «بت» این جریان است».
دو ماه بعد بدنبال پخش این مستند از تلویزیون، کارگردان آن به سانسور بخشهایی از این مستند اعتراض کرده که کیهان در واکنش به این اعتراض نوشت: «آنچه را که کارگردان فیلم مستند «قدیس» مدعی است از فیلم کوتاه شده، کسی به حسن و نیکی از این به اصطلاح شاعر مورد علاقهشان یاد نکرده است. در آن بخش کوتاه شده، صحبتهای شجریان علیه شاملو وجود دارد که پاسخ حرفهای شاملو علیه موسیقی سنتی ایران را میدهد، رضا براهنی علیه شاملو حرف زده و حرفهای سیروس شاملو علیه پدرش و صحبتهای آیدا سرکیسیان، همسر سوم شاملو شنیده میشود. همچنین شعرخوانی شاملو برای حزب توده و سپس رویگردانیاش از آن حزب، از دیگر قسمتهای بخش کوتاه شده است». روزنامه کیهان بعد انتشار خبر تولید فیلم مستند قدیس در یاداشتی به قلم سعید مستغاثی شکست بتهای روشنفکری را از رسالتهای مستندساز بابصیرت امروز عنوان کرد.
کارشناسان تاریخ براین باورند، آنچه بیش از هر موضوعی میتواند تاریخ را تحت تاثیر تحریفات و وارونه نمایی قرار دهد، فراروایتهاست. به این معنی که ناگهان از یک شخصیت تاریخی (بدون تاکید و یا اشاره بر اسناد و شواهد متقن) قدیس یا هیولایی ساخته میشود که پس از آن تمامی رویدادهای وابسته و حتی اتفاقاتی که اندک تماسی با این شخصیت داشته را تحت تاثیر قرار میدهد. یعنی مخاطب، رویداد فوق را براساس فراروایتی که درباره شخصیت مذکور وجود داشته، تحلیل و بررسی میکند.
از آنجا که بخش عظیمی از تاریخ مکتوب کشور ما تحت تاثیر فراروایات تاریخ پردازان فراماسون قرار داشته و دارد، از این نوع شخصیتهایی که براساس فراروایتها ساخته و پرداخته شده، به شکل اسطورهای درآمده و یا کاملا تخریب شدهاند، بسیار یافت میشود. از آن جمله شاعری به نام احمد شاملوست که برمبنای همان فراروایتهای تاریخی، بدون آنکه طی یک پژوهش و تحقیق علمی مورد بررسی و نقد قرار گیرد، در افواه جماعت شبهروشنفکر ما و البته آنان که تحت تاثیر این جماعت واقع میشوند، به صورت یک اسطوره و یا قدیس در آمده است: «شاعری دست نیافتنی و صاحب سبک، مبارزی سترگ، نویسنده و ژورنالیستی قهار که بخش مهمی از تاریخ ادبیات معاصر ما مدیون اوست». این تنها بخشی از تحسینها و تجلیلها و مقاماتی است که به این شخص نسبت داده میشود. با نام او، مراسم اهدای جایزه ادبی برگزار میشود و اشعار ریز و درشتش در محافل مختلف شبهروشنفکری چرخیده و جماعتی با آن پز میدهند.
در همین رابطه سینمای مستند هم بیکار ننشسته و فیلمهای به اصطلاح مستندی درباره شاملو ساخته که اغلب نه تنها رابطهای با اسناد و مدارک و شواهد مستند نداشته بلکه تنها همان فراروایتهای جعلی و تحریف شده را ملاک گرفته و به اصطلاح در کادر دوربین قرار دادهاند.اخیرا فیلم مستند «قدیس»، ساخته حسین لامعی، بهمناسبت نوزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو از شبکه سوم سیما پخش شدکه با آنچه تاکنون درباره این به اصطلاح شاعر ساخته و پرداخته شده، متفاوت است.
حسین لامعی برای مستند «قدیس» بسیاری از فراروایتهایی که تاکنون برای شاملو ساخته و پرداخته شده را کنار زد و با تحقیق و پژوهشی عمیق و درخور، از ابعاد پنهان تاریخی، سیاسی و فرهنگی (بخوانید ضد فرهنگی) وی در یک رسانه تصویری پرده برداشت.
5 اپیزود مستند «قدیس»
مستند «قدیس»، زندگی و دوران احمد شاملو را در 5 اپیزود جلوی دوربین میبرد: اوایل زندگی، شعر ، سیاست، سینما و ازدواجها و درهریک از این اپیزودها، با استفاده از گفتهها و نوشتهها و مصاحبه با صاحبنظران که عمدتا از نویسندگان و شعرای معروف و بعضا از همان همکاران شاملو هستند، زندگی شاملو را در همان بخش مورد مداقه قرار میدهد.
