به گزارش راهبرد معاصر ، پس از انقلاب، موسوی، صفری، تهرانینژاد، میرخانی رشتی، غروی، منطقی، نجمالدین و یکهزارع سکان هدایت بزرگترین خودروساز خاورمیانه را در دست داشتند.
رضا نیازمند، اولین رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران نقطه آغاز صنعت خودروسازی ایران را در کتاب خاطرات خود چنین نقل کردهاست.«یک روز منشی من گفت که دو نفر درخواست ملاقات با من را دارند که من آنها را نمیشناختم. وارد که شدند خود را معرفی کردند؛ احمد و محمود خیامی. گفتند آمدهایم پروانه ساخت اتومبیل بگیریم. در پاسخ به پرسش من که آیا توانایی یا تجربه ساخت اتومبیل را دارید، گفتند ما یک گاراژ در مشهد داریم و هر نوع اتومبیل را تعمیر میکنیم. اتومبیلی را داغان و دوباره سوار میکنیم و با آن آشنایی کامل داریم، فقط دنبال گرفتن پروانه هستیم تا اتومبیل تولید کنیم. برای این کار هم دو میلیون تومان سرمایه داریم. که البته سرمایه کمی بود. گفتند که برای شروع وام میگیریم. وقتی علاقهمندی زیاد و واقعی آنها برای راهاندازی این کار را دیدم، خواستم سرمایه بیشتری جمع کنند و به آنها قول دادم که با بانک توسعه صنعت صحبت کنم تا به آنها وام بدهد و زمینه لازم برای کسب لیسانس از یک سازنده اروپایی را فراهم کنم که اتومبیل آن شرکت را بسازند.»
تلاشهای برادران خیامی و وامی که نیازمند در اختیارشان گذاشت، در نهایت به تاسیس کارخانه «ایران ناسیونال» در کیلومتر ۱۴ جاده مخصوص کرج در مردادماه سال ۴۱ انجامید.
خیامیها کار خودروسازیشان را با مونتاژ اتوبوس آغاز کردند و سپس وارد عرصه تولید خودروی سواری با برند «پیکان» شدند؛ پیکان بسیار زود جای خود را در خیابانهای ایران باز کرد و تیراژ آن در کمتر از ۶ سال به ۱۲ هزار دستگاه رسید؛ به نوعی که در سال ۱۳۵۷، بیش از ۴۳۲ هزار دستگاه پیکان در ایران تردد میکرد.
بر اساس روایت داوود میرخانی رشتی، یک سال قبل از انقلاب، محمود خیامی قرارداد با پژو را تقریبا نهایی کرده و سالن تولید پژو را هم برای جایگزینی پیکان آماده کرده بود.
اما در سال ۵۷ و با وقوع انقلاب اسلامی، برای مدتی کارها متوقف شد. در نهایت در سال ۵۸، این کارخانه ملی شد، نام آن به ایران خودرو تغییر کرد و در اختیار سازمان ملی صنایع زیر مجموعه وزارت صنایع قرار گرفت.
«داوود میرخانی رشتی» درباره اداره ایران خودرو بعد از انقلاب میگوید: «تا مدت یکی دو سال تحت تاثیر شرایط بعد از انقلاب و در آن شلوغیها، کارخانه به صورت دسته جمعی اداره میشد.»
میرخانی رشتی ادامه میدهد: «قبل از من سه چهار نفر در بازههای زمانی کوتاهی این کارخانه را اداره کردند. آقای «محمد موسوی» یکی از آنها بود. بعد آقای «علی صفری» به مدت یک سال مدیر عامل ایران خودرو شد. بعد هم من آمدم و از سال ۶۲ تا ۶۸ مدیرعامل این کارخانه بودم. بعد از من هم دوباره آقای صفری مدیرعامل شد.»
میرخانی رشتی در آن دوره توانست پای پژو را به ایران باز کند. در سال ۶۷ با پایان جنگ، ایران خودرو با شرکت پژو برای تولید پژو ۴۰۵ قرارداد بست. اطلاعات برخی منابع نیز نشان میدهد که در سالهای جنگ، درآمد ارزی به شدت کاهش یافت و تولید در ایران خودرو یک شیفته شد. ۶ هزار و ۵۰۰ نفر از پرسنل ایران خودرو در آن زمان بازخرید شدند.
بعد از این دوره، «علی صفری» برای دو سال دیگر به ایران خودرو بازگشت. پس از او «تهرانی نژاد» به مدت دو سال مدیرعامل شد و کارهای پایهای را در این شرکت با تاسیس ساپکو (شرکت تامین کننده قطعات ایران خودرو) ادامه داد.
