سردرگمی رژیم صهیونیستی از توافق ایران و عربستان

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ 10 مارس ايران و عربستان با میانجی‌گری چین برای ازسرگیری روابط دوجانبه پس از هفت سال تعطيلی سفارتخانه ها موافقت كردند. این توافق برای رژیم صهیونیستی غافلگیرکننده بود و به نوعی آن را به یکی از بازندگان پس از اعلام خبر تبدیل کرد.

عربستان سعودی متوجه شد توافق با ایران به وضعیت تقابل با ایران پایان نمی دهد، بلکه در آینده قابل پیش بینی از سطح تهدیدات خواهد کاست

انگیزه های عربستان سعودی برای احیای روابط با ایران، نتیجه عوامل موقتی نبوده است؛ بلکه با تحولات بعد از سال 2016 میلادی که به قطع روابط ریاض و تهران منجر شد، پادشاهی سعودی در پرتو واکنش ضعیف غرب و آمریکا نسبت به تحولات منطقه در معرض نفوذ ایران و نیروهای مقاومت قرار گرفت. 

این نشان می‌دهد درک عربستان از نفوذ ایران در چندین مرحله توسعه یافته که برجسته‌ترین آن‌ها به شرح زیر است:

1- بدتر شدن روابط عربستان و آمریکا که به خودداری ریاض از هماهنگی با واشنگتن در زمینه افزایش سهمیه تولید نفت پس از آغاز جنگ اوکراین منجر شد.

2- پاسخ منفی آمریکا به درخواست عربستان برای کمک به این کشور در ساخت رآکتورهای هسته ای و فروش تسلیحات پیشرفته.

3- عربستان سعودی متوجه شد توافق با ایران به وضعیت تقابل با ایران پایان نمی دهد، بلکه در آینده قابل پیش بینی از سطح تهدیدات خواهد کاست. این موضوع پادشاهی سعودی را قادر می سازد در سایر پرونده های منطقه ای دستاوردهایی داشته باشد.

موضع رژیم صهیونیستی

واکنش رژیم صهیونیستی به توافق ایران و عربستان در راستای وخامت اوضاع داخلی این رژیم بود، زیرا توافق بیان شده هم‌زمان با سفر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به ایتالیا امضا شد. 

یک مقام بلندپایه که با نتانیاهو به رم سفر کرده بود، کابینه سابق رژیم صهیونیستی (بنت-لاپید) و دولت فعلی آمریکا به ریاست جو بایدن را مقصر این توافق دانست و گفت: آمریکا و رژیم صهیونیستی در برابر ایران ضعف نشان دادند، بنابراین عربستان سعودی به کانال های دیگر متوسل شد.

جای تعجب است، در نخستین حضور علنی نتانیاهو پس از بازگشت از ایتالیا و در سخنرانی تلویزیونی پس از ریاست جلسه هفتگی کابینه رژیم صهیونیستی، درباره توافق عربستان و ایران صحبتی نکرد و بر نتیجه سفر به ایتالیا و تلاش هایش برای مقابله با ایران تمرکز کرد. واکنش نتانیاهو این تصور را ایجاد می کند، وی هنوز برای مقابله با این تحول آماده نیست و کاملاً غافلگیر شده است.

مخالفان سیاست‌های نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز سعی کردند از این وضعیت در چارچوب کمپین سیاسی خود علیه نتانیاهو استفاده کنند، زیرا یئیر لاپید، نخست‌وزیر سابق تأیید کرد، «این توافق نشان‌دهنده شکست کامل و خطری برای سیاست خارجی رژیم صهیونیستی و مساوی است با فروپاشی دیوار دفاعی منطقه‌ای که ما شروع به ساختن آن علیه ایران کرده‌ایم».

به همین ترتیب شریک سابق وی نفتالی بنت گفت، «ازسرگیری روابط ریاض و تهران تحولی خطرناک برای رژیم صهیونیستی و پیروزی دیپلماتیک مهم برای ایران است». وی عنوان کرد، نتانیاهو به‌دلیل سهل انگاری دیپلماتیک، ضعف عمومی و درگیری در داخل رژیم صهیونیستی شکست خورد.

