در عرصه داخلی، ترامپ با چه چالش هایی مواجه است؟
بسیاری باورشان نمی شد که ساکن و مستاجر بزرگترین کانون تصمیم گیری سیاسی در جهان و آمریکا فردی خواهد بود که بیش از آنکه از سیاست و ادبیات و واژگان سیاسی سر درآورد، بازرگان پیشه و پیرو مکتب مرکانتیلیستها باشد. دونالد جان ترامپ کسی است که پدر بزرگ و پدرش از بازرگانان معروف هولدینگ ترامپ ها بودند و برای رسیدن به اینجا از هیچ تلاشی اعم از راه اندازی خانه فساد از سوی پدر بزرگ (فرد ترامپ) تا دور زدن قوانین آمریکا در یکی از بزرگترین پروژه های ساخت مسکن از سوی پدر فرو گذاری نکرده اند.
امروز ترامپ در کاخ سفید است! جایی که او قبلا در گفتگوها و شوهای تلویزیونی از این جاه طلبی اش خبر داده بود و البته مورد تمسخر هم قرار گرفته بود. او امروز در عین اینکه رئیس جمهور است یکی از پرحاشیه ترین و یا بعبارت بهتر یکی از افرادی است که از نظر سیستم قضایی آمریکا نارضایتی های بسیاری را بر انگیخته است.
او با پرونده های مختلفی در حال دست و پنجه نرم
کردن است. اظهارات نژادپرستانه اش برای او
مشکلاتی را پدیده آورده؛ به حدی که وزیر خارجه اش جرات می کند بگوید ترامپ حرفهای
خودش را می زند و نظر شخصی اش را می گوید!. نهادهای مدنی همچنان پیگیر اظهارات و اقدامات
نژادپرستانه او از جمله صدور فرمان منع مهاجرت هستند. البته بیشتر با ورود مهاجرانی
مخالفت شده که عمدتا از کشورهایی با کمترین سطح روابط تجاری با ترامپ هستند.
رویکرد او در قبال همسایگان و سیاست های او در قبال محیط زیست، مشکلات اخلاقی و همچنین سیاست های مالیاتی او که بیشتر تامین کننده منافع سرمایه دارهاست، از جمله چالش هایی هستند که ترامپ در داخل با آنها رو به رو است. همچنین باید متذکر شد که گرچه برخی اقدامات او ممکن است تاثیر برون مرزی بیشتری داشته باشد اما پس لرزه های داخلی آن برای دولت آمریکا هزینه های زیادی داشته است.
فکر می کنید بزرگترین چالشی که دولت ترامپ با آن مواجه است یا خواهد بود، چه می تواند باشد؟
یکی از وسیع ترین گرفتاری ها برای ترامپ در حوزه اخلاقی و شخصی و در عین حال داخلی، مسئله مخمصه های اخلاقی اوست. زمانی که بیل کلینتون با ییک کارآموز کاخ سفید درگیر جریانات فساد اخلاقی شد، برای مدتی کاخ سفید و کانون های تصممی گیری در آمریکا دچار بهت و شوک شدند؛ اما این روزها این موضوع آنقدر در باره ترامپ در رسانه ها تکرار شده که دیگر همانند گذشته حساسیت افکار عمومی عمدتا مذهبی و «کلیسا رو» آمریکا را بر نمی انگیزد. آنچه که روشن است افزایش بیشتر این اتهامات که آخرین مورد آن یک بازیگر فیلم های غیر اخلاقی بود، می تواند مشکلات بزرگتری را به همراه بیاورد.
آن چالش چیست ؟ این چالش در ساده ترین شکل ممکن می تواند این باشد که جمهوری خواهان و ترامپ در دوره بعدی در کاخ سفید نباشند و در بدترین شکل می تواند استیضاح یا سوال از رئیس جمهور در کنگره باشد که مسلما تبعات منفی زیادی برای ترامپ و حزبش ببار خواهد آورد.
از نظر شما آیا ممکن است ترامپ دوره بعد رئیس جمهور شود؟
البته این پرسش که آیا ترامپ در دور بعد می
تواند باز هم رئیس جمهور آمریکا باشد یا خیر به چند عامل مهم بستگی دارد ؛ نخست
اینکه باید دید آقای رئیس جمهور سال های باقیمانده ریاست خود را با چه کارنامه ای
به پایان می برد.
