به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در تغییر آشکار رویکرد آمریکا برای کاهش حضور نظامی در منطقه، فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام) از ورود 3 هزار نیروی مارینز (نیروی دریایی آمریکا) با دو فروند کشتی جنگی به دریای سرخ در راستای بخشی از عملیات استقرار نیروهای بیشتر در خاورمیانه خبر داد و هدف از این اقدام را جلوگیری از توقیف نفتکشها یا تهدید آنها به وسیله ایران عنوان کرد.
طبق بیانیه سنتکام، این نیروها قدرت مانور دریایی ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا را در منطقه افزایش می دهند. بیانیه آمریکا چند روز پس از مانور نیروی دریایی سپاه پاسداران ایران در آبهای خلیج فارس در واکنش به مانور ائتلاف بینالمللی امنیت دریایی در نزدیکی تنگه هرمز منتشر شد.
در سالهای اخیر واشنگتن و تهران بر سر یک سری حوادث در آبهای خلیج فارس اتهاماتی رد و بدل کردهاند و روابط دو طرف پس از خروج یکجانبه واشنگتن از توافق هستهای در سال 2018 و اعمال مجدد تحریمهای شدید علیه ایران تیره شده است
به گفته ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، حضور آمریکا منطقه را بیثبات و ناامن میکند و هرگونه تحرکات آمریکا برای توقیف کشتیهای ایرانی با پاسخ مواجه خواهد شد. واضح است واشنگتن و تهران موضع گیری هایی در زمینه تعرض به کشتی ها و تلاش برای توقیف نفتکش ها دارند، اما موضوع ورود مجدد به منطقه برای واشنگتن که پیش تر با اعلام تمایلش برای خروج از خاورمیانه و حرکت به سمت آسیا برای مقابله با چین سیاست جهانی خود را اعلام کرده بود، نوعی شکست به شمار می رود.
پیامهای آمریکا چند بُعدی است، زیرا تنها چین را در سرعت نزدیک شدن به حوزه خلیج فارس که مایه نگرانی واشنگتن است، تحت تأثیر قرار نمیدهد. رابطه کشورهای منطقه با چین نه تنها بر توسعه اقتصادی دو طرف تأثیر میگذارد، بلکه میتواند هراس فزاینده ای را به آمریکا تحمیل کند و باعث گسترش نظامی چین در سال های آینده شود، زیرا مسلم بود توافق عربستان و ایران می تواند نشان دهنده قدرت چین در ساختار سیاسی جهانی باشد و به همین دلیل کشورهای حاشیه خلیج فارس به وسیله ازسرگیری روابط ایران و عربستان وارد همکاری با روسیه شدند.
به نظر می آید توافق ایران و عربستان آسیب زیادی به اسرائیل و تلاشهای دولت آمریکا برای تکمیل دستیابی به توافق ابراهیم و گنجاندن اسرائیل در ائتلاف بین المللی و نزدیکی به عربستان با هدف مقابله با ایران می زند، آن هم در حالی که انتظار می رفت سال جاری، سال عادی سازی روابط باشد.
همان گونه که کارشناسان آمریکایی گفته اند، آشوب های داخلی اسرائیل که پس از طرح تندروها برای اصلاحات قضایی رخ داد، ضربه سختی به منافع و ارزش های مشترک میان ایالات متحده و اسرائیل وارد کرد و مایه نگرانی دولت دموکرات شد. این در حالی است که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل سیاستی را دنبال می کند که برای درک مشترک اوضاع کرانه باختری و راه حل دو دولتی چالش برانگیز است، منافع و پروژه های مشترک را با مشکل مواجه می کند و باعث بی ثباتی اردن می شود.
کشورهای عربی با اسرائیل قراردادهایی موسوم به پیمان ابراهیم امضا کردند، ولی شاهد خیزش ملت هایشان در حمایت از موضوع فلسطین در برابر اشغالگری هستند. این روند ثابت کرد عادیسازی روابط پایان دهنده وضعیت بحرانی اسرائیل نیست و همین موضوع نگرانی آمریکا را برانگیخته است. بحران اسرائیل و اختلاف با آمریکا می تواند باعث شود کشورهای عربی از عادی سازی روابط یک گام به عقب برگردند و تلاش های واشنگتن که عربستان سعودی را به عادی سازی روابط با اسرائیل ترغیب کرده بود، به هدر می دهد.