اگر از بخش اول و دوران نخست زندگی شاملو و زیگزاکهایی که در عالم سیاست آن روز رفته، بگذریم (هواداری از آلمان هیتلری، تودهای شدن و بعد از آن در همراهی رژیم شاه مخالف حزب توده شدن و ...)، در اپیزود شاملو و شعر (که مفصلترین اپیزود این مستند به نظر میآید) شاهد اظهار نظر برخی از معتبرترین شاعران دهههای اخیر هستیم که به گونهای تخصصی درباره شاملو و اشعارش به اظهارنظر میپردازند. از فروغ فرخزاد گرفته تا هوشنگ ابتهاج تا شفیعی کدکنی و تا یوسفعلی میرشکاک. مخلص کلام اغلب شعرای فوق، دوری اشعار شاملو خصوصا در نوعی از شعر موسوم به «شعر سپید» (که برای اولین بار در کتاب «هوای تازه» او خود را نشان داد) از یک ادبیات صحیح و وزین است که اغلب هم آن را ناشی از گریز وی از کاربرد وزن در این نوع شعرش میدانند. بعضا هم شعر شاملو را ادبیاتی دست اول ندانسته و آن را گرتهبرداری از اشعار برخی شعرا و نویسندگان غربی دانسته و حتی شعر سپیدش را که گروهی آن را ابداع شاملو معرفی کرده بودند، تقلیدی از اشعار ترجمهای غرب تلقی میکنند.
اپیزود شاملو و سیاست، افشاگرترین بخش مستند «قدیس» به نظر میرسد که در واقع پنهان ماندهترین وجه احمد شاملو را از زیر خروارها ادعای انقلابی نمایی و مبارزه با شاه و رژیم پهلوی و به قول خودش «برقدرت بودن» بیرون میریزد. این بخش با تکیه براسناد و حرفهای برخی از نزدیکترین افراد به دربار شاه و دفتر فرح همچون احسان نراقی، نشان میدهد که احمد شاملو تا چه حد در نوکری مراکز قدرت رژیم شاه پیش رفته بود که حتی انتشار فیلم دستبوسی فرح نیز نشان نمیدهد که فرح پهلوی تا چه حد او را دوست داشت تا حدی که وی را برای درمان و ترک اعتیادش به خارج از کشور اعزام میکند.
مبتذلترین وجه زندگی احمد شاملو در اپیزود «سینما» نمایش داده میشود. آنجا که متوجه میشویم احمد شاملو یعنی همان بت شبهروشنفکران، خودش فیلمنامه نویس و بازیگر مبتذلترین فیلم فارسیهای دوران طاغوت بوده است!
اما تراژیک ترین اپیزود فیلم مستند «قدیس» را میتوان بخش مربوط به ازدواجهای احمد شاملو دانست. آنجا که پای زنان شاملو به میان میآید و متوجه میشویم برخلاف آنچه در افواه عمومی رایج است، شاملو پیش از آیدا سرکیسیان (که مجموعه شعری به نام «آیدا در آینه» را به او تقدیم کرده)، دو بار دیگر ازدواج کرده بود و از قضا مجموعه اشعار و کتابهایی نیز به آن دو عشق اول و دومش، تقدیم داشته بود! و البته در مورد هر دو ازدواج با ناجوانمردی و بیانصافی، احساسات هر دو همسرش را به بازی گرفته بود.
از ساختار مستند «قدیس» چنین برمیآید که دست کارگردان در استفاده از فیلمها و تصاویر آرشیوی در بسیاری لحظات بسته بوده، زیراکه از این لحاظ فیلم «قدیس» از کمبودها و کاستیهای غیرقابل تردیدی رنج میبرد. شاید اگر حسین لامعی به منابع غنیتر تصویری دسترسی داشت، اثر قویتر و جذابتری از کار در میآورد.
بهره سخن
شکست فضای شبهروشنفکری و بتهای روشنفکری با تکیه بر اسناد و مدارک و شواهد غیرقابل انکار، یکی از رسالتهای مستندساز آگاه و با بصیرت امروز است که میتواند پشت جبهه جنگ نرم آمریکا و اعوان و انصارش علیه انقلاب اسلامی و مردم ایران را تضعیف نماید.پشت جبههای که همواره، آتشش از سوی همین جماعت شبهروشنفکر و دلباختگانشان، تامین شده است. دیگر روزگار قدیسان قلابی مانند احمد شاملو در فضای فرهنگی و شعر و ادبیات این سرزمین به سر آمده و دیری است که تشت رسواییشان بر زمین افتاده است. باید با زبان تصویر و سینما و رسانه ، صدای آن را به گوش همه رسانید.