گرچه نظرسنجی ها او را در پایین ترین ردیف نسبت به روسای جمهور یپیشین در دوره اول نشان می دهد اما اگر می خواستیم این نظرسنجیها را ملاک قرار دهیم، الان باید ترامپ در هولدینگ خود در نیویورک بود نه در کاخ سفید . یعنی نظرسنجی ها آنقدر دقیق نیستند.
مولفه دوم در انتخابات آتی این است که آیا حزب رقیب یعنی دموکراتها خواهند توانست در مورد یک نامزد قابل قبول در انتخابات درون حزبی به توافق برسند یا خیر. اتفاقی که در دوره گذشته نیافتاد و دلیل اصلی پیروزی ترامپ در برابر هیلاری کلینتون هم همین بود. اگر در آن انتخابات حزب اجازه می داد نماینده اصلی خودش یعنی برنی سندرز که پیشتاز بود، وارد کارزار شود، شاید آمریکا و دموکرات ها الان در حال تجربه کردن چنین روزهایی نبودند.
در مورد آینده ترامپ این نکته را هم می توان اشاره کرد که این آینده بیشتر بستگی به خود احزاب دارد. اگر جمهوری خواهان به حمایتشان از برنامه های قانونگذاری ترامپ ادامه دهند و از او دفاع کنند و عملکرد عمومی او را نادیده بگیرند و آن را محکوم نکنند، تصور بنده بر این است که آن ها در انتخابات میان دوره ای کنگره با دردسری عیق روبرو خواهند شد. آنگاه پرسش این خواهد بود که آیا دموکرات ها می خواهند او را به استیضاح بکشانند یا خیر؟ من تمایل دارم اینگونه فکر نکنم زیرا دموکرات ها یک ترامپ ضعیف شده و نامربوط را به ایدئولوژی بنیادگرایی مسیحی و راست افراطی مایک پنس، معاون او ترجیح می دهند چون پنس در احیای برخی تصمیمات دقیق و قابل پیش بینی برای کاخ سفید موفق تر خواهد بود. البته وضعیت بسیار بسیار سیال است و شدیدا بستگی به نتایج تحقیقات بازرس مولر ،که در باره ارتباط تیم ترامپ با روسیه تحقیق می کند، و به تلاش ترامپ برای تکذیب و همگرایی اف بی آی با سازمان اطلاعاتی آمریکا دارد. از نظر دموکرات ها هم همانطور که گفتم بستگی به این دارد که برای انتخابات آتی در 18 ماه آینده چه فردی را می خواهند مطرح کنند. که تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
در کل من فکر می کنم ترامپ بسیاری از خطوط قرمز قابل قبول گفتمان عمومی در آمریکا و رفتار ریاست جمهوری در این کشور را نقض کرده و کشور نیز تا اندازه ای نسبت به آن بی تفاوت شده است. در نتیجه آنچه که در یک سال و نیم گذشته اتفاق افتاده، به شکل مشهودی پذیرفته شده است.
چرا با وجود نظر مثبت دولت ترامپ نسبت به روسیه، باز هم روابط دو طرف سرد و سردتر می شود؟
علت این مسئله را باید در سیستم سیاسی آمریکا جست. این را باید بدانیم که در آمریکا هم مانند بسیاری دیگر از کشورها، رییس جمهور خیلی نمی تواند در برخی مسائل بخصوص که موضوع امنیت ملی در میان باشد مانور دهد. ترامپ ابتدا باید ثابت کند که اتهاماتی که به او و تیمش وارد شده دروغ بوده آنوقت شاید بتواند جهت و رویکرد کلی را به سوی روسیه برگرداند که با توجه به مخالفت های شدید با این رویکرد در کنگره از سوی هر دو حزب، بعید است که در مدت باقیمانده چنین کاری بتواند انجام دهد.
ضمن اینکه اکنون اختلافات آمریکا با روسیه بخصوص در زمینه مسائل هسته ای و نو سازی هسته ای از سوی آمریکا، اوکراین ، افغانستان، و سوریه روز به روز بیشتر می شود.