تحولات کنونی تقویت کننده موضع ایران است که می گوید عادیسازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل به نفع فلسطین یا صلح، ثبات و امنیت منطقه نخواهد بود؛ بلکه به تحکیم جایگاه این رژیم در منطقه کمک خواهد کرد و هیچ منفعتی برای کشورهای عربی نخواهد داشت. مجموع این عوامل باعث شد واشنگتن به این نتیجه دست یابد تصمیماتش در عقب نشینی کشورهای حاشیه خلیج فارس از رابطه با واشنگتن تأثیر گذاشته است و حال با ارسال ناوگان جنگی به دنبال احیای روابط با عربستان سعودی، اثبات قدرت خود و اطمینان بخشی به بقیه کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
در سالهای اخیر واشنگتن و تهران بر سر یک سری حوادث در آبهای خلیج فارس اتهاماتی رد و بدل کردهاند و روابط دو طرف پس از خروج یکجانبه واشنگتن از توافق هستهای در سال 2018 و اعمال مجدد تحریمهای شدید علیه ایران تیره شده است. تردیدی وجود ندارد مذاکرات غیرمستقیم تهران و دولت بایدن بر سر پرونده هستهای به نتیجه دست نیافته است و مذاکرات دو طرف برای تبادل زندانیان همچنان ادامه دارد.
تحولات کنونی تقویت کننده موضع ایران است که می گوید عادیسازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل به نفع فلسطین یا صلح، ثبات و امنیت منطقه نخواهد بود
پس از آنکه ریاض و تهران از سرگیری روابط دیپلماتیک خود را اعلام کردند، ضرورت همکاری میان دو کشور مطرح شد و نیازی به حضور طرف های خارجی در خلیج فارس، دریای عرب و دریای سرخ نبود. این رویکرد می تواند به حفظ امنیت منطقه به ویژه آبراه ها و امنیت انرژی و نفت با توجه به تهدیدهایی که در گذشته با آن مواجه بودند، کمک کند.
با وجود این، برخی موضوعات اضطراری وجود دارد که باید بر سر آنها توافق کرد و راه حل های ریشه ای یافت که مشکلات منطقه و اختلافات میان دو طرف بر سر آنها ازجمله این موضوعات است.
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران تصریح کرد: ایران مؤثرترین کشور در حفظ امنیت دریانوردی حوزه خلیج فارس و آبهای منطقهای و بینالمللی است و همواره عبور امن کشتیها را از تنگه هرمز تضمین کرده است.
پاسخ ایران از سوی کاخ سفید ارسال شد و واشنگتن با متهم کردن ایران به تهدید کشتیرانی تجاری در آب های خلیج فارس، روند اعزام نیروهای کمکی به خلیج فارس را آغاز کرد و وزارت دفاع ایالات متحده خبر داد به دنبال تقویت موقعیت دفاعی خود در منطقه است.
به نظر میآید یکی از اهداف گسیل نظامیان آمریکایی نارضایتی واشنگتن از همکاری ادعایی روسیه و ایران در اوکراین در زمینه تسلیحاتی و نیز هشدار دادن به ایران در زمینه افزایش سطح غنیسازی اورانیوم باشد. علاوه بر این، آمریکا می خواهد به عربستان سعودی نشان دهد همچنان قادر به محافظت از خطوط دریایی است.
ماه گذشته وزارت دفاع ایالات متحده برای نظارت بر آبراه های اصلی منطقه جت های جنگنده اف-35 و اف-16 و همچنین یک فروند کشتی جنگی به خاورمیانه فرستاد.
بی تردید واشنگتن وارد جنگ در آبهای خلیج نمیشود، زیرا پرونده اوکراین همچنان باز است و با وجود قصدش برای استقرار تفنگداران دریایی با هدف نظارت بر نفتکشهای تجاری عبوری از تنگه هرمز، بیشتر به دنبال نمایش قدرت به ایران، چین و مخالفان جمهوری خواه بایدن است.