در سال ۷۳ برای نخستین بار پراید با تیراژ حدود یک هزار و ۵۰۰ دستگاه توسط سایپا در ایران تولید شد. همان سال «منوچهر غروی» از سایپا به ایرانخودرو آمد و برنامه هفت ساله برای این غول خودروسازی تنظیم کرد. برخی منابع حکایت از این دارند که غروی در طول این مدت، توسعه کمی و کیفی زیادی در ایرانخودرو ایجاد کرد. او بعد از این دوره در بنیاد مستضعفان مشغول به کار شد. در خرداد ماه ۹۰، خبرگزاری فارس خبر از بازداشت غروی به عنوان مدیرعامل سابق ایران خودرو داد و نوشت:« منوچهر غروی مدیرعامل اسبق ایران خودرو و جمعی از همدستانش به اتهام جعل و خیانت در امانت دستگیر شدهاند و هم اکنون در بازداشت به سر میبرند.»
اما در طول دوران مدیریت غروی، «منوچهر منطقی» تا سمت قائم مقامی ایران خودرو ارتقا یافت و در آذرماه ۱۳۸۱ در دولت اصلاحات توانست به سمت مدیرعامل این غول خودروساز برسد. او پیش از آن در صنایع دفاع مشغول بکار بود و به عنوان پدر موشکی ایران شناخته میشد.
منطقی هنگامی این سمت را پذیرفت که ایران خودرو به تازگی موفق به ساخت سمند، خودرو ملی شده بود. در این زمان، تولید پیکان برای همیشه متوقف شد. بخشهای مهمی از قراردادهای رنو و پژو در دوره او بسته شد. منطقی بعد از ایرانخودرو دوباره به صنایع دفاعی بازگشت و مدیرعامل شرکت سها شد.طراحی رانا دومین خودرو ملی در این دوره انجام شد که مدرنترین خودرو تولید کشور شناخته میشد.
منطقی هشت سال مدیریت ایرانخودرو را برعهده داشت و در این سالها سایتهای متعدد تولید خودرو در کشورهای دیگر از جمله ونزوئلا، سوریه و برخی کشورهای آفریقایی به راه افتادند. اما ایران خودرو در همین مدت با بدهیهای بسیار زیادی روبرو شد.
بعد از منطقی، «جواد نجمالدین» در بهار ۸۸ و در دولت محمود احمدینژاد مدیرعامل ایرانخودرو شد. او در سال ۶۵ به عنوان کارمند نمونه خودروسازی انتخاب شده بود و بعد از آن نیز مدیریت برخی از شرکتهای سایپا و ایران خودرو مانند مگاموتور سایپا را بر عهده داشتهاست. تیراژ تولید خودرو در این دوره رشد زیادی پیدا کرد اما با رسیدن به دوران تحریم، دوباره به افت سنگینی رسید.
در سال ۹۱، تحت تاثیر تحریمها و افزایش هزینهها به خاطر اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها تولید خودرو به شدت کاهش یافت، تقریبا نصف شد و به ۶۰۶ هزار و ۳۷۱ دستگاه رسید.
بعد از نجمالدین، «هاشم یکهزارع» در شهریور ۹۲ روی کار آمد. او پیش از آن نیز سالها در صنعت خودروی ایران کار کرده بود و ۱۲ سال مدیرعامل شرکت سایپادیزل بود.
دوران مدیریت او بر ایرانخودرو، بسیار تحت تاثیر روابط بینالملل ایران بود. در سال ۹۳، با اجرای برجام، شرکت های رنو و پژو قراردادهای جدیدی با خودروسازان داخلی بستند. تولید خودروهای جدید آغاز شد و چهره شهرها با محصولات جدید به خصوص از سوی رنو تغییر کرد. اما در سال ۹۷ با خروج رنو و پژو از ایران و شدت گرفتن مجدد تحریمها، اوضاع سخت ایران خودرو و توقف تولید برخی از مدلها شروع شد.
در نهایت یکهزارع در مردادماه ۹۸ در دفتر کار خود بازداشت شد و صندلی مدیرعامل بزرگترین خودروساز خاورمیانه به «فرشاد مقیمی» رسید.
مقیمی متولد سال ۵۵ است و پیش از این معاونت امور صنایع وزیر صنعت، معدن و تجارت را بر عهده داشت. او مسئولیتهای دیگری همچون معاونت برنامهریزی و امور اقتصادی سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران را در کارنامه خود دارد.