بازگشت پدرخوانده!
حضور پررنگ موسوی خوئینی ها در سپهر سیاست، بیانگر پایان تاریخ مصرف لیدر اصلاح طلبان و جلوس مرد خاکستری اصلاحات بر کرسی لیدری این جریان در مسیر انتخابات 98 و 1400 است.
به گزارش "راهبرد معاصر؛" تحرکات سیاسی چندماه اخیر مردخاکستری اصلاحات
برشی جدید از کنش های سیاسی او محسوب می شود. این یعنی آغاز فصلی جدید برای اصلاح
طلبانی که از سال 88 با کاریزمای رئیس دولت اصلاحات کجدار و مریز به حیات سیاسی
خود ادامه می دادند.
همه چیز از یک عصر تابستانی در سال جاری آغاز شد. در ایامی که جبهه
اصلاحات تمام عزم خود را برای کوبیدن قالیباف و القای اینکه او شهری سوخته را به
مدیران جدید پایتخت تحویل میدهد، موسوی خوئینی ها وارد صحنه شد و خطی قرمز بر
ادعای طیف های مختلف اصلاح طلبی کشید. این برای اولین بار بود که مردخاکستری
اصلاحات به شکل رسمی بر رفتارهای هم فکران خویش نقدنگاری می کرد.
نگارش نامه به
آیت ا.. جنتی و همچنین حضور در راهپیمایی 22 بهمن امسال بیانگر این است که موسوی
خوئینی ها بر اساس راهبردی جدید قصد دارد حضوری پررنگ تر در کارزارهای سیاسی از
خود به یادگار بگذارد.
بدون تردید وزن مردخاکستری اصلاحات در اردوگاه متبوعش اگر
بیش از رئیس دولت اصلاحات نباشد کمتر نیست. در روزهایی که محبوبیت رئیس دولت های هفتم و
هشتم به کمترین میزان خود طی 8سال اخیر رسیده است و این ریزش پایگاه اجتماعی او،
روز به روز در حال افزایش است حضور پررنگ موسوی خوئینی ها در سپهر سیاست، بیانگر پایان تاریخ مصرف لیدر اصلاح طلبان و جلوس مرد خاکستری اصلاحات بر کرسی لیدری این جریان در
مسیر انتخابات 98 و 1400 است. خصوصا اینکه ضعف های رفتاری رئیس دولت اصلاحات به ادعای اصلاح طلبان - در
دوران پساغتشاشات زمینه ریزش تصاعدی پایگاه اصلاح طلبان و شخص او را به شکل توامان
فراهم کرد.
اصلاح طلبان دیرزمانیست موسوی خوئینی ها را پدرخوانده جریان خویش می دانند و بیشتر در پشت پرده در حکم رهبر معنوی این جریان محسوب می شد، اما اوضاع بغرنج این جریان در حوزه راهبرد و تاکتیک سبب شده تئورسین های اصلاح طلب دست به دامن پدرخوانده خود شوند تا بلکه او بتواند در نقش ناجی این جریان سیاسی ظاهر شود.