این در حالی است که بنی گانتز، وزیر جنگ پیشین رژیم صهیونیستی گفت، «نتانیاهو امنیت رژیم صهیونیستی و شهروندانش را رها کرده است، در حالی که وی و کابینه‌اش به قول خودشان مشغول کودتا هستند».

اما آنچه قابل توجه بود، واکنش یولی ادلشتاین، رئیس کمیته امنیت و امور خارجی کنست (مجلس رژیم صهیونیستی) است که گفت، «جهان بیکار نمی‌نشیند و ما درگیر جنگ داخلی هستیم، وقت آن رسیده است بنشینیم و اختلافات خود را حل کنیم تا بتوانیم با هم متحد شویم و با تهدید وجودی که همه با آن مواجه هستیم، مقابله کنیم».  

این موارد نشان دهنده شکاف داخلی در صفوف حزب لیکود بر سر سیاست های نتانیاهوست. توافق ایران و عربستان در سطوح زیر برای رژیم صهیونیستی گران تمام خواهد شد:

1. کاهش احتمال محاصره منطقه‌ای ایران: مقام‌های رژیم صهیونیستی معتقدند، شانس تشکیل ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران دشوارتر از گذشته است. این احتمال وجود دارد توافق ریاض و تهران به بازترسیم نقشه اتحادهای منطقه ای منجر شود و به ایران مشروعیت لازم را برای تثبیت موقعیت خود در جهان عرب بدهد و می تواند به توافقات بیشتر ایران با سایر کشورهای عربی منجر شود. ازسرگیری روابط ایران و عربستان ممکن است زمینه را برای ارائه راه حل عملی برای بحران لبنان و احتمال ازسرگیری مذاکرات بر سر توافق هسته ای فراهم کند.
2. افزایش تردیدها در زمینه توانایی کابینه نتانیاهو برای حمله نظامی به ایران: نتانیاهو اغلب خود را تنها سیاستمداری معرفی می کند که قادر به محافظت از رژیم صهیونیستی در برابر تهران و نیروهای محور مقاومت است.  با وجود این، هنوز کسانی بودند که توانایی نتانیاهو برای اتخاذ این گزینه را زیر سؤال بردند و اینکه آیا این گزینه حتی مناسب ترین گزینه حال حاضر است یا خیر. 
3. توافق اخیر این باور را تقویت کرد، به‌ويژه اینکه هم‌زمان با فضای متلاطم در نیروی هوایی رژیم صهیونیستی و پیوستن خلبانان رژیم صهیونیستی به اعتراضات مردمی علیه برنامه های کابینه نتانیاهو بود؛ نیروهایی که در زمره  حیاتی مأموریت نظامی احتمالی رژیم صهیونیستی هستند.
4. تغییر موازنه قوا در منطقه به نفع چین: مقام‌های رژیم صهیونیستی بر این باورند، توافق عربستان و ایران با میانجی‌گری چین نقطه عطف اساسی در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه غرب آسیاست.  پکن با این میانجی‌گری تمایل خود را برای افزایش مشارکت دیپلماتیک و سیاسی در منطقه تأیید کرده است.

به نظر می‌آید تهدید اصلی علیه رژیم صهیونیستی در زمینه تحول این است که چین ممکن است به قدرت اقتصادی و راهبردی در منطقه تبدیل شود. این قدرتی است که تل آویو نفوذ چندانی بر آن ندارد.

در مجموع، رژیم صهیونیستی یکی از محتمل ترین طرف هایی است که پس از اعلام توافق برای ازسرگیری روابط ایران و عربستان سعودی متأثر شد و به نظر می‌آید برای این سناریو آماده نبود؛ به‌ويژه اینکه در سال های گذشته علاقه مند بود با حمایت آمریکا در مقابله با تهران جبهه منطقه ای تشکیل دهد.

موفقیت میانجی‌گری چین در دستیابی به این توافق با توجه به اینکه پکن برخلاف واشنگتن روابط خوبی با تهران دارد، تصمیم گیرندگان را در تل آویو شگفت زده کرد.