به گزارش راهبرد معاصر؛ روزی که اعلام شد پیراهن شماره ۱۰ استقلال برای فصل نوزدهم به مهدی قائدی رسیده است، سؤالات زیادی برای بسیاری از طرفداران این تیم و البته پیشکسوتان باشگاه ایجاد شد. اینکه آیا این بازیکن کم سن و سال میتواند جایگاه این لباس ارزشمند را درک کند یا نه؟ روز گذشته شماره ۱۰ جدید استقلال درباره همین موضوع و مسائل روز استقلال و موارد خانوادگی اش حرف زد. متن این پرسش و پاسخ در ادامه میآید:
* میدانی چه شمارهای را برای خودت انتخاب کردی؟
واقعاً انتخاب پیراهن شماره ۱۰ جرأت میخواست. این پیراهن برای من ارزش خیلی زیادی دارد، چون بر تن خیلی از بزرگان این باشگاه بوده است. صادقانه بگویم این کار جرأت میخواست، اما من این کار را کردم تا به استقلال ادای دین کرده باشم.
* نمیترسی با این پیراهن و این شماره بزرگ انتظارات را برآورده نکنی؟
اتفاقاً من عمداً این انتخاب را کردم. اولاً باید بگویم شماره به جای آدم گل نمیزند. هیچ وقت شماره ۱۰ به جای ۱۳ یا برعکس گلزنی نمیکنند بلکه این افراد هستند که در تیم گل میزنند ولی من عمداً این کار را کردم تا وظیفهام در تیم استقلال سنگینتر شود.
* پس برنامههای زیادی برای این فصل داری؟
بله! میخواهم یک فصل رؤیایی برای استقلال بسازم. البته سوءتفاهم نشود این کار به تنهایی از عهده من برنمیآید و برای موفقیت باید همه تیم کنار هم باشیم. امسال میخواهم هم در تیم استقلال و هم در تیم امید سال موفقی را برای خودم و تیمهایم رقم بزنم. دوست دارم کمک کنم تا تیم المپیکمان مجوز المپیکی شدن را با آقا فرهاد به دست بیاورد و تیم استقلال هم پس از چندین سال بار دیگر روی سکوی قهرمانی بایستد. دوست دارم در آسیا هم اتفاقات بزرگی را با استقلال تجربه کنم.
* میدانی این پیراهن پیش از تو بر تن چه کسانی بوده است؟
البته که میدانم. الان که هیچ ولی دوست دارم دهها سال بعد اسم مرا هم کنار بزرگان استقلال بیاورند و جانشین شایستهای برای بزرگان استقلال باشم. دوست دارم طوری با پیراهن ۱۰ بازی کنم که حرمت این شماره حفظ شود. دوست دارم با این پیراهن بدرخشم و از طریق روزنامه خبرورزشی از همه استقلالیهایی که پیش از این پیراهن شماره ۱۰ را میپوشیدند رخصت میخواهم و از همه آنها میخواهم برایم دعا کنند که بتوانم با عملکردم شأن و حرمت این پیراهن را در میادین حفظ کنم. طوری که وقتی بازیهایم را با این پیراهن دیدند، بگویند شماره ۱۰ به خوب بازیکنی رسیده است.
* از تمرینات استقلال چه خبر؟
در این مدت بدنسازی خوبی داشتیم. جو تیم عالی است و همه دوست و رفیق هستیم. کادر فنی جدید هم رابطه خوبی با اعضای تیم دارند و هیچ مشکلی از این بابت نیست. البته من در اردوی ترکیه حضور نداشتم و در آن مدت با تیم امید و آقا فرهاد بودم.
* درباره استراماچونی و فرهاد مجیدی حرفی نمیزنی؟
باید بگویم این از خوششانسی من بوده که توانستم با هر دو این مربیان کار کنم.
* چطور؟
هر دو جوان هستند و به جوانترهای تیمشان هم اهمیت میدهند. هر دو عاشق فوتبال زیبا هستند و مرا محدود نمیکنند. البته این به معنی آن نیست که من در تیم تکروی کنم. چون میدانم که تکنیک بازیکن وقتی به درد تیم میخورد که در خدمت تاکتیک تیم باشد. آقا فرهاد هم این را به من گفته بود. استراماچونی هم دقیقاً در این باره به من توضیح داد و گفت بازیکن باتکنیک اگر در خدمت تاکتیک تیم نباشد، به نقطه ضعف تیم تبدیل میشود و به تیم روبهرو این فرصت را میدهد که به ما ضدحمله بزند.
* درباره جدایی این همه بازیکن از تیم تان حرفی نمیزنی؟
من در جایگاهی نیستم که بخواهم در مسائل مدیریتی دخالت کنم. برای همه آنهایی که از استقلال رفتند هم آرزوی موفقیت دارم ولی این را میدانم که یکی از دلایل موفقیت در هر تیمی در ورزشهای گروهی ثبات در ترکیب نفرات است، اما من قول میدهم استراماچونی با برنامههایی که برای تیم دارد به زودی همه را به هماهنگی لازم میرساند. من خودم با اینکه کمتر از بقیه در تمرینات بودم ولی این را دیدهام.
* به استراماچونی اعتماد داری؟
خواهش میکنم استراماچونی را قضاوت نکنید. لطفاً صبر کنید و ببینید. به جرأت میگویم که استقلال این فصل یکی از زیباترین فوتبالها را به نمایش میگذارد. سطح تمرینات ما خیلی بالاست و او با همین جوانهایی که در تیم هستند بهترین فوتبال را ارائه خواهد داد. اگر تا شروع لیگ صبر کنید متوجه میشوید که بیراه نمیگویم.
* برای ترانسفر شدن برنامهای نداری؟
ابتدا باید بگویم از صمیم قلب برای اللهیار صیادمنش و امید نورافکن که هر دو از دوستان خوبم هستند، خوشحالم. امیدوارم بهترین اتفاقات برای هر دو آنها رخ بدهد. البته آرزوی هر فوتبالیستی است که بتواند لژیونر شود ولی فعلاً همه تمرکز و هم و غم من استقلال است. من یکبار با استقلال طعم قهرمانی در جام حذفی را چشیدهام و دوست دارم بار دیگر این حس را در لیگ برتر تجربه کنم. دوست دارم استقلال به بالاترین جایگاه فوتبالی برسد و من هم کنارش باشم. این مهمترین اتفاق در این دوره از زندگی من است.
* زندگی در تهران چطور است؟
اینکه اسمش زندگی نیست. از صبح تا شب در تمرین تیم هستیم و یا در اردوی تیم امید، اما باید از صمیم قلب از خانوادهام به ویژه مادرم که در تهران با من زندگی میکند تشکر کنم که زحمات زیادی برای من میکشند. امیدوارم بتوانم با درخشش در استقلال زحماتشان را جبران کنم.